*خسرو معتضد
آقای سیف مدیرعامل بانک مرکزی نمیدانم اخیراً از کدام سفر خارجی بازگشته که اعلام داشته بانک های ایرانی تعدادشان بسیار زیاد است و قرار است به اراده ایشان در هم ادغام شوند.
خب این کار را که مرحوم مهندس بازرگانی در سال ۱۳۵۸ انجام داد و برای اینکه دهان چپگرایان را ببندد و نگویند حکومت موقت ایشان غربگراست تمام بانک های خصوصی را مصادره و ملی اعلام کرد و هزاران کارمند بخش خصوصی را جزو کارمندان حقوق بگیر دولت درآورد و بانک های خصوصی که به تدریج و از سال ۱۳۲۸ هـ.ش با تأسیس بانک غیردولتی بازرگانی در ایران راهاندازی شده بودند و تعدادشان به سی باب میرسید تعطیل شدند، تعدادی در هم ادغام و تعدادی هم ورشکست شدند. بانکه ای دولتی نشان دادند نمیتوانند انتظارات دولت و ملت را برآورده کنند و دوباره سیر آغاز تأسیس بانک های غیردولتی آغاز شد و این بانک ها موفق شدند با رقابت با هم و پرداخت جوایز و تسهیلات تکانی به وضعیت بانکداری کشور بدهند.
من نمیدانم در مغز آقای سیف چه میگذرد اما دیدهام و شنیدهام هر فکر بدیعی که از مفکره ایشان به بیرون میتراود اوضاع اقتصادی کشور را روی به قهقهرا میبرد و مردم بطور کلی از ایشان ناراضیاند.
وجود « یالمار شاخت » اقتصاددان و بانکدار آلمانی در سال های پس از جنگ جهانی اول که آلمان ورشکسته بود و برای خریدن یک کیلو سیب زمینی یک میلیارد مارک اسکناس ورشکسته رایش بانک مورد نیاز بود در آسمان اقتصاد آلمان درخشید و آن مرد دانشمند توانست با کمک چند اقتصاددان دیگر وضعیت اسفناک آلمان را که بر اثر تحمیل غرامات چند میلیاردی از سوی متفقین مردم آن پوست سیب زمینی از سطل های آشغال جمع میکردند چنان پیشرفته و درخشان سازد که ملت آلمان به او در حد قدیس احترام میگذاشت و در دوران هیتلر رئیس کل رایشبانک (بانک امپراتوری) شد و بانکداری آلمان در دنیا شهره شد و اقتصاد آلمان چنان رونق یافت که مارک آلمان در حکم دلار و پوند و فرانک سوئیس اعتبار جهانی یافت.
«شاخت» با هیتلر سرسازگاری نداشت و چون از جاه طلبی هیتلر برای آغاز جنگ نگران بود از کار کناره گیری کرد تا اینکه جنگ پایان یافت و دادگاه نورنبرگ که متفقین تشکیل داده بودند او را احضار کرد.
اتهام شاخت همکاری با رژیم ناسیونال سوسیالیسم در اولین سال های تشکیل آن بود. شاخت دفاع محکم و مستدلی از خود کرد و همکاری با نظامی را که انتخابات عمومی آن را بر سر کار آورد جرم ندانست و گفت وظیفه هر شهروند آلمانی خدمت به میهنش بوده و از زمانی که او دانست هیتلر فرد ماجراجویی است و قصد کشاندن آلمان به جنگ را دارد با علم به اینکه میدانست اقتصاد آلمان و مواد اولیه و کشاورزی و صنایع آن آماده برای قبول یک جنگ جهانی نیست استعفا داد و در خانه نشست و بنابراین در جنایات رژیم نازی علیه بشریت گناهی متوجه او نیست. اما اگر اعتبار بخشیدن به پول و رونق دادن اقتصاد آلمان از نظر قضات گناه است آن را در کمال سربلندی میپذیرد دادگاه عالی نورنبرگ که قضات آن از قضات برجسته آمریکا، انگلستان، فرانسه و شوروی بودند دلایل «شاخت» را منطقی دانست و او را تبرئه و آزاد کرد.
«شاخت» در سال های پس از جنگ بیکار بود و در سال ۱۳۳۱ بنا به دعوت دولت دکتر مصدق به ایران آمده راهکارهایی برای گردش اقتصادی ایران تهیه و تسلیم کرد.
احترام دکتر شاخت در ایران به حدی بود که دکتر مصدق از او خواست به نمایندگی از ایران به آمریکا و شورای امنیت و سپس به لاهه برود و از حقوق ایران برای ملی کردن نفت دفاع کند اما انگلیسی ها که میدانستند شاخت به قدری در علم اقتصاد تواناست که اگر به مجامع جهانی برد و شرکت سابق نفت را مغلوب میکند به آمریکاییها فشار آوردند بدین دستاویز که او در کابینههای اول هیتلر مدیرکل رایشبانک بوده و در دادگاه نورنبرگ محاکمه شده .به شاخت برای ورود به آمریکا ویزا ندادند و او از ایران به چند کشور دیگر آسیایی رفت و به آن ها برای گشایش امور مالی پیشنهاداتی داد و همیشه مورد احترام اقتصاددانان جهان بود.
حال آقای سیف باید از خود بپرسد در طول دوران طولانی تصدیشان در بانک های مختلف دولتی و خصوصی ایران که از سال ۱۳۵۸ آغاز شده و هرگز تمامی ندارد و بازنشستگی نیز در پی آن نیست چه خدماتی به بانکداری ایرن کرده که هر روز چند صد یا چند هزار سرمایهگذار در مؤسسات مجوز گرفته از بانک مرکزی به ریاست ایشان جلوی در بانک مرکزی و مجلس شورای اسلامی یا در پاستور تجمع میکنند و علیه ایشان شعار میدهند .
آقای سیف بهتر است چند نمونه از اعجازهای بانکی خود را اعلام فرماید که مردم راضی و خوشنود شوند.
نظر شما