قدس آنلاین- در شخصیت سیاسی امام خمینی(ره) شاهد دو نوع رفتار و واکنش در مواجهه با مسائل گوناگون هستیم. در وهله نخست چیزی که همواره نمود و بروز بیشتری داشته است، روحی بلند و انسانی وارسته که برای تمام انسانها چیزی جز نیکی و آرامش نمیخواهد و همگان را به این نوع برخوردها توصیه میکند. امام(ره) یک شخصیت دینی است و چنین فردی الگوی رفتاری خود را از کتاب آسمانی قرآن و سیره حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) میگیرد. اما بعد مهم شخصیت امام روحیه انقلابی گری و ظلم ستیزی ایشان است. سازش ناپذیری با زورمندان و رد هرگونه مصلحت طلبی در همکاری و همراهی با ظالم همان روحیهای است که امام خمینی(ره) را از کلاس و درس و فحص خارج نمود و به سیاست کشانید. ایشان برخلاف رویه حوزه علمیه در زمان آیت الله بروجردی اعتقادی به کناره گیری و بی تفاوتی روحانیت نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی نداشت و رویکرد متفاوتی را در پیش گرفت. امام خمینی(ره) حتی در این زمینه نیز رأفت اسلامی را از نظر دور نمیداشت و در برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی و نقص و ضعف مسئولان حکومتی ابتدا با نرمش تذکر میدادند تا متوجه کاستی در امور و در اداره کشور بشوند و اگر بی توجهی به اوضاع مردم و بی تفاوتی مسئولان را میدیدند با قاطعیت و جدیت برخورد میکردند. حس مسئولیت نسبت به منافع مردم بخصوص طبقات اجتماعی پایین تر، امام را به رهبری نهضت اسلامی کشاند که هم در دوران انقلاب و همچنین پس از پیروزی، مردم سالاری دینی ویژگی مهم زمامداری و رهبری ایشان بود. اجرای احکام اسلام در جامعه و رسیدگی به حال محرومان محوریترین سخنرانیها و خواستههای امام را تشکیل میداد.
تحولات سالهای آغازین انقلاب اسلامی و نیز یک دههای که ایران در حاکمیت و رهبری امام خمینی(ره) تجربه کرد، رهبر انقلاب را به بروز واکنشها و رفتارهایی واداشت که منشأ تمام این تصمیم گیریها باور دینی امام بود. مسئله درگیریهای داخلی و اختلافات سیاسی درونی در آغاز انقلاب و مواجهه با لیبرالها و احزاب و گروههای مختلف، با هدف حفظ ایران از هرگونه تجزیه سرزمینی و اضمحلال فرهنگی صورت گرفت. اتخاذ برخوردها و تصمیم گیریهای قاطع وانقلابی در زمانی که چنین خطراتی کشور و ملت را تهدید میکرد از جمله مسئله تمایل آمریکاییها برای ارتباط با ایران و نفوذ مجدد در کشور که بخصوص گروههای لیبرال همچون نهضت آزادی بشدت به آن راغب بودند، یا تلاش سازمان مجاهدین خلق(منافقین) برای نفوذ به دستگاههای قدرت و پیگیری مطالبات حزبی خود نشان از نگرانی امام از به خطر افتادن احکام اسلام و مصالح مسلمین دارد.
دهه آغازین انقلاب شاهد تدابیر و رفتارهای متعددی با این مبناست. حمایت از حرکت دانشجویان خط امام در تسخیر لانه جاسوسی، برخورد جدی و بدون اغماض نسبت به سیاستهای دولت موقت و شخص بنی صدر و مهمتر از همه نحوه برخورد امام خمینی(ره) نسبت به منافقین که اسلام را در بعد محتوایی و انقلاب اسلامی و منافع مردم را با خطر جدی مواجه کرده بودند نمونه هایی از چگونگی مواجهه امام(ره) است. یکی از جدیترین و انقلابیترین تصمیمات امام خمینی(ره) دستور ایشان برای ریشهکن کردن منافقین با توجه به حملات و ضربات متعدد آنان به نظام اسلامی بود. در حکم حضرت امام(ره) که در سال ۶۷ و در پی حمله منافقین پس از پذیرش قطعنامه صادر شد، چنین آمده است: «از آنجا که منافقین خائن بههیچوجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیداکردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانۀ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام هستند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رأی اکثریت آقایان حجتالاسلام نیری دامت افاضاته(قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی(دادستان تهران) و نمایندهای از وزارت اطلاعات هست، اگرچه احتیاط در اجماع است و همینطور در زندانهای مراکز استانهای کشور رأی اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نمایندۀ وزارت اطلاعات لازم الاتباع میباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینۀ انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیدهگرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد. والسلام»
خواست امام(ره) در شرایطی صورت گرفت که یک دهه عملکرد منافقین در مبارزه مسلحانه با انقلاب و مردم ادامه داشت و با توجه به شرایطی که جنگ نیز تمام میشد و زمان ثبات امنیت و آغاز سازندگی فرا میرسید؛ بیتوجهی منافقین به تذکرات متعدد و اصرار آنها به کشتار مردم و مسئولان اتخاذ چنین تصمیمی را واجب مینمود.
نظر شما