به گزارش قدس آنلاین به نقل از هفته نامه بیت المقدس؛ اندرو کوربیکو (Andrew Korybko) تحلیلگر سیاسی، روزنامهنگار و یکی از کارشناسان موسسه مطالعات و پیشبینیهای استراتژیک مستقر در دانشگاه دوستی مردم روسیه است. تخصصی اصلی وی در زمینه مسائل روسیه، ژئوپلیتیک منطقه و بهویژه استراتژی امریکا در اوراسیا است. «جنگهای ترکیبی؛ یک رویکرد انطباق غیرمستقیم در مسئله تغییر رژیم» یکی از کتابهای است که بهطور گستردهای به تحلیل وضعیت سوریه و اوکراین میپردازد و به دنبال اثبات این مدعی است که آمریکا نماینده مدل جدیدی از جنگ استراتژیک است که در خاورمیانه اجرا میشود.
این تحلیلگر ارشد روسیه در گفتوگوی خود با بیتالمقدس به بررسی محورهایی اهداف مسکو از ایفای نقش واسطهگری برای دستیابی به صلح در منطقه و حل بحران سوریه، راهحلهای موردنظر پوتین در عرصه داخلی و بینالمللی و همچنین نقش بازیگران منطقهای همچون ایران و ترکیه و عربستان در بحران روسیه پرداخته است.
در ادامه به این گفتوگو می پردازیم:
روسیه برای حل بحران سوریه اقدام به نقش آفرینی هایی در مغایرت با سیاست های کاخ سفید میکند؛ چگونه میتوان ارزیابی صحیحی از نقش آفرینی پوتین در منطقه به دست آورد؟
روسیه خود را به عنوان یک میانجی ضروری «راهحل سیاسی» جنگ سوریه میبیند و با این هدف، با تمام طرفهای درگیر (غیر تروریست) حاضر در درگیری، چه اینکه دولت مشروع دمشق باشد یا جبهه اسلامی و یا کردها همکاری میکند. بهطورکلی روسیه نقش ژئوپلتیک قرن بیستویک خودش را به عنوان یک نیروی متعادلکننده بسیار تأثیرگذار در اوراسیا در نظر میگیرد. به عبارتی اگر این کشور در مواجهه با هر یک از بازیگران به مشکل برخورد کند دیگر به آسانی قادر نخواهد بود این نقش را ایفا کند؛ چه اینکه این بازیگر یک دولت مانند ترکیه باشد، یا برای مثال بازیگر غیردولتی همچون کردهای سوریه باشد. تلاشهای دیپلماتیک فعال روسیه در اواخر ژانویه و در جریان دور نخست مذاکرات صلح آستانه، جهت جمعکردن همه طرفها در کنار هم در جبهه دیپلماتیک، پیشنویس قانون اساسی نوشتهشده توسط روسها را به دنبال داشت و این سندی است که بهمرور زمان «راهحل سیاسی» را برای جنگ سوریه مشخص میکند.
راهحل روسها برای دستیابی به ثبات و صلح در سوریه چیست؟
پیشنهاد روسیه به سوریه این است که به کردها اجازه دهد تا سطح نامعین و مبهمی از «عدم تمرکز» را دارا باشند که در واقع میتوان گفت که وجه مصالحهای میان پافشاری دمشق برای حفظ دولتی کاملا یکپارچه و اعلامیه غیرقانونی کردها مبنی بر «فدرالیزه کردن» از مارس 2016 محسوب میشود. هرچند این موضوع میتواند در مجموع بهعنوان نوعی از «امتیازدهی» به کردها محسوب شود.
در مورد شورشیان اسلامگرا (تکفیری ها)، روسیه کمی پیشتر میزبان چندین هیئت نمایندگی از طرفهای مختلف چه در مسکو و چه در پایگاه هوایی حمیم بوده است. این تلاشهای اختصاصی به عنوان یک واسطهگری بیطرفانه میان آنها و دمشق، بیشتر به نظر میرسد که نوعی «امتیازدهی» به این نیروهای درگیر است.
در نهایت، در بازی به نفع دمشق، روسیه پیشنهاد کرده است که بشار اسد میتواند در یک «دولت انتقالی» رئیسجمهور باشد، اگرچه هنوز در مراحل دیپلماتیک خیلی زود است که بگوییم که آیا این واقعاً اتفاق میافتد، چه رسد به اینکه در خصوص قدرتی که این مقامات و رئیسجمهور را تحت چنین توافقی نگه دارد، به بحث بپردازیم.
نقش جمهوری اسلامی ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر مهم منطقهای در این راهکارها چیست؟ کشورهای عربی منطقه در کجای این معادلات قرار میگیرند؟
در جبهه بینالمللی و در راستای پیشبرد «راهحل سیاسی» بعد از آن، روسیه از نشست سهجانبه بزرگ، ایران و ترکیه را کنار هم گردآورده است که اساساً پس از نشست دسامبر در مسکو رسمیت یافت. روسیه همچنین در تلاش برای گسترش در ایجاد روابط مستحکمی با قطر و عربستان سعودی، دو بازیگر کنونی رقابت کننده خلیجفارس بوده که در واقع میتوان آنها را از سرمایهگذاران و تأمینکنندگان اصلی تروریستهای سوریه عنوان کرد.
اگرچه خوشبینانه اما روسیه معتقد است که شبکه دیپلماتیک پیچیدهای که در اطرافش شکل گرفته و همچنین حضور نظامی ضد تروریستی اش در سوریه این امکان را فراهم میکند که در نهایت حضور همه بازیگران داخلی و خارجی در دستیابی به پیمان مذاکره (مصالحه)در حل جنگ سوریه تسهیل شود. پس از آن است که روسیه به موقعیت پیشبینیشده قرن بیستویکم خود به عنوان نیروی متعادلکننده بسیار تأثیرگذار در اوراسیا دست مییابد./
انتهای پیام
امیرمحمد اسماعیلی
هفته نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما