قدس آنلاین- آماری که نشان میدهد حدود نیمی از مجرمان سابق پس از سپری کردن دوره محکومیت، بار دیگر رفتار مجرمانه در پیش میگیرند. علاوه بر این، رقم یاد شده گویای این واقعیت تلخ است که اصلاح و بازپروری مجرمان به صورت مؤثر صورت نمیگیرد.
• فضای اصلاح یک جانبه است
اما پرسش اینجاست که چرا فرایند اصلاح و باز پروری مجرمان در کشور آن گونه که انتظار است، جواب نمیدهد و بعضی افراد پس از رهایی از زندان اقدام به تکرار جرم میکنند؟ آیا در این ارتباط قانون دچار خلاء است و مهمتر از همه اینکه پدیده مورد نظر چه تأثیری بر جامعه میگذارد و برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟
به باور کارشناسان تکرار جرم و بازگشت مجدد به زندان علاوه بر مسائل درون سازمانی ریشه در عوامل فردی، روانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی دارد.
مدیر کل پیشگیری از جرم قوه قضائیه در این زمینه به قدس میگوید: در دنیای امروز اصلاح و باز اجتماعی کردن مجرمان یک موضوع علمی و چند جانبه است که باید به همه زوایای آن پرداخته شود که متأسفانه این کار تاکنون در کشور ما بدرستی انجام نشده است.
علی محمد زنگانه، با تأکید بر اینکه برنامههای اصلاح و بازپروری مجرمان در کشور یا بدون کیفیت لازم هستند و یا بدرستی اجرایی نمیشوند، میافزاید: برخورداری از برنامههای با کیفیت در بخش پیشگیری و استمرار آنها از نکات کلیدی در باز اجتماعی کردن مجرمان است که باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه درصد تکرار جرم در حوزههای مختلف، متفاوت است، میافزاید: مثلاً بیش از ۹۵ درصد معتادان بازگشت به جرم دارند.
وی با اشاره به ضرورت انگ زدایی از مجرمان سابق، میافزاید: بسیاری از این افراد دارای سوء سابقه غیر مؤثر هستند اما جامعه آنها را براحتی نمیپذیرد؛ به طوری که حتی نمیتوانند فعالیت صنفی کنند. یعنی تا حدی جامعه سبب میشود که آنها رفتار مجرمانه را ادامه دهند. بنابراین انگ زدایی از چنین افرادی باید بخش عمدهای از برنامهها و فعالیتها دستگاههای مربوطه را تشکیل دهد.
• مجازاتهای بیاثر
رئیس کل دادگستری استان چهار محال بختیاری نیز عوامل مختلفی را زمینه ساز تکرار جرم و بازگشت افراد به زندان میداند و به «قدس» میگوید: شاید عمده دلیل این موضوع متناسب نبودن مجازات با جرم باشد. در واقع مجازاتها اثرگذاری لازم را ندارند.
سید عبدالله موسوی، نبود مراقبت صحیح مجرمان سابق پس از رهایی از زندان و بیکاری را از دیگر عوامل در بروز پدیده یاد شده ارزیابی میکند و میگوید: اگر این موارد را حل کنیم، آن وقت درصد بازگشت مجدد به زندان تا حد قابل توجهی کاهش مییابد.
هزینههای شناسایی، بازداشت، صدور رأی و مجازات و بازپروری یک مجرم بسیار بالاست، با این همه چون بعضی از قسمتها یا حلقههای زنجیره اصلاح وظایف خود را فراموش کردهاند، نتیجه آن نیست که باید باشد. سید امیر مرتضوی، معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی نیز چنین نگاهی دارد و به ما میگوید: اینکه شاهد افزایش بازگشت به زندانها هستیم بیشتر به خاطر اثر بخش نبودن مجازات هاست یا مجازاتهایی که برای جرایم تعریف شده بدرستی به مرحله اجرا در نمیآیند.
وی اصلاح و بازپروری مجرمان سابق را بدون اقدامهای مؤثر پیشگیرانه بیفایده میخواند و میگوید: در کنار تناسب مجازاتها با جرم باید ریشههای ارتکاب را نیز بررسی و راهکارهای لازم جهت کنترل و کاهش آن را پیاده کنیم؛ یعنی نباید فقط روی شدت مجازات تمرکز شود.
مرتضوی با اشاره به ضرورت درمان بعضی مجرمان که از اختلالهای روانی رنج میبرند، میافزاید: کسانی که از زندانها رهایی مییابند، باید مراقبت شوند و از سوی جامعه نیز مورد پذیرش قرار گیرند که در حال حاضر ما شاهد چنین امری نیستیم؛ به طوری که این گونه اشخاص حتی نمیتوانند جواز کسب دریافت کنند. البته سازمان زندانها با تأسیس اداره کل مراقبتهای پس از خروج محکومان، اقدامهایی برای اشتغال و ارائه خدمات به خانواده این افراد انجام داده است، اما این تلاشها پاسخگوی نیازها نیست.
وی با تأکید بر اینکه باز اجتماعی کردن مجرمان سابق کار یک دستگاه نیست، میافزاید: برای این منظور علاوه بر استفاده از یک برنامه جامع پیشگیری باید همه دستگاهها و نهادها و حتی مردم پای کار بیایند.
• زنجیره بازپروری ناقص است
محمد حسین شاملو احمدی، مدرس دانشگاه و بازپرس سابق ویژه قتل دادسرای جنایی تهران هم کامل نبودن زنجیره اصلاح و بازپروری مجرمان در کشور را عامل اصلی تکرار رفتارهای مجرمانه میداند و به ما میگوید: تربیت و پیشگیری از جرم باید از مهد کودکها و مدارس شروع و به سطوح دیگر جامعه تسری پیدا کند.
وی با اشاره به اینکه بین آمار بازگشت به زندانها و میزان موفقیت برنامههای اصلاح و بازپروری مجرمان رابطه مستقیمی وجود دارد، میافزاید: در واقع هرچه آمار بازگشت مجدد زندانیان بیشتر باشد به همان میزان نشان دهنده پایین بودن کیفیت و تأثیرگذاری برنامههای اصلاح و باز پروری محکومان است و برعکس.
وی با اشاره به اینکه گروههای مافیایی در کشور بیش از مردم و سازمانهای مسئول هوای افراد رها شده از حبس را دارند، میافزاید: هزینههای شناسایی، بازداشت، صدور رأی و مجازات و بازپروری یک مجرم بسیار بالاست، با این همه چون بعضی از قسمتها یا حلقههای زنجیره اصلاح وظایف خود را فراموش کردهاند، نتیجه آن نیست که باید باشد.
شاملو احمدی با تأکید به اینکه قانون در ارتباط با تعداد و تکرار جرم جامع و روشن است، میگوید: یعنی خلاء قانونی در این زمینه نداریم اما از لحاظ مدیریتی دچار ضعف هایی هستیم. به عبارت بهتر مدیران کارامد و دلسوزی که مسائل بزهکاران را از ابتدا تا انتها رصد کنند، نداریم.
• فرصتی تازه باید داد
با این همه پرسش دیگری که قابل طرح است اینکه چرا جامعه ما مجرمان سابق را نمیپذیرد یا فرصتهای تازهای برای در پیش گرفتن یک زندگی سالم به آنها نمیدهد؟
دکتر عالیه شکر بیگی، کارشناس جامعه شناسی در این زمینه به ما میگوید: این موضوع ریشه فرهنگی دارد؛ یعنی در نگاه مردم ما نهاد زندان پایگاه خوبی ندارد. به عبارت دیگر تصور عمومی این است که کسی که به هر دلیلی پایش به زندان باز شده است، نمیتواند فرد خوبی شود و بتواند زندگی سالمی در پیش بگیرد. از این رو برچسب مجرم و زندانی همواره بر پیشانی افراد رها شده از حبس میخورد که این نگاه به هیچ وجه صحیح نیست و رسانهها باید برای انگ زدایی از چنین اشخاصی تلاش کنند.
وی با اشاره به ضرورت تغییر باورهای مردم نسبت به زندان و زندانی، میافزاید: باید به این نکته توجه کنیم که افراد رها شده از حبس بشدت نیازمند کسب سرمایه اجتماعی هستند. بنابراین جامعه نباید فقط کارکرد منفی را برای زندان و زندانیان سابق در نظر داشته باشد؛ یعنی جامعه بویژه خانواده، جمع دوستان و سازمانهای مردم نهاد باید با چنین اشخاصی همدلی کنند و فرصتهای بهتر زیستن را به آنها بدهند.
نظر شما