تحولات منطقه

بیست و هشتم خرداد ماه گذشته بود که دکتر جهانگیری، معاون اول ریاست جمهوری در نشست شورای عالی آب، کم آبی را یکی از ۶ چالش کشور در آینده مطرح کرد و کمی بعد بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هشدار داد که بحران آب در ایران وارد مقوله امنیتی شده و کمیسیون متبوعش ناگزیر به تشکیل کمیته آب شده است. این اظهارات به خوبی نشان می‌دهد که ایران از مرحله آمادگی برای مقابله با خطر عبور کرده و هم اکنون در آستانه خطر قرار دارد.

سیاست های به گل نشسته آبی
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، با این همه، پرسش این است که چه عامل یا عواملی سبب شده تا کشوری که در طول تاریخ ۷۰۰۰ ساله‌اش همواره با کم آبی مواجه بوده اما هرگز دچار بحران آبی نشده، در مقطع کنونی به چنین سرنوشتی دچار شود؟ آیا می‌توان  این بحران را مهار و بر آن غلبه کرد  و خلاصه اینکه اگر روند موجود ادامه یابد چه آینده‌ای در انتظار ماست؟

اینها پرسش هایی است که کوشیده‌ایم پاسخ آن‌ها را در میزگردی با حضور کارشناسان این حوزه جویا شویم.

میهمانان ما در این میزگرد:

آقایان سید مجتبی رضوی نبوی؛ دکترای سازه‌های آبی و مدیرکل سابق دفتر مدیریت مصرف و بهره وری آب و آبفای وزارت نیرو، مهندس حمیدرضا جانباز؛ مشاور معاون وزیر جهاد کشاورزی در امور آب و خاک و دکتر محمد رضا جلیلی قاضی زاده؛ عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی عمران، آب و محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی  تهران هستند.

 چرا تنش آبی اتفاق افتاده است؟

دکتر رضوی نبوی تلاش برای رسیدن به رشد و توسعه را یکی از دلایل بروز  بحران کم آبی  در  ایران می‌داند و می‌گوید: در دوره پهلوی اول و از  دهه ۳۰، ایران شروع به توسعه در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتمای و رفاهی کرده است، از سوی دیگر آب یکی از اجزای توسعه محسوب می‌شود؛ یعنی بدون مصرف آب توسعه‌ای اتفاق نمی‌افتد. پس این تنش آبی اتفاق افتاده به دلیل رشد توسعه در کشور بوده است، مثلاً اکنون میزان تولید محصولات کشاورزی در ایران به ۱۰۰ میلیون تن رسیده که این رقم پنج برابر ۴۰ قبل  ازپیروزی انقلاب است. یا علاوه برسطح رفاه اجتماعی، جمعیت کشور نیز ظرف نیم قرن گذشته رشد چهار برابری داشته که همه این‌ها مصرف آب را افزایش داده است.

وی با بیان اینکه خشکسالی جزو ذات سرزمین ایران بوده، اما اکنون فقط خشک‌تر شده است، نبود مصرف بهینه آب را از دیگر دلایل بروز پدیده یاد شده می‌خواند و تصریح می‌کند:مصرف بهینه آب هنوز در کشور به فرهنگ عمومی تبدیل نشده است. مثلاً برخلاف گذشته که آبیاری زمین‌های کشاورزی با حفرچاه و قنات انجام می‌شد از دهه ۳۰ استفاده از پمپ آب در کشور رایج شد. پمپ هایی که کمتر خاموش می‌شوند. این اقدام موجب شده تا هم اکنون ۸۰ درصد از منابع آب سفره‌های زیر زمینی کشور ناپایدار شوند که دلیل اصلی آن بر داشت بی رویه آب از سفره‌های زیر زمین است.  

مردم مصرف کننده شده اند

مهندس جانباز نیز شروع فشار بر منابع آبی را در دوره پهلوی، با قانون ملی شدن آب در کشور می‌داند و می‌افزاید:در سال  ۴۲  قانون ملی شدن آب‌ها اعلام شد، اما به جای ملی شدن، دولتی شد و مردم در مدیریت آب‌های سطحی و زیر زمینی حذف و فقط به مصرف کننده آب تبدیل شدند. یعنی مردمی که تا  دیروز مالک آب بودند و با ۲۵۰ هزار نفر بر مصرف آب نظارت می‌کردند  یک دفعه سلب مسئولیت شده و تبدیل به مصرف کننده آب شدند. جالب اینکه این روند با اجرای قانون توزیع عادلانه آب در دهه همچنان  روند ادامه پیدا کرد. یعنی با وجود اینکه در بند «ت» تبصره ۱۷ قانون برنامه سوم مشارکت مردم در مدیریت عرضه و مدیریت تقاضای آب پیش بینی شده، اما  در عمل این اتفاق نیفتاده و مردم همچنان در آب‌های شرب، کشاورزی و صنعتی فقط مصرف کننده هستند و به همین دلیل هیچ احساس مسئولیتی نمی‌کنند در نتیجه فشار بر سفره‌های زیر زمینی رو به افزایش است.

وی با اشاره به اینکه همزمان با حذف مردم در مدیریت آب، مدیریت عرضه  آب با اجرای سیاست سدسازی شروع شد، می‌افزاید:این سیاست تا به امروز ادامه یافت و اکنون ۸۰۰ سد  در سطح بزرگ و نیمه بزرگ در کشور داریم.

وی با بیان اینکه فکر می‌کردیم سیاست سد سازی برای دراز مدت جواب می‌دهد، می‌افزاید:اما اکنون به نتیجه دیگری رسیده‌ایم چون دیگر آبی برای تولید نداریم.

 وی شکل گیری اتفاقی سکونتگاه‌های بزرگ کشور را  عامل دیگر پدیده یاد شده ارزیابی می‌کند و می‌گوید:کلانشهرها در ایران اتفاقی شکل گرفته‌اند نه انتخابی. یعنی برخلاف کلانشهرهای دنیا که در سواحل اقیانوس و دریاها شکل گرفته‌اند، شهرهای بزرگ ایران در دل کویر و مناطق خشک بنا شده‌اند؛ مثلاً حدود ۱۹ میلیون نفر در تهران و استان البرز ساکن هستند و عمده صنعت و کشاورزی کشور هم در این منطقه متمرکز شده است. این موضوع موجب شده تا آب سه استان گیلان، مازندران و قزوین  را به اینجا بیاوریم تا آب بخش  شرب و صنعت و بهداشت آن‌ها را تأمین کنیم. ضمن اینکه با زدن سد کرج آب‌های سطحی  این شهرستان و  شهریار و رباط کریم هم به تهران آورده شده و این شهرها مجبور شدند به آب سفره‌های زیر زمینی فشار بیاورند.

جانباز در نظر گرفتن سیاست خوداتکایی در محصولات کشاورزی  راهبردی را عامل دیگربحران کم آبی می‌خواند و می‌گوید:این سیاست در اوایل انقلاب که جمعیت کشور حدود ۳۰ میلیون نفر بود، دنبال شد اما اکنون جمعیت کشور به ۸۰ میلیون نفر رسیده است. ضمن اینکه ۹۲ درصد محصولات کشاورزی کشور با روش کشت آبی تولید می‌شوند. این یعنی فشار به آب سفره‌های زیر زمینی و رسیدن سطح این آب‌ها از منفی ۱۰ متر به میانگین منفی ۱۵۰ متر.

وی نبود پایش و نظارت بر مصرف آب توسط مردم را از دیگر دلایل تشدید کم آبی در ایران می‌داند و می‌گوید:در این زمینه دولت‌ها بدرستی به وظایف خود عمل نکرده‌اند که وجود ۲۰۰ هزار حلقه چاه بدون پروانه و برداشت بی رویه از ۵۰۰ هزار حلقه چاه دارای مجوز  این موضوع را ثابت می‌کند.

وی با اشاره به نقش توسعه نامتوازن و تغییرات اقلیمی در فشار بر منابع آبی کشور، از ضرورت مشارکت جدی مردم در مدیریت آب سخن می‌گوید و             می‌افزاید:ما همان قدر که در مدیریت آب در بخش سخت افزاری موفق و توانمند هستیم به همان میزان در بخش نرم افزاری یا همان مهندسی  اجتماعی، ضعیف هستیم. مثلاً در ساخت سدها و شبکه‌های آب بسیار موفق عمل کردیم، اما وقتی کار به دشت یا به عبارت بهتر به مزرعه و مردم می‌رسد ضعیف عمل کردیم و نتوانستیم آب را به خوبی به سر زمین کشاورز برسانیم به طوری که اکنون ۲/۲میلیون هکتار شبکه اصلی آب در کشور داریم اما فقط  یک میلیون هکتار شبکه فرعی داریم. چون در این مرحله علاوه بر همراه کردن کشاورزان باید تملک اراضی می‌کردیم که این اقدام‌ها را آن گونه که باید و شاید انجام ندادیم.

خطر شوری آب سفره‌های زیر زمینی 

دکتر جلیلی قاضی زاده اما به سیما و وضعیت کشور از لحاظ آبی می‌پردازد و می‌گوید:میانگین بارندگی در ایران ۲۵۰ میلی متر در سال است. در واقع   سالانه ۴۵۰ میلیارد متر مکعب آب داریم که از این میزان ۷۰ درصدش تبخیر می‌شود و ۱۳۰ میلیارد متر مکعب آب تجدید پذیر داریم که با توجه به تغییر اقلیم و افزایش دما در چند سال اخیر این رقم به ۱۱۶ میلیارد متر مکعب رسیده است.

دکتر جلیلی قاضی زاده با اشاره به اینکه میزان برداشت از آب‌های تجدیدپذیر کشور در حال حاضر به ۸۰ درصد رسیده است، تصریح می‌کند:اگر برداشت از آب‌های تجدید پذیر بیش از ۶۰ درصد باشد در واقع به معنی آن است که آن کشور از لحاظ آبی به مرحله بحران رسیده است و این نکته‌ای می‌باشد که همه مردم باید به آن توجه کنند.

وی با اشاره به اینکه طبق آمارهای موجود، پروند سد سازی  به عنوان یک منبع تولید آب تا سال ۱۴۰۰ تمام می‌شود، می‌گوید: در بخش آب‌های زیر زمینی نیز بیلان آب بیش از ۵۰ درصد از ۲۴۰ دشت موجود کشور، منفی است؛ به طوری که در استان فارس سطح آب برخی از چاه‌ها به منفی ۴۸۰ متر رسیده است که این امر خطر شوری آب سفره‌های زیر زمینی  را به دنبال دارد.

دکتر جلیلی با بیان اینکه اشتباه‌هایی که دولت‌ها تا کنون در حوزه مدیریت عرضه و تقاضای آب داشته‌اند جای بحث دارد، می‌افزاید: اکنون مسئولان باید بدانند که در حوزه آب باید سرمایه گذاری مناسبی صورت گیرد. نمی شود بدون سرمایه گذاری مدیریت منابع آب انجام داد.

وی ادامه می‌دهد: در حال حاضر جمعیت کشور ۸۰ میلیون نفر است و سالی یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه می‌شود؛ یعنی سال ۱۴۱۵ جمعیت کشور به ۱۰۰ میلیون نفر افزایش می‌یابد. در آن صورت کشور سالانه دست کم ۲۰۰ میلیارد مترمکعب  آب  تجدید پذیر نیاز دارد، اما میانگین آب تجدید پذیر  در ایران ۱۳۰ میلیارد متر مکعب است. این رقم یعنی  ۷۰ میلیارد متر مکعب آب کم داریم که اگر هر مترمکعب آب را یک دلار حساب کنیم به حدود ۷۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری تا ظرف ۲۰ سال آینده نیاز داریم تا بتوانیم  نیاز مردم  در بخش آب را  پاسخ بدهیم.

این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه برطرف شدن تنش یا بحران آب راهکارهای خاصی دارد، می‌افزاید (دنیا برای این منظور از روش هایی چون افزایش   سرمایه گذاری، مدیریت یکپارچه آب، شیفت از دیدگاه‌های سازه‌ای و سنتی به دیدگاه‌های جدید استفاده کرده است) بنابراین ما نیز باید از تجربیات کشورهای دیگر برای دستیابی به هدف مورد نظر  استفاده کنیم.

وی تأکید می‌کند: راهکارهای حل مشکل را می‌دانیم، اما مشکل  محدودیت بودجه داریم پس باید بهینه مصرف و تخصصی به مسائل نگاه کنیم.

وی با اشاره به ضرورت سرمایه گذاری برای کاهش تلفات آب و رساندن  آن از ۱۵ درصد به حدود پنج درصد  در کشور می‌گوید:علاوه بر روش‌های فنی و مهندسی باید از روش‌های اقتصادی هم برای مدیریت مصرف آب بهره ببریم که یکی از این‌ها استفاده از ابزارهای اقتصادی مثل قیمت گذاری است. رابطه خطی و مستقیمی میان قیمت  و مصرف آب وجود دارد. بنابراین تا زمانی که قیمت آب پایین باشد، مصرف آب کاهش نخواهد یافت. باید قیمت آب منطقی  شود. در این صورت مردم خود به خود صرفه جویی می‌کنند.

دکتر جلیلی در پاسخ به این پرسش که آیا واقعی شدن تعرفه آب با حقوق کارگران و کارمندان جامعه سازگار است، یعنی به قول معروف می‌شود ریالی به مردم حقوق داد،   اما در ازای ارائه خدمات رفاهی دلاری از آن‌ها دریافت کرد؟ می‌گوید:میانگین درآمد سرانه هر خانوار در لندن حدود ۴۰ هزار دلار و قیمت هرلیتر مکعب آب در این شهر  ۴ دلار است و درآمد هر خانوار ایرانی هم  یک دهم خانوار لندنی است؛ بنابراین با توجه به سرانه درآمد خانوارهای ایرانی، قیمت آب باید در  ایران ۴۰  سنت، یعنی حدود ۱۰۰۰ تومان باشد، اما در حال حاضر ۴۰۰ تومان است. بنابراین قیمت آب باید منطقی شود.

وی سپس به محور اجتماعی  موضوع می‌پردازد و می‌گوید:آگاهی مردم از  روش‌های کاهش مصرف آب اندک است؛ بنابراین  باید به مردم واقعیت‌ها را گفت و به آن‌ها آموزش داد تا آب را بهینه مصرف کنند. در این رابطه باید رسانه‌ها بسیار فعال‌تر عمل کنند.

جلیلی قاضی زاده قانونگذاری را از دیگر محورهای مدیریت بهینه مصرف آب می‌خواند و می‌گوید: در این زمینه هر چند کار شده است، اما جای کار زیادی هم وجود  دارد؛ مثلاً وقتی مصرف  آب  در کولر آبی زیاد است مجلس شورای اسلامی باید در این زمینه ورود  کند و با تصویب قانونی مشکل را حل کند.

آب در ایران کالایی اقتصادی نیست

رضوی نبوی نیز از پایان عمر مدیریت عرضه آب و در دستور کار قرار گرفتن  مدیریت تقاضای آب  در کشور خبر می‌دهد و می‌گوید: یکی از اقدام‌هایی که در مدیریت تقاضا باید صورت گیرد، مدیریت به هم پیوسته  آب در کشور البته با  رویکرد مشارکتی  است. باید برای این منظور به روش فرهنگی عمل کنیم نه دستوری.

وی با اشاره به اینکه ایجاد بازار آب در کشور از دیگر روش‌های مدیریت تقاضای آب است، می‌افزاید:تا کنون این بازار در کشور ما شکل نگرفته است، چون آب در ایران کالایی اقتصادی نیست. بنابراین باید به سمت اقتصادی کردن آب حرکت کنیم.

این دکترای سازه‌های آبی با اشاره به نقش رصد بهره وری آب در مصرف بهینه آب می‌گوید:برای این منظور هم نیاز به یک سامانه‌ای در سطح کشور است تا بهره وری آب مصرف کنندگان اندازه گیری شود که این سامانه ایجاد نشده است. البته ایجاد چنین سامانه‌ای به سرمایه گذاری مالی و وقت و انرژی نیاز دارد.

وی همچنین از ضرورت اجرای کامل طرح تعادل بخشی آب سفره‌های زیر زمین سخن  می‌گوید و ادامه می‌دهد: برای این منظور شورای عالی آب  ۱۵ برنامه تعریف کرده است تا ظرف ۲۰ سال تعادل بخشی اتفاق بیفتد. اما در مرحله عمل دولت فقط توانست ۴۰ درصد از بودجه ۴۰۰ میلیارد تومانی سالانه این طرح را تخصیص دهد؛ یعنی منابع مالی مورد نظر از سوی دولت برای اجرایی شدن این طرح تخصیص نیافت.

وی اجرای موارد یاد شده از سوی دولت را برای مصرف بهینه آب ضروری می‌داند و می‌گوید:تا زمانی که سرمایه گذاری مالی در زمینه زیر ساخت‌های حوزه آب انجام نشود، آب نسل‌های آینده را به یغما خواهیم برد.

وی درخاتمه به بحث چشم انداز آبی کشور می‌پردازد و می‌گوید:واقعیت این است که مدیریت دولت‌ها در مصرف آب، بد و چالشی بوده است؛ یعنی طی ۲۰ سال سدسازی در دستور کار بوده که امروز همه به این نتیجه رسیده‌اند خیلی از سدهای ساخته شده اشتباه بوده است. اکنون هم سیاست ساخت تونل‌های بلند یا خطوط لوله‌های بلند برای انتقال آب مطرح است که پس از مدتی به این نتیجه می‌رسیم که این طرح هم اشتباه است، چون به جای اینکه آب را با هزینه‌های بسیار زیاد از نقاط پرآب به شهرهای کویری ببریم، بهتر است مصرف کننده را به کنار منابع آبی کشورببریم. در غیر این صورت   با تداوم سیاست‌های اشتباه هر روز بیشتر فشار بر منابع آبی کشور افزوده شده  و بحران آب در کشور فراگیر می‌شود.

مهندس جانباز هم در پاسخ به پرسش یاد شده می‌گوید: اگر روند موجود را ادامه بدهیم و سیاست‌ها و رویکردهای خود را اصلاح نکنیم، ره به ناکجا آباد خواهیم برد. در واقع دشت‌ها و کلانشهرهای کشور هر روز بیشتر نشست می‌کنند. اتفاقی که همین حالا در دشت تهران افتاده است و این کلانشهر  روزانه ۴/۱ میلی متر نشست می‌کند. در این صورت سازه‌های ساختمانی فرو می‌ریزد، راه‌ها  و راه آهن می‌شکند  و فاتحه آب سفره‌های زیر زمینی را هم باید بخوانیم، چون دیگر آب در آن بخش از زمین فرو نمی‌رود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.