قدس آنلاین- گروه استانها- مریم رفیعیان: بازار بزرگ شهر رشت چهارده کاروانسرا دارد که با راسته های مختلف به هم مرتبط هستند. نه تنها خود بازار بلکه معماری کاروانسراها و سکو ها و طاقیهای آن نیز یکی از جاذبه های مهم گردشگری رشت و استان گیلان است. این کاروانسراها در دوره ی قاجاریه ی ساخته شدند.
«کاروانسرای محتشم» ، کاروانسرایی که حالا انبار کالاست و به قول نگهبان آن، «محمد میرزاده»، توسط روسها ساخته شده است. سردرب بلند کاروانسرا و طاقی که با آجرهای قرمز تزیین شده و گنجشکهایی که زیر طاقی از ترس باران ریز و ممتد رشت پناه گرفتهاند.
آن سوتر، «تیمچه آهنی» است. و کاشی سردرب آنکه سال ۱۳۴۲ را نشان میدهد. در این تیمچه هم از شور سالهای گذشته خبری نیست.
نرسیده به مسجد و کاروانسرای گلشن، سفال فروشی کاسبیاش سکه است. سفره هفت سین، به سنتی بودنش میارزد و زنانی که در پی سفالهای لعاب خورده با صاحب مغازه بر سر قیمت چانه میزنند و آن سوتر، چند آجیل فروش که از صبح یک ریز سرپاهستند و مشتریهایی که زیر باران منتظرند تا نوبتشان شود.
نیسانهای سرپوشیده، منتظرند تا چرخ تافیهای پر از بار، یاالله یاالله کنان، راه را باز کنند تا هر دو بارشان را در «سرای گلشن» تخلیه کنند. کاروانسرای گلشن هم انبار بزرگی شده برای مغازه داران بازار.
کاروانسرای طاقی بزرگ، حال و روزش بهتر است. سرایی با محوطه باز با باغچهای در میانه و درخت آزاد تنومند و مغازههای لباس فروشی دور تا دور آن.
جلوه هایی از زیباییهای فرهنگی و اقتصادی را توأمان با فولکلور گیلان می تواندر این بازار آشکارا دید که به نوبه ی خود برای هر بازدیدکننده بسیار زیبا و جالب است.
بوی تند ماهی دودی در بازار ماهی فروشان
باشکوهترین قسمت بازار رشت، بازار ماهی فروشان است. از راسته رنگرزها به بعد، بوی تند ماهی دودی و سیر تازه در هوا میپیچد. در این بازار حال و هوایی است که در دیگر بازارهای کشور خبری نیست. قیل و قال و همهمه، و فریاد و حتی ذوق گیلکهایی که برای ترغیب مشتری در وصف محصولشان شعر میسرایند. دستفروشانی که سبزیهای محلی میفروشند: «چُوچاق»، «خالی واش»، «برگ سیر محلی»، «کوتکوته» و... وقتی هر دو دست تره بار فروش به کار باشد، تنها یک پلاستیک کشیده به سر میتواند فروشنده را از گزند باران در امان نگه دارد.
در این راسته علاوه بر ماهی انواع مرغ محلی، اردک و غاز و حتی پرندههایی که اسیر دام شکارچیان شدهاند نیز به فروش میرسد. هنوز هم گیلکها فسنجان پخته شده با «خوتکا» و «چنگر» و «غاز وحشی» شکاری را بیشتر میپسندند و اگر همه وقت وسعشان نرسد، دست کم برای شب عید و میهمانهای عزیزکرده «سیَه فسنجون با خُوتکا» میپزند.
راسته ماهی فروشان، غوغای دیگری است. در استانهای شمالی، مرغ و ماهی را دانهای به فروش میرسانند. فصل صید ماهی سفید ۱۵ روز بعد از بهار به پایان میرسد و آنها که بجز طعم ماهی سفید، ماهی دیگری را نمیپسندند، تعداد زیادی ماهی سفید میخرند. فروشندهها هم برای خواهندگان ماهی سفید مرتب فریاد میزندد: اَشپلانِ بدو تازه سفیدِ ماهی، همه اَشپل دار، ایتِه ۲۰ تومان.
زیتون پرورده، رب انار ترش، رب آلوچه، رب ازگیل، آب نارنج و... طعم دهندههایی است که در بازار رشت به وفور یافت میشود و بدون این چاشنیهای محلی، مزه به غذاهای گیلان نمیآید.
در پیاده روهای بیرون بازار هم خرید و فروش توسط دستفروشان ادامه دارد. خوش خرجی و خرید مرام طبیعت رشتی هاست و حتی هنگام پیاده روی و در حال گذر هم یک مرتبه به فکر خرید میافتند به همین دلیل است که هر چقدر شهرداری تلاش میکند دستفروشان را جمع کند و حتی در بازارچههای محلی سکنی دهد، باز سرو کله دستفروشان جدیدتر پیدا میشود.
مردم رشت ۹ ماه از سال زیر باراناند، بوی باران میخورند، چترها را میبندند، چشمها را زیر باران میشویند و زندگی را جور دیگری میبینند؛ اینگونه است که طبیعت گیلانی خوش باشی مرام است. شعر و موسیقی شان هم طرب انگیز است. در اکنون زندگی میکنند و زیر باران بوی تند ماهی دودی را وسط سفره نو تجربه میکنند..
روزانه هزاران رشتی، گیلانی و گردشگر داخلی و خارجی از این بازار دیدن و خرید می کنند. شما هم برای یکبار هم شده از این جاذبه ی زیبای ایران دیدن کنید.
نظر شما