قدس آنلاین- هدف نهایی تمام ائمه(علیهمالسلام) حفظ و اعتلای اسلام و وفاق و اتفاق بر کلمه طیبه «لا اله الا الله» بوده است. در این میانه، شیوه مبارزه با استکبار از نوع شرایط ثانوی و معطوف به وقایع اتفاقیه بوده است. طبق فرمایش امام صادق(علیهالسلام) که عامل بی بصیرت مانند سائر بی طریقت است که مسیر را نمیشناسد. مانند کسی که در بیابانی بی نشان گم شده و هدفش مشخص نیست، هر چه سریعتر برود از مقصدش دورتر خواهد شد. ائمه بزرگوار با تشخیص درست و بهنگام مطابق شرایط زمان حرکت و اقدام کردهاند. این شیوه را برخی از قبیل امام حسین(علیهالسلام) در جنگ و برخی چون امام حسن(علیهالسلام) در صلح و برخی چون امام سجاد(علیهالسلام) از طریق دعا و نیایش و به صورت نرم و غیرمستقیم و برخی چون صادقین(علیهماالسلام) در اقدام فرهنگی و حتی امام رضا(علیهالسلام) حفظ اسلام را در قبول ولایتعهدی مأمون دید. چنان که در حدیث آمده است؛ «ان الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا». امام حسن و امام حسین هر دو امامند چه قیام کنند چه قعود.
بر خلاف تصور عموم که روش ائمه را اقدام نظامی و قیام به سیف میداند و استناد میکند در مواردی که ائمه به این مهم نپرداختهاند، به لحاظ نبود یاران رزمی بوده است، اسلام رویکردی چند وجهی و فرهنگی، اقتصادی، نظامی و... داشته است. یعنی اگر ائمه یاران فراوانی هم داشتند، باز هم این گونه نبود که همه قیام به سیف نمایند، بلکه روش صادقین(علیهماالسلام) اقدامی فرهنگی بوده و همین طور سایر ائمه حتی پیامبر با داشتن حکومت و نیروی فراوان به سایر ادیان با دیده احترام نگریسته و رواداری مذهبی فراوانی داشتهاند. از غیر مسلمانان هدیه گرفته و هدیه میدادند و مکاتبات و مناسبات فراوانی حتی با یهود که بسیار حضرت را آزار داده بودند، داشتند. امام علی(علیهالسلام) نیز در نامهای به مالک اشتر میفرمایند، با مردم مهربان باش، زیرا آنها دو گونهاند، یا با تو هم کیشاند یا در خلقت با تو برابر. (نامه ۵۳)
در جواز همکاری با حکومت جور نظریات متفاوتی از مراجع تقلید آمده است. گرچه غالبا آن را نهی کردهاند، ولی استثنائاتی دارد و موارد جوازی نیز هست. از جمله اینکه خطر جانی یا مالی برای انسان داشته باشد یا اینکه به مصلحت اسلام لطمه نزند و... در برخی موارد که همکاری با حکومت جور موجب تقویت و اعتلای اسلام شود نه تنها کراهتی ندارد، بلکه سفارش هم شده است. در بسیاری موارد بوده است که همکاری با حکومت جور سبب تقویت اسلام شده است. مورد استنادی آن نیز از قبیل همکاری یوسف پیامبر با فرعون مصر و حضور امام رضا(علیهالسلام) در حکومت مامون بوده است. قول، فعل و تقریر امام فارغ از فتوای مراجع در رد یا قبول همکاری با حکومت جور، برای ما و البته خود مراجع نیز حجت است. گرچه ظاهراً امام رضا(علیهالسلام) مجبور به ولایتعهدی گردیدند، ولی یوسف پیامبر خود داوطلبانه اقدام به معاضدت نمود، زیرا در آن تحقق حق بود که عین صواب است.
همان گونه که در فقه مدیون تلاش علمی، فرهنگی صادقین (علیهماالسلام) هستیم، در فلسفه اسلامی و علوم عقلی و کلامی مدیون مناظرات بی نظیر و بی بدیل امام رضا(علیهالسلام) هستیم. خلفای عباسی بویژه مأمون که از ذکاوت بالایی برخوردار بود، در ظاهر به علم و دانش بهای زیادی میداند و کتابهای زیادی از سایر ادیان و زبانها در این دوره ترجمه شد و بازار مناظرات ادیان رونق داشت. شاید یکی از دلایل دعوت مامون این بود که گمان میکرد، امام تنها از فقه تشیع که میراث اجدادش بوده با خبر است و احاطهای بر سایر ادیان ندارد. میخواست امام را از این طریق منفعل نموده علم آن حضرت را نه لدنی، بلکه اکتسابی قلمداد نماید. در مناظراتی که مأمون با حضور علمای نصرانی و سایر ادیان با امام رضا(علیهالسلام) ترتیب داده بود، امام با هر ملت ومسلکی مطابق اعتقادات خودشان احتجاج مینمود و آنها را مغلوب و معترف میکرد. این اقدام امام نوعی فراگیری علمی بود و بدین وسیله امام تهدید مأمون را به فرصتی برای معرفی اسلام به سایر ادیان نیز تبدیل نمود و مسلماً آنها در بازگشت، مبلغ و منادی تفوق علمی امام رضا(علیهالسلام) و در سطح بالاتر اسلام بودند و این یکی از حکمتهایی است که جز در سایه قبول ولایتعهدی میسر نبود. موارد دیگر نیز اینکه صدای امام در شهرها و در بین مؤمنان پخش میشد و همگان میتوانستند از آن بهره برند، زیرا ائمه دیگر نیز اغلب در حصر بوده و اجازه ملاقات یاران را نداشتند. همین طور ملاقات با هزاران مشتاق ایرانی که در سایه این مهاجرت فراهم آمد طوری که حدیث مشهور و معروف سلسلة الذهب در خیل این مشتاقان ایراد شد. مهاجرت امام رضا(علیهالسلام) به خراسان یکی از برکات خفیهاش این بود که مشهد شریفش در طول نسلهای متوالی ملجأ و مأمن میلیونها مشتاق و زائری شد که به هر دلیل توان زیارت قبور مطهر سایر ائمه را ندارند و بیگمان منشأ آثار مادی و معنوی فراوانی گردیده و خواهد گردید.
نظر شما