* پرونده اول، زن حسود
زن جوان باورش نمیشد، تا به حال مزاحم داشت اما یک نفر بود و با توجیه و توضیح و گاه نیز برخورد جدی دست از سرش برداشته بودند، اما این بار کار یک نفر و یک روز نبود، این چندمین روز پیاپی بود که صبح خود را با صدای موبایلش شروع میکرد و آن سوی خط مردی بود که تقاضای دوستی داشت و او مجبور بود با اعصابی به هم ریخته به این مزاحم پاسخ دهد.
او اکنون دیگر شک نداشت که توطئهای در کار است، پس به دادگستری رفت تا از عامل این مزاحمت شکایت کند، او همراه ابلاغیه دادسرا به پلیس فتا رفت.
زن جوان در پاسخ به افسر پرونده پلیس فتا گفت: خط موبایلم مربوط به مسایل کاری است بنابراین نمیتوانم آن را خاموش کرده یا عوض کنم، طی چند روز گذشته تماسهایی از تمام شهرهای کشور داشتم، مردان تماس میگیرند و اصرار بر دوستی دارند و وقتی میگویم مزاحم نشوید میگویند خودتان شماره را گذاشتید برای ازدواج ما هم قصدمان ازدواج است اما باید مدتی با هم دوست باشیم تا ببینیم شرایط همدیگر را درک میکنیم.
زن جوان خاطرنشان کرد: دیگر آن قدر به این تماسها پاسخ دادم که هم آبرویم به خطر افتاده و هم کارم، به خاطر پاسخ به این تماسهای مداوم، تماسهای کاریام با یک خط مشغول مواجه شدهاند ضمن اینکه دیگر نمیتوانم جلوی هر دوست و غریبهای جواب مزاحمت یک مرد را بدهم.
پس از این اظهارات مأموران پلیس فتا پرونده را در دستور کار قرار دادند، بعد از بررسیهای فنی و تخصصی مشخص شد، فرد ناشناسی شماره تلفن زن جوان را در سایت همسریابی قرار داده است، پس از این بود که بررسیها برای ردیابی متهم ناشناس شروع شد.
ردیابیها ادامه یافت تا اینکه سرانجام متهم شناسایی و با حکم قضایی بازداشت و به پلیس فتا منتقل شد.
متهم که زنی ۳۶ ساله بود قصد انکار حقایق را داشت ولی در مقابل مستندات دیجیتالی و ادله پلیس لب به سخن گشود و در اعترافات خود خاطرنشان کرد: این زن جوان با شوهرم ارتباط کاری دارد و بسیاری از اوقات کاری را با هم میگذرانند، هر چند که من هیچ تماس یا پیام غیرکاری ندیدم که میان آنها رد و بدل شود، اما دلم خیلی سیاه شده بود و از ارتباط تلفنی میان شوهرم و این خانم جوان رنج میبردم و گاهی گمان میکردم که شاید شوهرم به خاطر اینکه این خانم از من جوانتر است به او علاقهمند شود.
غرق در همین حسادتهای کور زنانه بودم و در سایتهای اینترنتی میگشتم که ناگهان فکری به ذهنم رسید و با خودم فکر کردم که بدنام کردن این زن و اینکه او را با دهها مرد مرتبط جلوه دهم باعث خواهد شد تا حتی اگر شوهرم به او علاقهمند شده است، از او دلسرد شده و ارتباطش را پایان دهد.
به خاطر همین شماره تلفن همراهش را با یک عکس بسیار زیبا که در اینترنت پیدا کردم و بسیار طبیعی بود در یک سایت همسریابی قرار دادم و از طرف او اعلام کردم که دنبال شوهری مناسب میگردم. میخواستم با این کارم آنقدر مرد به او زنگ بزنند که شوهرم متوجه شود و از او بدش بیاید، اما اکنون فهمیدم که کار اشتباهی کردم و پشیمانم.
سرهنگ جهانشیری، رئیس پلیس فتا خراسان رضوی ضمن بیان این خبر تصریح کرد: هرگونه مزاحمت و نشر اکاذیب در فضای مجازی جرم بوده و علاوه بر جزای نقدی، مجازات حبس هم دارد.
* پرونده دوم، کارمند پررو
مرد میانسال که خود و خانوادهاش طی چندین روز هدف پیامهای توهین آمیز همراه با تهدید قرار گرفته بود و از شرایط موجود به تنگ آمده بود راهی دادگستری شد تا از عاملان این ناامنی مجازی شکایت کند، او همراه پرونده به پلیس فتا آمد و گفت: طی چند روز گذشته از طرف فرد ناشناس برای من و دیگر اعضای خانوادهام پیامهای توهین آمیزی ارسال میشود، این پیامهای توهین آمیز که گاه رنگ و بوی تهدید هم به خود میگیرد باعث شده تا آرامش و آسایش از خانوادهام سلب شود و در شرایط روحی نامساعدی قرار گیریم، علاوه بر این فردی اقدام به برداشت غیرمجاز از حساب بانکیام کرده است که درخواست دارم شناسایی شود.
مأموران پلیس فتا بلافاصله پس از دریافت این شکایت وارد عمل شده و طی یک عملیات فنی و تخصصی اقدام به ردیابی متهم کردند، آنها خیلی زود توانستند محل اختفای متهم را شناسایی کرده و او را دستگیر کنند.
متهم که مردی ۲۶ ساله اهل نیشابور بود پس از بازداشت لب به اعتراف گشود و گفت: از مدتی قبل در شرکتی که مرد میانسال دایر کرده بود مشغول به کار شدم، در شرکت شاکی دفتردار بودم اما از زمانی که وی پسرش را به عنوان مدیر وارد شرکت کرد همه چیز به هم ریخت، پسر شاکی برخوردهای نامناسبی با بنده و سایر کارکنان شرکت داشت، این رفتار او زمانی مشکل ساز شد که به تبعیض در اختصاص حقوق و مزایا و مسایل رفاهی انجامید و صدای تعدادی از کارگران که نورچشمی وی نبودند بلند شد و بنده هم که دفتردار بودم این سخنان را به وی منتقل کردم و همین امر باعث شد که از من کینه به دل بگیرد و در نهایت نیز ما را به بهانههای واهی از شرکت اخراج کرد.
بعد از این گونه اخراج شدن کینه او را به دل گرفتم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم و در مرحله اول وقتی با بی پولی ناشی از بیکاری مواجه شدم به دلیل دسترسی داشتن به شماره و رمز کارت بانکی مالک شرکت اقدام به برداشت پول کردم تا امورات زندگیام را بگذرانم، از دیگر سو سراغ شماره تلفنهایی رفتم که از مدیر شرکت و خانواده او و اقوام و دوستانشان داشتم، اقدام به ارسال پیام برای آنها کردم و برخی مسایل شرکت و رفتارهای مدیر شرکت با برخی کارکنان را برای آنها تشریح کردم. البته برای اعضای خانواده خود وی نیز پیامهای توهین آمیزی فرستادم تا آنها را در شرایط نامناسب روحی قرار دهم شاید شرایط من بیکار را درک کنند.
البته اکنون میدانم که راه اشتباهی را انتخاب کردهام و از کارم پشیمانم و درخواست بخشش دارم.
سرهنگ بیات مختاری فرمانده انتظامی نیشابور پس از شرح این خبر خاطرنشان کرد: فضای مجازی محل انتقام گیری و کینه جویی نیست و باید مشکلات کاری را از راهی که قانون قرار داده پیگیری کرد.
نظر شما