گزینه اسمی
شاید انتظار پیروزی در همه دیدارها و قهرمانی در لیگ جهانی ، توقع زیادی باشد اما اینکه انتظار داشه باشیم همیشه یک سرمربی اسم و رسم دار و کار بلد جهانی ، بالای سر ملی پوشان والیبال باشد ، توقع زیادی نیست. به همین دلیل هم فدراسیون والیبال پس از مدتها بلاتکلیفی از میان گزینه ها ی پیش رویش «کولاکوویچ» را انتخاب کرد که از سال 2006 تا 2014 هدایت تیم ملی صربستان را به عهده داشته، 7 مدال طلا، نقره و برنز از مسابقات اروپایی و جهانی را دارد ، مدت زیادی سرمربی باشگاههای مختلف فرانسه، اسلوونی و مونته نگرو بوده و بیشتر از 11 مدال و مقام هم در مسابقات باشگاهی به دست آورده است. حالا خودتان قضاوت کنید که با توجه به این پیشینه و در مقایسه با دیگر مربیان ، یک گزینه اسمی ، معتبر و سرمربی بزرگ به حساب می آید یا خیر؟
خانواده ورزشکار
51 ساله و اهل «مونته نگرو» است که می شود بخشی از همان یوگسلاوی سابق. رشته دانشگاهی اش «اقتصاد» است اما در دانشگاه «مونت پولیه» فرانسه رشته مربیگری والیبال را خوانده و از دانشگاهی در بلگراد مدرک «تربیت مدیر» دارد که نمی دانیم چطور رشته ای است! فعلاً فارسی را نمی داند و تنها می تواند بازیکنان را به اسمشان صدا بزند اما علاوه بر صربستانی به زبانهای انگلیسی ، روسی و فرانسه هم تسلط دارد. خودش از 14 سالگی والیبالیست شد و بازی کردن را تا 32 سالگی ادامه داد. همسرش هم ورزشکار و بازیکن و مربی تیم هندبال زنان صربستان است اما فرزندشان فعلا فقط هندبال بازی می کند و هنوز مربی نشده است.
آن 8 سال
8 سال برای تیم صربستان تلاش کرد اما ثمره اش را سرمربی بعدی این تیم چید. این را سایت های مختلف نوشته اند که : «بسیاری از کارشناسان قهرمانی صربستان در لیگ جهانی 2016 را نتیجه حضور 8 ساله «کولاکوویچ» و تغییراتی که در تیم ایجاد کرد می دانند». خود او در گفت و گوی های مختلف به این تغییرات و نسل عوض کردن در تیم صربستان اشاره کرده است اما ادعای سهیم بودن در قهرمانی سال 2016 را ندارد. سایت های مختلف هم البته فقط به از کارشناسان و نظرهایشان حرف زده اند اما نگفته اند کدام کارشناس چنین نظری در باره «کولاکوویچ» و توانایی هایش دارد!
هم را می شناختیم
هم صابون والیبال ایران و هم صابون «کولاکوویچ» خیلی پیشتر از اینها به رخت هم خورده بود. سال 1387 که «گائیچ» صربستانی سر مربی ایران بود ، «کولاکوویچ» بازی نخست را به ایرانی ها باخته و بازی دوم را برده و گفته بود: «معروف...محمد کاظم و نادی سطح بازی بالایی دارند اما نداشتن تجربه بین المللی ضعف بزرگی را برای والیبالیستهای ایرانی ایجاد کرده است...». با این همه فکر نکنید 9 سال بعد با شناخت کافی و صد درصدی سر مربی گری ایران را پذیرفت. اسفند ماه 95 ضمن اینکه صادقانه اعتراف کرد پیشنهاد دیگری به جز ایران نداشته است گفت : پیش از این ایرانی ها را بازیکنانی با قابلیت های فیزیکی بالا می دانستم اما حالا توانایی های تکنیکی آنها مرا متعجب می کند!
هنوز زمان می خواهد
نه تنها قول نتایج خیلی درخشان در لیگ جهانی را نداده بود بلکه تأکید کرده بود که قول شگفتی سازی و اینجور چیزها را نمی دهد. البته در کنارش گفته بود :«با کار تیمی خوب می توانیم تاریخ ساز شویم». کار تیمی خوب با سرمربی جدید و بازیکنانی که کم و بیش جوان تر شده اند چیزی نیست که چند ماهه به دست بیاید. آن اول آمدنش هم یاد آور شده بود فلسفه کاری من آماده سازی تیم برای المپیک 2020 است. این یعنی ما ایرانی هایی که مدت زیادی از «والیبال دوست» شدن مان نمی گذرد باید دندان روی جگر بگذاریم. صربها برای رسیدن به سکوی نخست جهان در کنار «ایگور» 8سال صبر کردند. فکر می کنید صبر و حوصله ما ایرانی ها و فدراسیون والیبال مان اینقدرها باشد؟
نظر شما