رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیروز در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) فرمودند: "نام امام گرهگشا است؛ علاوه بر اینکه اصول امام یک اصول تمامنشدنی و کهنهنشدنی است. "
با شنیدن این سخنان اولین سئوالی که ممکن است برای ۱۶ میلیون رای دهنده به آقای رئیسی ایجاد شود این است که اگر نام امام گره گشاست و اصول ایشان که همانا اصول انقلاب است تمام شدنی و کهنه شدنی نیست پس چرا جریان ما که با شعارهای انقلاب به صحنه آمد در ظاهر پیروز نتیجه انتخابات نبود!
پاسخ این سئوال را باید در ضعف خویش و نقاط قوت و امکان خاص حریف جستجو کرد.
اصلی ترین نقطه ضعف جریان ما این بود که نتوانست عموم جامعه را قانع کند که برای حل مشکلات کشور برنامه واقعی و عملیاتی دارد.
البته این به معنای نداشتن برنامه نبود بلکه اقناع و پذیرش عمومی در مورد برنامه ها صورت نگرفت.
البته فرصت سوزی های رئیس دولت های نهم و دهم به ویژه در ۲ سال آخر دولت دهم در عدم اعتماد و باور مردم به برنامه های ما نقش به سزایی داشت.
اما نقطه قوت حریف در اختیار داشتن امکانات قوه مجریه (دولت مستقر) در کنار امکان خاص در بسیج کنندگی جریان ضد انقلاب از طریق حمله به اصول، ارزشها و حتی نهادها و شخصیت های انقلابی بود.
این جریان سه پایه رای را در رقابت های گذشته تا به امروز در سازمان رای خویش ساماندهی کرده است.
الف: جریان رای اندیشه پایه (باورمندان به گفتمان اصلاح طلبی)
ب: جریان رای هیجان پایه ج: جریان رای اعتراض پایه
جریان مقابل آقای رئیسی کوشید با بسیج جریان ضد انقلاب (جریان فتنه و زخم خوردگان از نظام اسلامی) و منتقدین به نظام از طریق جریان رأی اعتراض پایه و با همیاری رسانه های بیگانه در کنار مهندسی تعرفه و ایجاد دوگانه های غیر واقعی و رقیب هراسی، پیروز عرصه انتخابات به هر قیمتی (بخوانید ضربه به منافع ملی و عبور از خطوط قرمز امنیتی کشور) باشد.
این جریان (دولت) با هدف پوشش دادن نقاط ضعف خود در عدم تحقق اصول انقلاب به ویژه در حوزه های عدالت اجتماعی و اقتصادی به دلیل خواستگاه سرمایه داری وابسته گرا (نگاهی که کلید حل مشکلات را در بیرون از مرزها و در دستان کدخدا دنبال می کند) کوشید بسیج کنندگی انقلابی جریان مقابل را از طریق بسیج کنندگی جریان ضد انقلاب و منتقدین جبران نماید.
اما بیانات حضرت آقا در این بخش می تواند #نقشه_راه و رمز موفقیت آینده ۱۶ میلیون رای دهنده به آقای رئیسی باشد.
معظم له در ادامه بیاناتشان فرمودند: "بنابراین امروز هم شعار «عدالت اجتماعی و اقتصادی»، شعار «استقلال»، شعار «آزادی»، شعار «مردمسالاری»، شعار «جداشدن از چنبرهی آمریکا» برای جوانهای ما جذاب است.
ما البته در برخی از این شعارها انصافاً عقب هستیم.
ما در مورد عدالت اجتماعی عقبیم، در مورد تحقق برخی از مبانی و اصول اسلامی عقبماندگی داریم؛ این را انکار نمیکنیم. اما همت ما و هدف ما و آرمان ما همین است.
این برای نسل جوان جذاب است؛ بلکه برای نسل جوان کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای اسلامی جذاب است؛ این قدرت بسیجکنندگی انقلاب است.
من این را میخواهم بگویم: مسئولان کشور، فعالان سیاسی کشور، از این قدرت بسیجکنندگی انقلاب غفلت نکنند. این نعمت بسیار بزرگی است. "
نباید فراموش کرد که رمز موفقیت جریان ما (منتقدین دولت) در انتخابات های آینده بسیج کنندگی انقلابی توده های مردم با هدف پر نمودن شکاف رأی از طریق تمرکز بر روی شعارهای جذاب انقلاب از طریق عملگرایی با استفاده از ظرفیت های موجود (که عمدتا مورد غفلت واقع می شود) در سایه برنامه ریزی و پرهیز از شتابزدگی انتخاباتی با هدف اعتمادسازی در بین عموم مردم مبنی بر اینکه ما می توانیم (حتی در شهر تهران) باشد.
نباید فراموش کرد که ظرفیت بسیج کنندگی جریان ضد انقلاب به نفع ما هیچگاه وجود ندارد و این در حالی است که این ظرفیت همواره در اختیار رقیب هست. پس ما باید از طریق تمرکز بر روی ظرفیت بسیج کنندگی انقلابی (با استفاده از شعارهایی که بفرموده رهبری حتی برای جوانان خارج از کشور نیز جذاب است) بر دام نهاده شده بر پایمان یعنی تئوری حفر خندق (در یادداشت های بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد) به دور ۱۶ میلیون رأی جریان آقای رئیسی و انشقاق در این ۱۶ میلیون رای از طریق جذب چهره های اصولگرایی و ساخت تقسیم بندی های جدید به نام اصولگرایان معتدل و غیره با هدف ایجاد ریزش در ۱۶ میلیون رأی آقای رئیسی به عنوان یک سرمایه اجتماعی بسیار ارزشمند پیروز گردیم.
نباید فراموش کنیم که ستادهای جریان مقابل از هفته بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شورا فعالیت های منظم خویش را برای انتخابات مجلس در اسفند ماه ۱۳۹۸ آغاز کرده اند.
پس لازمه موفقیت ما بسیج کنندگی انقلابی عموم مردم از طریق کار و کار و کار انقلابی است و نه فقط شعار!
پاسخ این سئوال را باید در ضعف خویش و نقاط قوت و امکان خاص حریف جستجو کرد.
اصلی ترین نقطه ضعف جریان ما این بود که نتوانست عموم جامعه را قانع کند که برای حل مشکلات کشور برنامه واقعی و عملیاتی دارد.
البته این به معنای نداشتن برنامه نبود بلکه اقناع و پذیرش عمومی در مورد برنامه ها صورت نگرفت.
البته فرصت سوزی های رئیس دولت های نهم و دهم به ویژه در ۲ سال آخر دولت دهم در عدم اعتماد و باور مردم به برنامه های ما نقش به سزایی داشت.
اما نقطه قوت حریف در اختیار داشتن امکانات قوه مجریه (دولت مستقر) در کنار امکان خاص در بسیج کنندگی جریان ضد انقلاب از طریق حمله به اصول، ارزشها و حتی نهادها و شخصیت های انقلابی بود.
این جریان سه پایه رای را در رقابت های گذشته تا به امروز در سازمان رای خویش ساماندهی کرده است.
الف: جریان رای اندیشه پایه (باورمندان به گفتمان اصلاح طلبی)
ب: جریان رای هیجان پایه ج: جریان رای اعتراض پایه
جریان مقابل آقای رئیسی کوشید با بسیج جریان ضد انقلاب (جریان فتنه و زخم خوردگان از نظام اسلامی) و منتقدین به نظام از طریق جریان رأی اعتراض پایه و با همیاری رسانه های بیگانه در کنار مهندسی تعرفه و ایجاد دوگانه های غیر واقعی و رقیب هراسی، پیروز عرصه انتخابات به هر قیمتی (بخوانید ضربه به منافع ملی و عبور از خطوط قرمز امنیتی کشور) باشد.
این جریان (دولت) با هدف پوشش دادن نقاط ضعف خود در عدم تحقق اصول انقلاب به ویژه در حوزه های عدالت اجتماعی و اقتصادی به دلیل خواستگاه سرمایه داری وابسته گرا (نگاهی که کلید حل مشکلات را در بیرون از مرزها و در دستان کدخدا دنبال می کند) کوشید بسیج کنندگی انقلابی جریان مقابل را از طریق بسیج کنندگی جریان ضد انقلاب و منتقدین جبران نماید.
اما بیانات حضرت آقا در این بخش می تواند #نقشه_راه و رمز موفقیت آینده ۱۶ میلیون رای دهنده به آقای رئیسی باشد.
معظم له در ادامه بیاناتشان فرمودند: "بنابراین امروز هم شعار «عدالت اجتماعی و اقتصادی»، شعار «استقلال»، شعار «آزادی»، شعار «مردمسالاری»، شعار «جداشدن از چنبرهی آمریکا» برای جوانهای ما جذاب است.
ما البته در برخی از این شعارها انصافاً عقب هستیم.
ما در مورد عدالت اجتماعی عقبیم، در مورد تحقق برخی از مبانی و اصول اسلامی عقبماندگی داریم؛ این را انکار نمیکنیم. اما همت ما و هدف ما و آرمان ما همین است.
این برای نسل جوان جذاب است؛ بلکه برای نسل جوان کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای اسلامی جذاب است؛ این قدرت بسیجکنندگی انقلاب است.
من این را میخواهم بگویم: مسئولان کشور، فعالان سیاسی کشور، از این قدرت بسیجکنندگی انقلاب غفلت نکنند. این نعمت بسیار بزرگی است. "
نباید فراموش کرد که رمز موفقیت جریان ما (منتقدین دولت) در انتخابات های آینده بسیج کنندگی انقلابی توده های مردم با هدف پر نمودن شکاف رأی از طریق تمرکز بر روی شعارهای جذاب انقلاب از طریق عملگرایی با استفاده از ظرفیت های موجود (که عمدتا مورد غفلت واقع می شود) در سایه برنامه ریزی و پرهیز از شتابزدگی انتخاباتی با هدف اعتمادسازی در بین عموم مردم مبنی بر اینکه ما می توانیم (حتی در شهر تهران) باشد.
نباید فراموش کرد که ظرفیت بسیج کنندگی جریان ضد انقلاب به نفع ما هیچگاه وجود ندارد و این در حالی است که این ظرفیت همواره در اختیار رقیب هست. پس ما باید از طریق تمرکز بر روی ظرفیت بسیج کنندگی انقلابی (با استفاده از شعارهایی که بفرموده رهبری حتی برای جوانان خارج از کشور نیز جذاب است) بر دام نهاده شده بر پایمان یعنی تئوری حفر خندق (در یادداشت های بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد) به دور ۱۶ میلیون رأی جریان آقای رئیسی و انشقاق در این ۱۶ میلیون رای از طریق جذب چهره های اصولگرایی و ساخت تقسیم بندی های جدید به نام اصولگرایان معتدل و غیره با هدف ایجاد ریزش در ۱۶ میلیون رأی آقای رئیسی به عنوان یک سرمایه اجتماعی بسیار ارزشمند پیروز گردیم.
نباید فراموش کنیم که ستادهای جریان مقابل از هفته بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شورا فعالیت های منظم خویش را برای انتخابات مجلس در اسفند ماه ۱۳۹۸ آغاز کرده اند.
پس لازمه موفقیت ما بسیج کنندگی انقلابی عموم مردم از طریق کار و کار و کار انقلابی است و نه فقط شعار!
نظر شما