با وجود اینکه همه آمارها از نیاز و الزام حرکت به سمت نشر الکترونیک سخن می‌گوید اما برنامه‌ریزی، تنها و تنها بر حفظ و حتی ارتقای سیستم نشر مکتوب و فضای سنتی کسب و کار استوار است.

بازار کتاب در مسیر پوست‌اندازی

حمید واحدی : در بحبوحه روزهای پایانی نمایشگاه بین‌المللی کتاب و در خلال اظهار نظرهای آماری مسئولان نمایشگاه کتاب، می‌شد به این گزاره دست پیدا کرد که حتی با وجود افزایش اندک میزان فروش کتاب و بازدیدکننده در نمایشگاه، مسئله کاهش سرانه خرید کتاب هر فرد کاهش پیدا کرده است و البته این مسئله را نیز می‌شد به‌طور ضمنی به افزایش میزان خرید کتاب نسبت داد.

تازه‌ترین گرازش آماری «خانه کتاب» حاکی از وضعیتی به‌مراتب نگران‌کننده‌تر از این ماجراست. بر اساس این گزارش، میزان متوسط قیمت کتاب از فروردین‌ماه سال گذشته تا فروردین سال جاری کاهش یافته است. این گزاره در کنار افزایش بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب و البته افزایش بسیار اندک فروش کتاب در این رویداد نسبت به سال قبل، حاکی از آن است که حتی کاهش قیمت کتاب نیز در یک سال گذشته نتوانسته میل و اشتیاقی بیش از وضع موجود در جامعه ایران ایجاد کرده و جامعه را به سمت مطالعه هدایت کند. به زبان ساده یعنی رقبای کتاب سرسختانه در تلاش برای به‌دست‌آوردن رضایتمندی مخاطبان بوده و رفته‌رفته در حال کسب جایگاه وی در جامعه هستند.

تنها یک‌سوم تهرانی‌ها کتاب می‌خرند

مؤسسه خانه کتاب در آماری که طی روزهای گذشته منتشر کرده، عنوان کرده که قیمت متوسط کتاب در فروردین سال گذشته ۱۴ هزار و ۷۸۳ تومان بوده که در مقایسه با فروردین سال جاری با کاهش ۱۴ درصدی به ۱۲ هزار و ۷۱۹ تومان رسیده است.

بر همین اساس به نظر می‌رسد این کاهش قیمت متوسط نه بر مبنای کاهش‌یافتن هزینه تولید کتاب بلکه به علت افزایش میزان تولید رخ داده است. به عبارت ساده‌تر، اگر به طور تقریبی هزینه تولید کتاب را نسبت به سال قبل ثابت بدانیم، افزایش میزان تولید کتاب در کشور (که البته بخش زیادی از آن نیز مولود آمارسازی‌های ناشران برای نمایش فعالیت خودشان است) این مسئله را رقم زده است.

این اتفاقات در حالی رخ داده که به‌تازگی یک نظرسنجی جدید در فضای مجازی درباره میزان کتابخوانی، وضعیت ناهنجار موجود در خرید کتاب و مطالعه را بار دیگر به رخ کشیده است.

این در حالی است که تنها در در فروردین  امسال ۲ هزار و ۳۲۷ عنوان کتاب در تهران منتشر شده است و شهرستانی‌ها نیز در همین بازه زمانی ۶۶۶ عنوان کتاب منتشر کرده‌اند که نسبت به سال گذشته با افزایش ۸۱ درصدی روبه‌رو شده‌اند. سایتی اقتصادی با عنوان «nazarbazaar» در یک نظرسنجی که در همان مقطع انجام داده، گزارش کرده است که در تهران 33 درصد از مردم ماهانه اقدام به خرید کتاب آن هم به میزان حدودی میان  تا  هزار  تومان می‌کنند. این افراد به‌طور عمده وقت مطالعه خود را نیز یک یا چند نوبت در هفته تعریف می‌کنند.

نتیجه این پژوهش به روشنی ضعف و کاهش مطالعه در تهران به عنوان پیشرفته‌ترین شهر و پایتخت را به نمایش می‌کشد و مشخص است که تعمیم این پژوهش به سایر شهرهای کشور چه نتیجه‌ای را در بر خواهد داشت.

مشکل، اقتصادی نیست

حال می‌توان گفت که معضل اصلی در کتاب‌نخوانی جامعه ایرانی، بر خلاف باور رایج، نه‌تنها ضعف اقتصادی برای خرید کتاب نیست بلکه نبود عُلقه و عامل انگیزشی برای مطالعه در برابر توسعه فضای مجازی است که رفته‌رفته در حال آسیب‌رساندن به مخاطبان مطالعه در کشور است.

در همین زمینه ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی، چندی قبل با اشاره با استفاده از ۴۰ میلیون گوشی هوشمند و۴۰ میلیون کاربر در ایران گزارش داده بود که بررسی‌ها از ابعاد استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام نشان می‌دهد که بالغ بر ۱۰۰ هزار کانال توسط ایرانی‌ها در این شبکه ایجاد شده است. در همین حال در طول یک شبانه‌روز بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار مطلب در فضای کانال تلگرام تولید می‌شود.

وی با اشاره به اینکه عدد بازدیدها از این مطالب بسیار بالاست، خاطرنشان کرده بود که به‌طور متوسط هر مطلب حدود ۵۰۰ هزار بار در روز دیده می‌شود و برخی از کانال‌ها بیش از یک میلیون عضو دارند.

به گفته فیروزآبادی، ایرانی‌ها چندین میلیون دنبال‌کننده (فالوئر) در صفحات اینستاگرام دارند و بسیاری از این صفحات در ظرف ۲۴ ساعت بیش از 2 تا 3 هزار کامنت به خود اختصاص می‌دهند. حتی شاهد آن هستیم که برخی اخبار در این شبکه که حتی جزء اولین‌های شبکه‌های اجتماعی نیست، بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار لایک می‌خورد.

این آمارها شاید بتواند به‌سادگی نشان دهد که ساز و کار مطالعه در ایران در حال حرکت به کدام سو است و این شوق استفاده از فضای مجازی می‌طلبد که صنعت نشر در ایران آینده خود را در چه فضایی باید رقم بزند. تجربه بسیاری از کشورهای آسیای شرقی با جمعیت به‌مراتب بیشتر از ایران نشان می‌دهد که راه جدید حفظ مخاطبان کتاب در این کشورها توسعه روزافزون نشر الکترونیک و ابزارهای متصل به این نوع نشر و در کنار آن، حفظ وضعیت جاری نشر مکتوب و هدایت مخاطبان به سمت آن است. در ایران اما با وجود اینکه همه آمارها از نیاز و الزام حرکت به این سمت سخن می‌گوید اما برنامه‌ریزی، تنها و تنها بر حفظ و حتی ارتقای سیستم نشر مکتوب و فضای سنتی کسب و کار در آن استوار است.

شکی نیست که در روند جاری، صنعت نشر ایران به‌زودی به سوی یک پوست‌اندازی وسیع هدایت خواهد شد و خواسته و ناخواسته باید به آن تن بدهد اما آیا این تن‌دادن را نمی‌شود در فرآیندی زمان‌بندی‌شده و با رعایت مقدورات و بدور از اجبار سامان داد؟ پاسخ پیداست اما اصل در این گزاره همان سؤال است که لازم است چندین و چند بار خوانده شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.