تحولات لبنان و فلسطین

۴۵ سال از ارتحال آیت‌الله کوهستانی بهشهری می‌گذرد؛ مجتهدی که خانه روستایی خود را تبدیل به حوزه علمیه کرد تا خفقان رضاخانی نتواند از ترویج دین جلوگیری کند.

مجتهدی که خانه خود را حوزه علمیه کرد + تصاویر

  به گزارش «قدس آنلاین»،  آیت‌الله محمد کوهستانی در سال ۱۲۶۷ شمسی در روستای کوهستان از توابع بهشهر مازندران به دنیا آمد.

وی در نوجوانی وارد حوزه علمیه شد و تحصیلات مقدماتی را بهشهر، ساری و بابل  گذراند. سپس برای ادامه تحصیل، وارد حوزه علمیه مشهد شد.

کوهستانی به منظور تقویت مبانی اجتهادی خود، به عراق و حوزه علمیه نجف رفت. هم‌مباحثه‌اش شیخ محمدتقی آملی هم در سال ۱۳۰۰ شمسی وارد نجف شد.

آیت‌الله کوهستانی پس از اخذ گواهی اجتهاد در سال ۱۳۰۸ شمسی به ایران بازگشت. در آن زمان ایران به سبب تعدّی اجانب و ستم رضاخان، در وضع آشفته و نگران‌کننده‌ای به سر می‌برد. تمامی حوزه‌های علمیه، مساجد و حسینیه‌ ها بسته بود و از اقامه مجالس مذهبی و مراسم دینی به طور جدی جلوگیری می‌شد.

بنابراین آیت‌الله کوهستانی به زادگاه خویش برگشت و برای جلوگیری از اجرای نقشه‌های ضد دینی رضاخان در آبادی‌های گوناگون تبلیغ می‌کرد. وی سپس کلنگ احداث حوزه علمیه کوهستان را به زمین زد و بخشی از منزل شخصی خود را به این امر اختصاص داد.

با تلاش مستمر آیت‌الله کوهستانی، ۵ دستگاه ساختمان گلی بسیار ساده که هر یک شامل چند حجره بود، برای اسکان طلاب احداث شد. پس از تکمیل بنا، وی برای نامگذاری به قرآن تفأل زد که آیه «قُلْ بِفَضْلِ اللهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ» آمد و با الهام از کلام وحی، این پنج مدرسه را «فضل»، «رحمت»، «فرح»، «خیر» و «جمع» نامگذاری کرد.

سرانجام آیت‌الله کوهستانی پس از ۸۴ سال عمر بابرکت در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۱ شمسی دار فانی را وداع گفت. متأسفانه اکثر منابع در تبدیل تاریخ رحلت ایشان از قمری به شمسی دچار اشتباه شده و آن را روز هشتم اردیبهشت درج کرده‌اند.

پیکر آیت‌الله کوهستانی پس از تشییعی با شکوه، در در رواق «دارالسّیاده» حرم مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

* تهیه غذا و لباس از مزرعه شخصی

آیت‌الله فاضل داماد مرحوم آیت‌الله کوهستانی درباره ایشان می‌گوید:

ایشان یکی از مصداق‌های بارز آیه «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ» بود. من در ورع کسی مانند آقای کوهستانی ندیدم، هرگز خوراک مشکوک نمی‌خورد، لباس مشکوک نمی‌پوشید. خوراک تنها از زمین کشاورزی و ارثی پدرش می‌خورد.

شب اگر مهمان داشت تنها از برنج زمین خودش برای آن‌ها غذا درست می‌کرد، حتی نان هم از برنج و گندم خود تهیه می‌کرد. لباس هم از پنبه زمین پدرش تهیه می‌کرد و استفاده می‌نمود. شلوار، قبا و عمامه‌اش از کرباس بود. و این‌ها همه را از زمین خود تهیه می‌کرد. وقت زمستان هم که عبای پشمی به تن می‌کرد موقع نماز دوباره با همان عبای کرباس خود آن را عوض نمی‌نمود.

از وجوهاتی به ایشان که می‌رسید به مراجع می فرستاد و هرگز خرج خانه و حتی حوزه‌های خود نمی‌کرد. ایشان پول داشت اما در خانه‌اش فرش نمی‌انداخت، و تنها حصیر در خانه استفاده می‌کرد. خانه‌اش از گل ساخته شده بود اما آن را سیمان نکرد.

حضرات آیات میرزا هاشم آملی و کوهستانی

* احترام ویژه به سادات و علما

یکی از دامادهای ایشان سید بود، طبعاً نوه‌های ایشان هم سید بود. یک بار نوه ایشان می‌خواست جایی برود. آیت‌الله کوهستانی پشت سر او تا حیاط رفت و تا دم در نیز ایشان را بدرقه کرد! به ایشان اعتراض کردیم که آقا ایشان نوه و فرزند شما است برای چه مانند مهمان‌ها تا دم در ایشان را بدرقه می‌کنید؟ جواب داد او سید است و باید احترامش کرد.

یکی از همدوره‌ای‌های ایشان بود که آقا به شدت به ایشان حتی بیشتر از علمای دیگر احترام می‌کردند، این آقا خیلی وقت‌ها موقع نماز می آمدند و پشت سر آقای کوهستانی نماز می خواندند، آقا اصرار می‌کردند که ایشان نماز بخوانند اما آن آقا می گفتند که من آمده‌ام تا از نماز شما فیض ببرم. اما آقای کوهستانی آن قدر اصرار می کردند تا در نهایت ایشان نماز می خواندند و آیت‌الله به ایشان اقتدا می کرد. شاگردان ایشان از آیت الله کوهستانی پرسیدند آقا ایشان چه کسی است که شما تا این حد حتی بیشتر از آیت‌الله‌های بزرگ و مراجع نجف به ایشان احترام می کنید؟ می‌گفتند ایشان استاد من است، و این فرد آیت‌الله آشیخ نجفعلی فاضل استرآبادی بود.

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.