به گزارش قدس آنلاین به نقل از هفته نامه بیت المقدس؛ با اشغال عراق سازمان سیا و نیروهای تحت فرمان پنتاگون علاوه بر سرنگونی رژیم صدام حسین و حزب بعث برنامه میان مدت دیگری را نیز برای خود تعریف کردند. در این برنامه نیروهای آمریکایی باید علاوه بر نابود کردن زیربناهای حزب بعث باید زیرساختهای دولت و ارتش عراق را نیز نابود میکردند. در چنین وضعیتی طبیعتا عراق به سمت هرج و مرج رفته و فرآیند سه پارچه شدن عراق سرعت مییافت. نکته جالب آنکه چه پیش از آغاز حمله به عراق و چه به هنگام تداوم جنگ در خاک عراق، اصلی ترین مشاور جورج دبلیو بوش که به صورت هفتگی با یکدیگر جلسه داشتند برنادر لوییس بود!
به صورت کاملا مشهود عراق به سمت درگیری مذهبی کشانده شده بود به طوری که صرفا داشتن نام علی و یا عمر در بسیاری از مواقع میتوانست به قیمت جان یک انسان تمام شود. این رودرویی مذهبی با تحرکات عشایر شمال عراق علیه حاکمیت بغداد و پس از آن به یکباره با سر برآوردن اژدهای داعش و اشغال کلانشهری همچون موصل و یا ایجاد قتل عامهای تاریخی مهیبی همچون حادثه اسپایکر سمت و سوی دیگری را به خود گرفت.
پروژه داعش اگرچه با ایستادگی مثال زدنی ملت و دولت عراق و نیز ملت و دولت سوریه و همراهی جبهه مقاومت اسلام از ایران تا لبنان نتوانست آنچنان که در سر طراحان آن مبنی بر ایجاد یک دولت سنی بین مرزهای عراق و سوریه به ناکامی کشانده شد اما در این میان دو آورده مهم برای طرحهای امپریالیستی غرب داشت:
1) نابود ساختن زیرساخت های فنی، اجتماعی و سیاسی دولت عراق و سوریه به عنوان دو دولتی که در مقابل طرحهای امپریالیستی مقاومت کرده و با توجه به جایگاه استرانتژیک جغرافیایی شان امکان تغییر معادلات سیاسی جهان را داشتند.
2) ایجاد مشروعیت برای بارزانی و فراهم آوردن زمینه قانونی بین المللی لازم برای رساندن تسهیلات و کمکهای مالی به بارزانی در قابل حکومت اقلیم کردستان عراق که در مقابل وحشیان داعش در حال مقاومت است.
وقتی ظهور داعش را در بستر مسئله کُردی مورد مطالعه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که اصلیترین یا یکی از اصلیترین علل ایجاد داعش زمینه سازی برای دولت کردستان است. از سویی عراق از دوگانه عربی – کردی خارج شده و با فاکتورهای عرب، کرد، ترکمن و در عین حال شیعه و سنی تکه پاره شده است. از دیگر سو زمینه لازم برای وجههسازی به نفع «بارزانیستان» ایجاد شده چنان که آلمان، آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا صراحتا چندین هواپیما سلاح و حجم بسیار بالایی از کمک های مالی را روانه اربیل کردند تا کردها توان دفاع از خود در برابر داعش را داشته باشند.
اربیل نیز که از هر گونه حمله و تهدید داعش در امان مانده، امروزه در برابر یک عراق ویرانه درخشش و تلألو چشمگیری به خود گرفته است.
کمک های مالی مداوم اروپا و آمریکا اکنون بارزانی را بر آن داشته است تا با برگزاری رفراندومی در 25 سپتامبر(17 مهرماه) طرحی که از چهل سال پیش تا کنون در دل داشته است به تحقق برساند.
علاوه بر خود بارزانی در صحنه رفراندوم 4 عامل دیگرهمچون؛حکومت بغداد، تهران، واشنگتن و آنکارا نیز تاثیر گذار هستند.
بغداد بی شک به سختی مخالف است و حتی برخی جناح های داخلی بغداد حاضر به اقدام نظامی برای جلوگیری از رفراندوم و حتی لغو نتایج آن در صورت مثبت بودن آن است.
تهران نیز مخالفت سفت و سخت خود را نسبت به این امر اعلام کرده است و حاضر به ایجاد تشکیل کشور جدید و انقلاب ژئوپولوتیک در کنار خود نیست.
اما واشنگتن و آنکارا اگرچه در ابتدای امر اعلام مخالفت کردن اما در حقیقی بودن این اعلام آنها تردید های جدی وجود دارد.
همه متوجه این امر هستند که واشنگتن نسبت به اقدامات محتمل و هزینه هایی که از سوی ایران و بغداد میتواند متوجه اربیل و واشنگتن شود هراس دارد. در واقع واشنگتن حاضر نیست قیمت بالایی رابرای استقلال کردستان پرداخت کند و در این راستا به جای مخالفت با استقلال کردستان تنها خواستار تاخیر در برگزاری رفراندوم شدند.
اما در مورد آنکارا وضعیت پیچیده تر از آنی است که به چشم می آید. چندی پس از اعلام تصمیم اربیل مبنی بر برگزاری رفراندوم استقلال در 25 سپتامبر ترکیه این اقدام اربیل را خطای بزرگ قلمداد کرده و مقامات رسمی آنکارا بر مخالفت ترکیه با این رفراندوم تاکید کردند.
با وجود این مخالفت آنکارا هر چه به زمان رفراندوم نزدیک تر میشویم جریان مخالف دولت آنکارا را متهم به اهمال در مساله برگزاری رفراندوم میکنند. مخالفان اردوغان و تیم او را به عدم صمیمت و صداقت در این موضوع متهم میکنند.
مخالفان معتقدند که اردوغان و تیم همراه او با ارسال سیگنالهای دوگانه در انتظار واکنشهای مختلف بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در مورد تجزیه عراق هستند. با توجه به همین نکته است که آنکارا هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از رفراندوم نمیکند و منتظر روز رفراندوم نشسته است.
اگرچه اردوغان، بن علی ییلدیریم و چاووش اوغلو از عدم همراهی آنکارا با استقلال کردستان عراق سخن گفته اند اما افرادی چون اورهان آتالای (نماینده اردهان در مجلس ترکیه از حزب حاکم) و غالب انصاراوغلو (نماینده دیاربکر در مجلس ترکیه از حزب حاکم) با مساله رفراندوم همراهی کردند و با وجود آنکه اظهارات آنها مخالف صریح نظرات رهبران حزبی بود به رغم دیسیپلین حزبی سنگینی که در موارد مشابه اعمال میشود مورد پیگیری قرار نگرفتند.
اما مهمتر از این دو نماینده مجلس همچنین اظهارات دو تن از افراد بسیار تاثیر گذار و شناخته شده عراقی و ترک در این موضوع نیز مورد توجه مخالفان قرار گرفته است.
آیدین معروف (عضو شورای مرکزی جبهه ترکمان عراق و نمیانده اربیل در مجلس عراق) که از عناصر تحت امر آنکارا در عراق به شمار میرود در جلسه اعلام برگزار رفراندوم حاضر شده و پس از آن نیز در حمایت از رفراندوم بیانیه داده است.
مهمتر از او ایلنور چئویک است که دست فعال اردوغان در کردستان عراق به شمار میرود. او که به عنوان مشاور ارشد ریاست جمهوری سخن میگوید پیش از این اصلی ترین پل ارتباطی بین آنکارا و اربیل بوده است. چئویک که عامل ارتباط ارتش ترکیه با پیشمرگان و تعلیم آنها و نیز ارتباط سازمان امنیت ترکیه با تشکیلات امنیتی بارزانی بوده و خود دارای پروژه های عظیم اقتصادی در اربیل است و از او به عنوان کسی که حقوق کارمندان بارزانی را از آنکارا میگیرد یاد میشود در اظهاراتی قابل توجه "تشکیل دولت را حق هر کس دانسته بود.
او در سخنرانی خود در مرکز پژوهش های استراتژیک ترکیه اذعان کرد که اگر دولتی کردی تشکیل شود ترکیه آن را بایکوت نخواهد کرد و درادامه این مساله را مرتبط با افکار عمومی 20 میلیون کردی دانست که در داخل مرزهای ترکیه در حال زندگی هستند.
چئویک تصرح کرده بود که در حالی که عربها و ترکها دارای دولت هستند چرا باید کردها دولت نداشته باشند؟
وضعیت فعلی نشانگر تعدد نظرات و تفاوت های رویکردی به مساله استقلال کردستان در ترکیه است.
به نظر میرسد بخش قابل توجهی از متفکرین حزبی معتقند که در صورت اجرایی شدن استقلال کردستان اربیل چارهای جز همراه شدن با آنکارا ندارد و این مساله میتواند به عنوان اهرمی جدید در میان ابزارهای قدرت منطقه ای آنکارا محسوب شود. مدلی که پیش از این در مورد قبرس و نخجوان انجام شده است و این دو منطقه با وجود استقلال ظاهری در عمل تحت سیطره ترکیه هستند.
در این صورت ترکیه از اهرم فشار قابل توجهی علیه ایران و عراق برخوردار شده و حوزه تحت نفوذ جغرافیایی قابل توجهی پیدا خواهد کرد.
اما مشکل اصلی در تبعات این استقلال برای خود ترکیه است که آیا بارزانی با تاثیرگذاری در میان کردهای ترکیه خواهد توانست که اهرم فشار علیه آنکارا ایجاد کند و سیاست داخلی ترکیه را تحت تاثیر قرار دهد. با در نظر داشتن تاثیر آمریکا، اسرائیل و کشورهای اروپایی از جمله آلمان بر روی بارزانی این احتما نیزر وجود دارد که با همراه شدن این عناصر با یکدیگر میتوان تصور کرد که بارزانی رویکردی ضد ترکی در آینده سیاسی خود نیز داشته باشد.
در مقابل همراهان رفراندوم با یادآوری اختلافات بارزانی با پ.ک.ک این مساله را به نفع مساله کردی عنوان می کند و میانجی گریهای بارزانی در طول سالهای فرآیند صلح کردی را یادآوری میکند./
انتهای پیام
صدر محمدی
هفته نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما