عباسعلی سپاهی یونسی- . برای روشنتر شدن بحث میتوان این مثال ساده را ذکر کرد که وقتی در یک اداره، فردی که دارای تخصصی است در جایگاهی که شایسته آن است قرار نگیرد این مسئله سبب میشود او از جایگاهی که در آن قرار گرفته است، ناراضی باشد و این نارضایتی باعث میشود تا فرد، کارایی و بازدهی لازم را برای خود و سیستمی که در آن خدمت میکند، نداشته باشد و از طرفی این نارضایتی در صورت ادامهدار بودن، ممکن است به این مسئله منجر شود که تعهد فرد نسبت به سیستمی که در آن مشغول خدمت است، کمرنگ شود. این یک شکل ساده ماجراست، اما شکل جدی تر به وجود آمدن نارضایتی اجتماعی این است که نارضایتیها نه تنها برای یک فرد در یک اداره و سازمان، بلکه در مقیاسی بزرگ تر در جامعه به دلایل مختلف برای تعداد فراوانی از افراد شکل میگیرد. این اتفاق را وقتی میتوان شاهد بود که طی این فرایند، افراد یک جامعه در رسیدن به حق و حقوق خود از طریق قانون حاکم بر آن جامعه ناکام باشند و این یکی از بزرگترین دلایل شکلگیری نارضایتیهای اجتماعی است. متأسفانه در کشورمان تا دلتان بخواهد در این زمینه میتوان مثال آورد مثالهایی که مربوط به این دولت و آن دولت هم نیست؛ چرا که در این بخش همیشه ضعف داشته ایم. اگر خواسته باشیم راه دوری نرویم در همین چند ماهه اخیر اتفافات و حوادثی در کشور رخ داده است که چگونگی مدیریت این اتفاقات به وسیله مسئولان سبب ایجاد نارضایتیهایی شده است. دو نمونه بارز ماجرای آتش سوزی مجتمع پلاسکو در تهران و انفجار و کشته شدن تعدادی از معدنچیان در معدن زغال سنگ گلستان بود. البته موارد دیگری هم بوده است که هم شما شنیده و دیدهاید و هم ما.
در این دو مورد شاخص، آن گونه که خبرها هنوز مخابره میشوند، آسیب دیدگان به حق و حقوق خود نرسیدهاند. این موضوع باعث شده است این افراد ابتدا به قانون مراجعه کنند، اما چون جواب قانع کنندهای دریافت نکردهاند به نحوه مدیریت این دو اتفاق اعتراضهایی کردهاند.
شکل گرفتن نارضایتی یک بخش از ماجرا است که به حق یا به ناحق ممکن است در هر جامعهای شکل بگیرد، اما بخش مهمتر این است که جواب قانع کنندهای به نارضایتی شکل گرفته داده شود. اگر به جای پاسخگویی که منجر به رسیدن مردم به حق و حقوقشان بشود، آنها با سدی به نام نیروی قهریه روبهرو شوند، این غائله اگر چه در ظاهر فروکش خواهد کرد اما واقعیت ماجرا این است که نارضایی اجتماعی در ذهن و فکر مردم ته نشین خواهد شد، اما از بین نخواهد رفت و این اتفاق خوشایندی نیست. باید مسئولان بیش از پیش به این موضوع فکر کنند و به این سمت برویم که اگردر پی وقوع حادثه ای خواسته یا ناخواسته حق و حقوقی از شهروندی تضییع شد، همه تلاش مسئولان بر این باشد که حق و حقوق تضییع شده به بهترین شکل جبران شود تا موضوعی به نام نارضایتی اجتماعی دامنه دار نشود، چون این دامنه دار شدن نارضایتیها میتواند طبعاتی برای فرد و اجتماعی که در آن زندگی میکند داشته باشد که بیان آنها از حوصله این نوشته خارج است.
نظر شما