به گزارش قدس آنلاین، از زمانی که به جرم خرید و فروش مواد مخدر زندانی شدم، دیگر دست و دلم به کار نمی رفت، از اینکه میدیدم سن و سالی از من گذشته و در مقابل مردهای فامیل نتوانسته بودم، گلیم خودم را از آب بیرون بکشم و برای خود کار و کاسبی راه بیندازم و از خجالت پدر و مادر پیرم در بیایم، احساس خوبی نداشتم، روزهایم را در دورهمیهای دوستانه میگذراندم و برای اینکه خیال خودم را راحت کنم، هر از چندگاهی در قسمت آگهیهای روزنامه میگشتم تا کاری پیدا کنم، هر چند که چون سوءسابقه داشتم، پیدا کردن کار در شهر بزرگی مثل مشهد برایم سخت بود. بالاخره نمی توانستم دست روی دست بگذارم و برای روشن شدن تکلیف زندگیام، بعد از ٤٠سال سن، باید حداقل کاری پیدا میکردم تا خانواده ای پیدا شود به شرایطم اعتماد کند و دخترش را به من بسپارد.
بیکاری و بی پولی بدجوری اعصابم را به هم ریخته بود. بارها تصمیم گرفتم، دوباره سراغ کار خلافم برگردم تا در آن شرایط سخت دیگر دستم را جلوی هر دوست و رفیقی دراز نکنم، اما به خودم قول داده بودم برای همیشه از کار خلاف دوری کنم. ولی چون مزه پول حرام و بدون رنج زیر زبانم رفته بود، نمیتوانستم به صورت قاطع برای آینده زندگیام تصمیم بگیرم.
نشست و برخاست با دوستانم در دورهمیهای شبانه من رابه این فکر فرو برد، که با الگوبرداری از فیلمهای شبکههای ماهواره ای به سراغ شهروندان برویم.
با نقشه از پیش تعیین شده به صورت تلفنی کلاه آنها را برداریم، برای همین منظور، اول سراغ خطهای تلفنی هوشمند در داخل و خارج کشور رفتیم، که هزینه مکالمة به عهده تماس گیرنده است و بابت هر دقیقه تماس پولی به حساب ما واریز میشد. از آن به بعد کارمن شده بود، که با خطوط رند یک تک زنگ به تلفن همراه افراد میزدیم. طرف مقابل هم کنجکاو میشد که این تماس از کجا بوده و با او چه کاری داشتهاند، خانمی با لحن خوش و صدای مؤدبانه و گیرا از آنان میخواست، منتظر بمانند، شاید برنده جایزه ای شده باشد وبه این ترتیب هر طعمه چندین دقیقه معطل میشد و کلی پولی یا از شارژش به حساب ما میآمد یا بروی قبضهای ماهانهاش اعمال میشد و زمانی که طعمه به کلاهبرداری ما پی میبرد، دیگر دیر شده بود.
در همین حال، از آنجایی که این مبالغ خیلی زیاد نبود، مثلا از هر طعمه چند هزارتومان کم میشد، دنبال شکایت نمیرفتند و پیگیر کار نمیشدند و ما راحت به کارمان ادامه میدادیم و مدتها بود که رقم بسیار بالایی از این راه به حسابمان واریز میشد.
بعد از گذشت چندین ماه، یکی از شهروندان متوجه کلاهبرداری ما شد، موضوع را پیگیری کرد که کار به دادسرا و دادگاه کشید.
***تلفن اجارهای
درهمین راستا بد نیست بدانید که مخابرات خطوطی با پیشماره ۹۰۹ داره که اجاره میده این خطها به صورت تجاری هست، یعنی شما مثلا یه خط میگیرید به عنوان اجاره برای یک سال به مخابرات مثلا ۳۰۰ هزار تومن میدید. بعد هر کس به اون خط زنگ بزنه و صحبت کنه مبلغ پونصد تومن میره تو حساب شما. بعد آخر سال میرید از مخابرات حقتون رو که خیلی قانونی هست میگیرید. چون قرارداد امضا کردید. حالا چطوری میشه از این روش پول زیاد در آورد؟
شما کافی توی روزنامه آگهی بزنید. مثلاً خونه... ویلا در شمال... ۱۰۰ متری ۷۰ میلیون تومن. بعد منتظر باشید
چند صد نفر در روز به شما زنگ میزنه. چون واقعا پیشنهاد وسوسه انگیزی هست. یا مانند آنچه ذکر شد با تلفنهای خط دایم تماس بگیرید وقطع کنید تا طرف وسوسه شود به شما تماس بگیردو تا بفهمد که چیزی برنده نشده یا خونه و ویلایی در کار نیست. دقیقهای پونصد تومن رفته حساب کلاهبرداران. حالا شما یه منشی خوش سرزبون لازم دارید که بتونه با هر کس چند دقیقه صحبت کنه.
بهتر است بدانید که هردقیقه تماس با پیش شمارههای ۹۰۹ پانصد تومان برای شما هزینه دارد. بجز مبلغ فوق، هر دقیقه ۴ تومان جداگانه به حساب مخابرات نیز تعلق میگیرد. و ۳۰درصد درآمد اون هم به مخابرات تعلق میگیرد.
نظر شما