تحولات منطقه

اعجاب‌آور است که بدانیم، حرکت اخوان‌المسلمین، سال‌ها پس از ترور سادات به جرم امضای توافق کمپ دیوید و آنگاه که پس از سرنگونی حسنی مبارک، با تکیه بر رای مردم به قدرت رسید، نه تنها به ادامه چنین توافقی تن داد، بلکه کمابیش به جزئی از پازل مخالفان مقاومت تبدیل شد.

نسبت‌های تاریخی «اخوان‌المسلمین» و مقاومت
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ حرکت «اخوان‌المسلین»، نامی جدایی‌ناپذیر از تحولات سیاسی-اجتماعی جهان اسلام در دوران معاصر است و به نسبت تمام دشواری‌ها و پیچیدگی‌هایی که بر سر راه فهم صحیح شرایط اسلام و مسلمین در این دوران وجود دارد، فهم ماهیت و علمکرد سیاسی اخوان نیز، امری پیچیده و دشوار به حساب می‌آید.

حرکت اخوان‌المسلمین همواره فاصله خود را با نظام‌های دیکتاتوری عربی حفظ کرده است، امری که هزینه‌هایی بسیار سنگین، از ترور یا اعدام رهبران اخوان گرفته تا تحمل سال‌ها زندان و تمام انواع محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی برای بدنه این حرکت را در پی داشته است.

از سوی دیگر، رویکرد ضد استعماری اخوان، همواره مانع از آن شده است که اتهامات دیکتاتوری‌های عربی، مبنی بر وابستگی اخوان به غرب، مورد پذیرش متن جوامع اسلامی قرار بگیرد.

اما این تمام کارنامه اخوان نیست؛ حرکت اخوان‌المسلمین در کنار دستاوردهای قابل دفاع و گاه درخشان خود، نقاط بسیار تاریکی را نیز به همراه دارد، نقاطی که از قضا، همواره با نزدیکی اخوان به صحنه عمل و به ویژه قدرت، پررنگ‌تر شده‌اند.

با این حال، در پی انقلاب‌های بیداری اسلامی و سقوط برخی از دیکتاتوری‌های عربی، نگرانی نظام‌های مرتجع‌تر عرب، همچون عربستان سعودی و یا امارات، نسبت به اقدامات و نفوذ اخوان، بیش از پیش به چشم می‌خورد. از این رو شاید مناسب باشد نگاهی مختصر به سیر و سرنوشت این حرکت عربی-اسلامی تا به امروز داشته باشیم؛

بسیاری حرکت اخوان‌المسلمین را، واکنشی از سوی ناخودآگاه جوامع عربی، به سقوط امپراطوی عثمانی، آن هم به دست ترک‌های جوان سکولارمشرب به حساب می‌آورند. دورانی که در سایه خلاء گفتمان فرسوده و شکست‌خورده عثمانی‌ها از یک سو و حضور پررنگ استعمار از سوی دیگر، متن جوامع عربی را به طرز خطرناکی، پذیرای تفکرات و مسلک‌های نظری-عملی غربی کرده بود.

در چنین شرایطی، پژواکی تاریخی از کرانه کانال سوئز و شهر اسماعیلیه مصر، توسط حسن‌البناء، متن جوامع عربی را به خود آورده و ندای بازگشت به اسلام، در جهت ساخت آینده مسلمانان را به گوش آنان رساند.

اهمیت نظری و تاریخی این حرکت در قلب جهان اسلامی به حدی بود که علی‌رغم سیطره استعمار بریتانیا بر سرتاسر مصر و فقدان امکانت اساسی در جهت ترویج این تفکر، نام و آوازه اخوان، خیلی زود راه خود را به قاهره و از آنجا به سرتاسر جهان اسلام پیدا کرد.

نکته قابل توجه در این زمینه، همزمانی ورود اخوان‌المسلمین به صحنه تحولات جهان اسلام با شکل‌گیری اولین هسته‌های مقاومت در فلسطین است. دو جریان که طی دهه‌های بعد، در معرض آزمون‌های سختی قرار گرفتند.

نگاهی مختصر به کارنامه اخوان، گویای این حقیقت است که هرگونه انحراف و در پی آن ناکامی این حرکت مهم اسلامی، همزمان بوده است با دوری اخوان از مقاومت و آرمان فلسطین.

تاریخ مقاومت، هیچ‌گاه حضور داوطلبانه و پرشور گردان‌های متشکل از جوانان شیفته اخوان‌المسلمین را، در اولین نبرد ارتش‌های عربی علیه اسرائیل در 1948، به طور جداگانه از ارتش مصر، فراموش نخواهد کرد.

فاصله میان سال‌های 1928 تا 1948، تنها فرصت تاریخی اخوان‌المسلمین، برای تبیین مبانی نظری و تثبیت موقعیت اجتماعی-سیاسی خود، به دور از سرکوب‌های حکومتی به شمار می‌آید.

اما پس از این دوره زمانی و آغاز بحران‌هایی که در پی اعلام رژیم جعلی اسرائیل در منطقه شکل گرفت، دوران مبارزات داخلی اخوانی‌ها نیز تا به امروز آغاز شد. به این ترتیب، فضا به طرز بی‌سابقه‌ای برای اخوان بسته شد و طی کمتر از یک سال، رهبر و بانی اخوان توسط دولت تحت قیمومیت بریتانیا، به شهادت رسید.

پس از این دوره و در نبود حسن البناء، اخوان با بحران‌های متعددی، از جمله در مسئله تعیین رهبری حرکت مواجه شد، به طوریکه تا سال 1951 و انتخاب حسن الهضیبی، بدون وجود رهبری مشخص به حیات سیاسی خود ادامه داد.

در سال 1952، کودتای افسران آزاد به رهبری جمال عبدالناصر و با کمک موثر اخوان‌المسلمین به پیروزی رسیده و آخرین نفس‌های استعمار بریتانیا در مصر بریده شد. در اینجا بود که دومین ضربه تاریخی به پیکره اخوان، این بار نه به دست نیروهای استعمارگر، بلکه توسط نظامیان تازه به قدرت رسیده وارد شد، به طوریکه بر خلاف رایزنی‌های اولیه عبدالناصر، موج وسیعی از سرکوب، به مراتب شدیدتر از دوران پیشین، علیه اخوان آغاز شد.

در این دوران بود که بسیاری از رهبران اخوان، از جمله الهضیبی و سید قطب به زندان رفته و اعدام شدند.

با روی کار آمدن انور سادات در 1970، فضای باز، به عنوان تاکتیکی از سوی حاکمیت مصر، به منظور جلب مشروعیت در جامعه به اخوان بخشیده شد. به این ترتیب درهای زندان‌ها گشوده شده و فعالیت‌های سیاسی اخوان با وجود برخی محدودیت‌ها، ادامه پیدا کرد.

اما این مصالحه مصلحتی دیری نپایید و توافق کمپ دیوید، مجددا همه را به موقعیت اصلی خود بازگرداند.

سادات در پی کسب موفقیت مختصری در جنگ و بازپس‌گیری تنها بخشی از خاک مصر، حاضر به پذیرش توافقی عجیب با آمریکا و اسرائیل شد که بر اساس آن، مصر به عنوان رهبر جهان عرب، اسرائیل را به رسمیت شناخته و از آرمان آزادسازی سرزمین فلسطین دست کشید.

طبیعی است که پیش از هرکس، این اخوان‌المسلمین بود که علیه چنین توافقی دست به اعتراض زد، اعتراضی که نقاب از چهره سادات برداشته و زمینه را برای شدیدترین سرکوب‌های امنیتی در تاریخ مصر، علیه اخوان، فراهم کرد.

بدون شک، اخوان از آزمون مخالفت با توافق کمپ دیوید و مقاومت علیه نظام تا دندان مسلح سادات، سربلند بیرون آمد، اما همانطور که در ابتدا یادآوری شد، این تمام کارنامه اخوان نیست.

اعجاب‌آور است که بدانیم، حرکت اخوان‌المسلمین، سال‌ها پس از ترور سادات به جرم امضای توافق کمپ دیوید و آنگاه که پس از سرنگونی حسنی مبارک، با تکیه بر رای مردم به قدرت رسید، نه تنها به ادامه چنین توافقی تن داد، بلکه کمابیش به جزئی از پازل مخالفان مقاومت تبدیل شد.

مطالعه سرنوشت اخوان‌المسلمین تا به امروز، ما را با ایستگاه‌های متعدد و مهمی در حیات تاریخی این حرکت اسلامی روبرو می‌کند. بدون شک، اخوان در ایستگاه سوریه، کارنامه قابل دفاعی از خود به جای نگذاشت، امری که تا حد زیادی بر اعتبار و مشروعیت این حرکت سایه افکنده، اما از سوی دیگر، نمی‌توان فراموش کرد که اخوان‌المسلمین، همچنان به آرمان فلسطین و مقاومت علیه اسرائیل باور دارد.

همانطور که گفته شد، سرنوشت اخوان در نسبت این حرکت با مقاومت و مسئله فلسطین تعریف می‌شود، باید دید انتخاب سرنوشت‌ساز رهبران اخوان‌المسلمین در این روزگار تاریخ‌ساز چه خواهد بود./

انتهای پیام

سیاوش فلاح پور

ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.