در حال حاضر بیشترین تهاجم کشورهای غربی متوجه مسلمانان است. آنها برای توجیه طرح توطئهآمیز مسلمانکشی در سراسر جهان، در داستانهای خود چهره ناشایستی از مسلمانان ارائه میدهند. بر این اساس، ادبیات ضداسلامی (Anti- Islamic literature) پا به عرصه وجود نهاد. با خلق کتاب «آیات شیطانی» سلمان رشدی، این ژانر ادبی بهطور جدی به منصه ظهور رسید و عملاً به رسمیت شناخته شد. در این میان، دولت اسرائیل در ترویج ادبیات ضداسلام بعد از بهار عربی و ظهور داعش نقش تعیینکننده دارد. بسیاری از پژوهشگران این وادی بر این باورند که رژیم اشغالگر قدس با سیاستهای خاص خود سعی دارد تا اذهان عمومی را نسبت به مسلمانان خدشهدار کند و بهترین راه را برای دستیازیدن به مقصود، انتشار داستانهای ضداسلامی میداند. اگر در گذشته اسرائیل تلاش داشت از طریق رمان چهره مردم فلسطین را خدشهدار کند، هماکنون تمام همّ خود را مصروف این میکند تا به مردم جهان القا کند که این مسلمانان هستند که بزرگترین خطر جهان به حساب میآیند و باید برای مقابله با آنها به وحدت جهانی رسید.
جالب این است که در شرایط حساس کنونی، تعداد معدودی از نویسندگان عرب نیز در خدمت اهداف دولت اسرائیل و غرب قرار گرفتند. به زعم آنها کلام نویسندگان عرب میتواند تأثیرگذارتر از نویسندگان اسرائیلی باشد. این افراد بهطور آشکار به ملت خود و جهان اسلام خیانت کردند و آثاری را در حمایت از اسرائیل و امپریالیسم خلق کردند. از سویی دیگر، برخی از نویسندگان و پژوهشگران عرب سعی میکنند تا علیه این دسته از نویسندگان اقدام کنند و توطئههای استکبار جهانی را برملا سازند. این افراد با خلق رمانهای ضدصهیونیستی و ضداستعماری سعی میکنند تا مردم جهان را از توطئههای مکرر دشمن آگاه سازند. از میان نویسندگان عربی که علیه سیاستهای دول غرب و اسرائیلی آثار قابل تعمقی را راهی بازار کتاب کردهاند، میتوان به سحر خلیفه (Sahar Khalifeh) اشاره کرد.
اولین رمان او توسط دولت اسرائیل توقیف شد. دومین اثرش در مصر منتشر گشت. درونمایه آثار او طرح تلفیقی از ظلم و ستم اسعتمارگران و توطئههای صهیونیستی است. او در رمان «خارهای وحشی» (Wild Thorns) واکنش مردم فلسطین را نسبت به ظلم اسرائیلیها به تصویر درآورده است. در شرایط کنونی جای ادبیات ایران در خنثیسازی اهداف استعمارگران مشخصتر از هر زمانی میشود. متأسفانه ایران هیچگونه سرمایهگذاری مناسب برای خنثیکردن ادبیات ضداسلام نکرده و حتی به مخیله متولیان امور فرهنگی نرسیده که در این راستا باید تلاش میکردند. خلق آثار هدفمند درباره بیان حقایق، تصویرگری درست از مسلمانان، خنثیکردن اهداف شوم ژانر ادبی ضداسلامی هدفی مهم بود که متأسفانه در ایران مغموم مانده است. ضمناً مسئله ترجمه و نشر این آثار در جهان خود هدف بزرگی بود که بیشتر شبیه یک رؤیای دستنیافتنی است و شاید هیچگاه نتوانیم به آن دست یابیم زیرا هنوز متولیان امور فرهنگی به نقش محوری ادبیات داستانی در ایجاد تحولات عظیم در ایران و جهان نرسیدهاند.
نظر شما