خسرو معتضد
هنرپیشه، ورزشکار، نویسنده، بازیگر تئاتر و سینما، جراحی که جان میبخشد و بسیاری از افراد در شرف مرگ را به زندگی بازمیگرداند، پزشکی که درد و رنج را از بدنتان دور میکند، نقاش هنرمند، مجسمه ساز، سینماگر و کارگردان سینما، خلاصه هر کسی که از فن و هنر و دانش و علم و صنعت خویش نان میخورد، در تمام دنیا مورد احترام است.کافیست به کشورهای پیشرفته جهان سفر کنید تا ببینید ثروتمندی که از طریق دانش و فن و صنعت و هنر و استعداد خود توانگر شده است مورد احترام جوامع شرقی قرار دارد.دیدم در فضای مجازی کسی به خانه ویلایی رئیس جمهور ایراد گرفته که ۴۵ میلیارد تومان بها دارد و جکوزی و سونا دارد و چنین است و چنان است.
شما در شمال تهران و در همان لواسانات چندین هزار ثروتمند از تاجر بازار و دلال اتومبیل و چلوکبابی و یدکی فروش را میتوانید پیدا کنید که در ویلاهای به مراتب شیکتر و گرانبهاتر از ویلای رئیس جمهور در ولنجک زندگی میکنند.
اینکه ایرادی ندارد که رئیس جمهور از چند دهه پیش تاکنون صاحب خانه و آشیانهای شده که با کاهش ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی بهای آن افزایش یافته و به ۴۵ میلیاردتومان رسیده است.
من از منتقدان دولت کنونی هستم و انگیزه مخالفت من از این دولت این است که چند وزیر متمول و شرکت دار عضو کابینه، راه مردم را امری مهم و جدی نمیانگارند و چون خود بسیار توانگرند و ثروت آنان از راه کار و تلاش به دست نیامده آن اهمیتی را که باید برای تأمین معاش و رفاه مردم قایل شوند ، قایل نیستند.
این تنگ نظریها و توهین ها سیل مهاجرت را افزون خواهد کرد. آن وزیری در خور نکوهش است که رانت خواری کند، از اطلاعات خاص و محرمانه برای سودبری در شرکتهای متعلق به خود و خانوادهاش اغتنام جوید. آن وزیری درخور ملامت است که منافع خود و همترازان خود را بر منافع مردم رجحان نهد، وگرنه ثروتمند شدن از راههای صواب و حلال هیچ ایرادی ندارد. هنرمندان و هنرپیشگان، صنعتگران، مخترعان حتی در شوروی عصر استالین نیز از امتیازات ویژهای برخوردار بودند. با حسادت و غبطه موجبات آزار و اذیت آن ها را فراهم نیاوریم.
این گران شدن مسکن مردم از تنزلهای رسمی کشور است. کسی که ۱۶ سال پیش آپارتمانی ۷۰ میلیون تومانی خریده اکنون بهای آپارتمانش به یک میلیارد و اندی تومان افزایش یافته است، اما شخصی را دیدم سه سال است میخواهد آپارتمان یک میلیارد و دویست میلیون تومانیاش را بفروشد، اما خریداری پیدا نمیشود.
من ساکن شمال شهر هستم. در همین محلهای که زندگی میکنم و آن زمانها حومه شهر محسوب میشد قیمت آپارتمان در سال ۱۳۵۶ متری هفت هزارتومان بود، ولی اکنون به متری ده میلیون تومان رسیده است. هزاران خانه در تهران خالی است ولی آن قدر گران است که خریداران متوسط الحال حتی جرئت نگاه کردن به آن آپارتمانها را ندارند. آخر کجا کسی میتواند آپارتمانی متری ۲۰ میلیون تومان خریداری کند. مسکن مهر پاسخگوی نیازهای اکثریت مردم بود که متأسفانه دولت اشرافی کنونی توجهی به آن نکرد و آن را فاجعه مزخرف خواند. غافل از اینکه یگانه راه تأمین مسکن همان مسکن ارزان قیمت و شهرهای اقماری است که در همه شهرهای دنیا متداول است و همچنین مسکنهای مهر مزخرف و فاجعه آمیز که مردم بسیاری را از بی خانمانی نجات داده است.
اگر همه دولتمردان مانند وزیری که درهای مطبش در تمام ساعات روز به روی مردم باز است و تلفنهای راهنمایش شبانه روزی است به فکر رفاه مردم باشند و مردم بدانند دولت غم و غصه آنان و زندگیشان را دارد و سخن آقای مصطفی میرسلیم را که در مناظره تلویزیونی گفت: صحیح است کسی که آن همه مسئولیت داشته باشد و روزی چهار ساعت بیشتر کار نکند با واقعیت تطبیق نمیکند بپذیرند دیگر حسرت کوشکها و ویلاهای رئیس دولت و معادن او و وزیران را نخواهند خورد.
دکتر هاشمی با اتومبیل پورشه حرکت میکند ولی هیچ کس به او ایراد نمیگیرد، زیرا میدانند او پزشک و جراحی است که نان از عمل خویش خوردی اما وزیری که رانت خواری کند و به میلیونها نفر از مردم گرفتار توجهی نشان ندهد و اتومبیل سازان را تشویق کند اتومبیلهای معیوب و خطرناک خویش را هرچه گرانتر به مردم بفروشند مورد غبطه و حسد و خصومت قرار میگیرد و رئیس بانک مرکزی که مجوز کار به مؤسسات مالی بی اعتبار میدهد دچار همان فریادهای استهزاء آمیزی پس از خصومتی میشود که رئیس بانکی در نمایشگاه مطبوعات پارسال دچارش شد و مأموران به سرعت او را از دری مخفی به خارج فرستادند.
نظر شما