معارف- طیبه مروت: # افطاری ساده به توان شما، را صفحه انیستاگرام رهبر معظم انقلاب در ماه رمضان ۹۶ راه انداخته است. این فراخوان چند سالی است از سوی صفحات مجازی متعلق به رهبری تکرار میشود و حالا باید یک حرکت انقلابی از سوی صاحبان صفحات اینترنتی برای گسترش این # در فضای مجازی و واقعی صورت بگیرد. چرایی تکرار این فراخوان را باید در چند بستر جستوجو کرد.
اول: احیای فرهنگ ساده زیستی
این روزها آن قدر از زندگی بیآلایش چند سال پیش جدا شدهایم و دورافتادهایم که فکر اصلاح سبک زندگی یکباره ذهنها را به خود مشغول کرده است.
چندی پیش یکی از روحانیون منبری گفته بود «باید کاری کنیم که در ماه رمضان یک تغییری در شهرِ ما دیده شود و مردم ببینند که همه نسبت به هم مهربانتر شدهاند، این وضعیت قدرت بالایی در جامعه ایجاد میکند که میتوان از آن برای اصلاح همه امور جامعه بهره گرفت. چه خوب است مردم به افطاری دادن در این ماه اصرار داشته باشند. اگر نمیتوانند سفرۀ اطعامی باز کنند، حداقل کاری که از عهدۀ هر کسی بر میآید این است که یک ظرف آب یا شربت بگذارند و در وقت افطار به مردم آب یا شربت بدهند یا خرمایی بدهند که رهگذران روزۀ خود را افطار کنند و این کمترین کاری است که میتوان برای احیای فرهنگ رمضان انجام داد».
دکتر ناصرفکوهی نیز به تغییر نگرشها ایراد گرفته و گفته بود: «متأسفانه امروز مناسک ماه رمضان نیز همچون بسیاری دیگر از مناسک به ابزاری در راههای غیر دینی تبدیل شده است، مثلاً استفادهای که از آنها برای فرایندهای «خود نمایی» بویژه در میان اقشار نوکیسه شهری دیده میشود با بر گزار کردن مراسم افطار پر تجمل و ولخرجیهای خارج از تصور...». این رفتار شناس راهکاری برای رهایی از آنچه امروز در سبک زندگی مردم دیده میشود، ارائه کرد که: «اگر ما بتوانیم میراث فرهنگ رمضان را بدرستی مدیریت کنیم، بدون شک، ماه مبارک رمضان میتواند به عنوان یکی از عوامل مهم در تحکیم هویت فرهنگی ما به شمار بیاید».
ماه رمضان که فلسفهاش اصلاح سبک زندگی و فضای فکری و روحی روزهدار است، فرصت بسیار خوبی برای تغییر فضای فرهنگی جامعه است.
دوم: عبور از خاطرههای ساده
سی سالی میشود که روزه داری را تجربه میکنم. در این سالهای سپری شده با عبور از سالهای جنگ به یکباره همه خاطرات بی آلایش مان غبار گرفت.
نخستین رویدادهای روزه داری به تشویق خانواده ها بازمی گشت. یک سفره افطار به دعوت آقاجان و مادرجان. ضیافتی که به جای ظرفهای گران قیمت و غذاهای اشرافی، آدمهایی حضور داشتند که هر نفس شان به همه ریال ها و دلارهای این روزها میارزید. این خاطره شیرین را من نیز تجربه کردم. در همان حدود روزهای خوش کودکی. سفره افطاری که مادرجان برای نوههای روزه اولیاش انداخته بود.
حیاط خانه مادر جان و آقابزرگ پر شده بود از آدمهایی که یا فرزندشان بودند یا عروس و داماد یا نوه شان. صدای همهمه مامان و خالهها و زندایی بیشتر از همه بود که برای آماده شدن افطاری تلاش میکردند تا به اذان نرسیده آش رشته جا بیفتد و چایی دم بکشد. مادرجان سبد سبزی را روی ایوان گذاشته بود و آرام و به دور از هیجانی که دخترانش داشتند بشقابهای کوچک چینی را سبزی میگذاشت و تکههای نامنظم پنیر را هم روی سبزیها. خرماهایش را هم قبلاً کنار نباتهایش توی همان «پیشدستی» های گل قرمزش گذاشته بود.
سفرهای پهن شده بود که همه دورآن جمع شده بودند. اطراف سفره که ۴۰ نفر پای آن نشسته بودند، نان و پنیر و سبزی بود و آش رشتهای که بوی خوش نعناع داغ و کشک آن همه حیاطِ خیس خورده خانه آقابزرگ را پر کرده بود. بوی خاک و نم دیوارها و شمعدانیهایی که لبه حوض خانه شان بود... به همین سادگی.
سوم: چرایی عبور از خاطرهها
این خاطرات غبار گرفته که هنوز بوی خاک دیوارهای کاهگلی خانههای قدیمی بزرگترهای فامیل را میدهد، تبدیل شده به نوستالوژی!
دنیایمان را عوض کردیم و خودمان را با این نام گذاریها فریفتیم. آن روزها خانه خیلیها همین طور ساده و بی آلایش بود و سفره افطاری مردم هم مثل سفره دلشان خالی از نشانههای دنیا. اما این روزهایمان چطور شده؟ چرا براحتی از آن همه صفا گذشتیم و گرفتار شدیم؟
این روزها خیلیها- مثل من- دلتنگ آن روزهای کودکانه و حس معصومانهای هستند که در دفتر خاطرات گذشته جا گذاشتهاند. به یکباره با چرخشی ۳۶۰ درجه ای گرفتار زندگی مدرن شدیم و در هیاهوی زندگی، حسرت روزهای از دست رفته را میخوریم.
حسرتها و نوستالوژی بازیها، دیگر دردی از گرفتاری ما دوا نخواهد کرد وقتی همتی برای عبور از این گذرگاههای اجتماعی و بن بستهای فرهنگی نباشد.
رمضان بهترین فرصت برای احیای فرهنگ ساده زیستی در بستر دین است. به گفته حجت الاسلام ناصر جهانیان، انزوای فقرا از سفرههای پهنشدۀ افطار نخستین نتیجه دور شدن از اصول اخلاقی و عرفی است که اسلام برای ما ترسیم کرده است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی معتقد است: «افرادی تجملطلب سفره افطار را به گناهِ اسراف آلوده میکنند تا جایی که فقرا از لذت افطاری دادن محروم شده و این سنت حسنه به حاشیه رانده شده است. این درحالی است که در کشورهای اسلامی، سفرههای بسیار سادهای هنگام افطار گسترده شده و افراد بسیاری میهمان آن سفرهها میشوند».
گرچه این روزها تنها مساجد و بقاع متبرکه سنت افطاری ساده را حفظ کرده اند، اما اگر همت همگانی چاشنی این سنت شود، شاهد سفرههای بیشتر افطار و توزیع برابر غذا برای روزه داران فقیر و غنی خواهیم بود.
نظر شما