قدس آنلاین- در حالی که رمان از ابزارهای جذاب در تبلیغ دین است؛ شخصاً ۹ رمان نوشتهام و در طول کمتر از چهار ماه فقط ۴۰۰۰ نسخه رمان را از طریق کانال شخصیام به مردم ارائه کردهام و رمان «حیفا» ی من کتاب پُرفروش نمایشگاه بین المللی تهران شد؛ اگرچه در این حوزه فعالم، اما احساس تنهایی میکنم
به مناسبت آغاز سال جدید تحصیلی حوزههای علمیه و نیز به منظور بررسی نقش حوزه در تبلیغ دین و ضرورت روزآمدی در این میدان، با حجت الاسلام محمدرضا حدادپور جهرمی، طلبه سطح چهار حوزه علمیه قم، پژوهشگر و نویسنده و فعال فضای مجازی گفت وگو کردهایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم میشود:
*آیا شیوههای رایج و سنتی تبلیغ دین در حوزههای علمیه میتواند با رسانههای جدید و فناوری هایی مانند فضای مجازی و شبکههای اجتماعی رقابت کند؟
یکی از رسالتهای مهم رسانه، «مدافع حرم سازی» است، یعنی اگر اخبار به مردم به طور صحیح برسد، در دین و اعتقاد و تصمیمات مردم نقش بسیار مؤثری دارد.
در کنار قدردانی از همه خدمات حوزه علمیه قم و سایر مراکز حوزه علمیه شیعی در امر تبلیغ باید گفت آنچه از طرح درسها و کلاسها آموختهایم، بیشتر ناظر بر تبلیغ سنتی یعنی منبر و محراب است که اصلاً بد نیست، چون حتی اگر در آخرالزمان هم باشیم و حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) هم ظهور کنند، باز هم منبر و محراب نقش و جایگاه خاص خود را دارند و هرگز گرد کهنگی نمیگیرند، بویژه آنکه عالمانی با تمام خصوصیات علمی و معنوی در آن قرار بگیرند.
اما به نظر میرسد، در کنار رشد روزافزون فناوری و تغییرات ثانیهای سبک زندگی، باید در امر تبلیغ دین بر هفت عرصه کار شود تا با روشهای جدید تبلیغ، بتوان دامنه و تاثیرگذاری تبلیغ دین را بر افراد گسترش داد.
*چه روش هایی میتواند در تبلیغ دین به کمک منبر آمده و در کنار حفظ این شیوه سنتی، با استفاده از روشهای جدید چهره واقعی دین را بشناساند؟
هفت روش را میتوان در این میدان به کار گرفت؛ روش اول وبلاگ نویسیِ آنلاین با شیوه پست گذاری، انتخاب تصویر و... است، زیرا وبلاگها از ابزار سنتیِ پُست مدرن محسوب میشوند؛ دوم راه اندازی رادیوهای اینترنتی است که میتوان در قالب صوت مطالبی را در عرصههای مختلف عرضه و به گوش مخاطب رساند؛ سوم فعالیت در فضای مجازی است، البته باید توجه داشت با داشتن گوشی اندروید و احساس تکلیف، ضرورتاً فعال فضای مجازی محسوب نمیشویم، حتی اگر فکر کنیم فعال و اثرگذاریم. چون این مهم علاوه بر علم، هنر و مهارت هم میخواهد که باید روشهای آن تبیین شود وگرنه فضای مجازی صرفاً قتلگاه ذهن، چشم و روح و روان میشود.
این را به عنوان کسی میگویم که کانال تلگرامیاش با عنوان «دلنوشتههای یک طلبه» در کمتر از دو سال و بدون هیچ تبلیغی ۵۵ هزار عضو یافته است؛ این یعنی میشود کار کرد و مردم دین گریز نیستند.
روش چهارم رمان نویسی و فیلمنامه نویسی به عنوان ابزار مهم پُست مدرنیسم است که متأسفانه باید گفت روحانیون و علمای ما در این مسئله در حد صفر هستند در حالی که رُمان از ابزارهای جذاب در تبلیغ دین است؛ شخصاً ۹ رمان نوشتهام و در طول کمتر از چهار ماه فقط ۴۰۰۰ نسخه رُمان را از طریق کانال شخصیام به مردم ارائه کردهام و رمان «حیفا» ی من کتاب پُرفروش نمایشگاه بین المللی تهران معرفی شد؛ اگرچه در این حوزه فعالم، اما احساس تنهایی میکنم.
*چه راههای دیگری را میتوان در این باره به کار گرفت و پیمود؟
پنجمین راه، نفوذ در اهالی ورزش و سینماست که تأثیری فوق العاده دارد، اگر کسی در این فضا ورود و نفوذ کند، درمی یابد که جای کار هست؛ برای مثال دیدهام آن چهرههای هنری ورزشی را که رفتار و گفتارشان نشان میدهد پای منبر و محراب بودهاند و به بیانی عالِم دیدهاند.
ششمین راهکار استفاده از هنر بویژه نقاشی و گرافیک است؛ آرزو دارم یک طلبه نمایشگاه نقاشی بگذارد و من برایش تبلیغ کنم، چون طلبه هنرمند یک ساعت منبر را در یک نقاشی پیاده میکند.
و در نهایت روش هفتم تهیه کنندگی و کارگردانیِ فیلم و سریال است؛ معتقدم اگر قرار باشد پیامبر دیگری ظهور کند، مهمترین و محوریترین روش تبلیغِ دین و آیین او، سینما خواهد بود، اما ما در بُعد تهیه کنندگی و کارگردانی با وجود دانشگاههای عریض و طویل هنر، متاسفانه آثار پخته و چشمگیری نداشتهایم. از این رو، ضرورت دارد حوزهها و طلاب در این عرصهها ورود و کار کنند، یعنی کسانی که درس حوزه خواندهاند، هنر را به خدمت تبلیغ دین درآورند.
*آیا با روشهای تحقیقیِ تبلیغ رایج میتوان شیوههای نوین را به خدمت دین درآورد یا این مهم ملزومات و شیوهای دیگر میطلبد؟
عملی کردن این راهکارهای هفتگانه به علم و هنر نیاز دارد، بنابراین در کنار برگزاری دورههای آموزشی باید متون درسی در این باره تولید شود، اما ما روش تبلیغ طولانی مدت نداریم و در دورههای کوتاه مدت هم هیچ کدام از این روشها آن گونه که باید و شاید کار نمیشود.
از این رو، بدون تعارف باید ۱۰ الزام با عنوان «الزامات یک مبلغ در روشهای جدید تبلیغ» رعایت شود؛ نخست آنکه مبلغ به گونهای کار کند و بنویسد که مخاطب حس تلاش برای جذب شدن نکند؛ زیرا اگر مخاطب دریابد که میخواهی او را جذب کنی آن طور که باید و شاید عمل نمیکند.
لازمه دوم آنکه رفتار و کار و حتی تقوای مبلغ باید رساتر از گفتارش باشد، برای مثال از هر روشی برای تبلیغ استفاده نکند و عناوینی همچون «جهادی» بر کار خود نگذارد و با کانالهای ضدشئون تبلیغ و تبادل کند، که تاثیر عکس میدهد و بودهاند مواردی که با این عناوین راه را اشتباه رفتهاند.
سوم آنکه مبلغ از شوخیهای زشت و جلف با توجیه جلب همراهی مخاطب عام و خاکی بودن و... بپرهیزد. چنان که موارد بسیاری با همین شوخیهای جلف مخاطب خود را از دست دادهاند؛ چهارم آنکه با شیاطین مبارزه کند، بویژه در ارتباطات خصوصی و چت با نامحرم؛ متأسفانه، شیطان با عناوینی مثل تکلیف و جلوگیری از ناراحتی ورود کرده و بین نامحرمان وابستگیهایی ایجاد میکند که در نهایت «تا ثریا میرود دیوار کج» بنابراین نباید از شیطان در این فضا غافل بود.
لازمه پنجم آنکه به هیچ وجه از طلبه و مبلغ مجرد برای طرح مباحث متاهلی و دادن مشاوره به متأهلان استفاده نشود؛ زیرا سم مهلک است و حتی سبب میشود قوه خیال آن مبلغ طوری کار کند که حتی بعدها از زندگی لذتی نبرد، بشدت با تبلیغ مبلغان مجرد چه چهره به چهره و چه در فضای مجازی مخالفم.
ششم آنکه مبلغان تا زمانی که درباره موضوعی حداقل ۱۰ کتاب و مقاله علمی مطالعه نکردهاند، اظهارنظر نکنند؛ چون یا مضحکه کوی و بازار شده یا راه را کج میروند و گناه مردم نیز بر گردنشان میافتد.
هفتم آنکه در روشهای تبلغ جدید از دیگران تقلید و اصطلاحاً «کپی پیست» نکنند، چون مخاطب باهوش است و میفهمد و تبلیغ و مبلغ را به سخره میگیرد.
لازمه هشتم آنکه نباید به بهانه حق طلبی، سیاست و عدالت طلبی داد و بیداد راه انداخته و سخن دور از منطق و شأن گفت، این مهم است که به طلاب جوان و داعیه دارِ انقلابیگری بگوییم انقلابی بودن با شلختگی رفتار سیاسی کاملاً متفاوت است و انقلابی گری با داد و بیداد اصلاً جواب نمیدهد و امروزه روشهای دیگر کارامد است. باید تعامل کنیم تا مخالفان را حداقل به سکوت وا داریم نه اینکه منبر و مقاله توفانی ارائه کنیم که مردم هاج و واج بمانند، که در فضای تبلیغات پِست مدرن پاسخگو نیست.
لازمه نهم آنکه به هیچ وجه نباید نگاه مادی و معیشتی به مسئله تبلیغ داشت، همان طور که به طلاب میگوییم سر مبلغ چانه نزنند، برای تبلیغات در فضای مجازی هم نباید چانه زد، چون همین طور نگاهها منفی است چه برسد به اینکه مخاطب احساس کند دکانی باز شده است.
و در نهایت لازمه دهم آنکه تأمین اطلاعات به روز برای تبلیغ ضرورتی حیاتی دارد؛ اینکه منبع خبری ما چند سایت و خبر باشد و از همه رخدادها آگاه باشیم، کافی نیست، بلکه باید در تولید محتوا به قدری فعال باشیم که با رصد و کشف نیاز مخاطب در لحظه مطلب به فراخور حال او تولید و عرضه کنیم و این یعنی به روز بودن نه عضویت در صدها کانال و گروه.
*این راهکارها و الزامات آیا با روشهای سنتی تحقیق تبلیغی قابل اجراست یا باید چارهای دیگر اندیشید؟
هیچ راهی جز تحصیل آکادمیک و دانشگاهی در یکی از این رشتهها وجود ندارد، چون حوزه در این باره آموزش ارائه نمیکند. ما امروز به طلابی با سواد رسانهای و متخصص کار در جنگ روانی و پست مدرن و استراتژی آن هم در مقطع دکتری نیاز داریم و اگر جز این باشد، افراد پادوی فرهنگیاند نه فعال فرهنگی، چون تولید محتوای مؤثر و با چشم انداز روشن ندارند.
کسی که رشته فلسفه میخواند، صبحها هم کلاس فقه میرود و شب هم میخواهد در فضای مجازی فعال باشد، نتیجهاش چه میشود؟ اینکه با احساس تکلیف در هر میدانی ورود کنیم، اشتباه است.
بنابراین به حوزه پیشنهاد میشود دورههای تخصصی و فوق تخصصی تبلیغ را برگزار و برای آن هفت گام ابتدایی کتاب تألیف و دوره برگزار کند وگرنه ورود در این فضا موقتی است و بزودی ترک میشود.
رهبر معظم انقلاب در درس فقه شان از فضای مجازی به «قتلگاه» تعبیر کردند، تعبیری که نه درباره شلمچه به کار بردند نه خان طومان و نه جای دیگر و نسبت به ولنگاری این فضا ابراز نگرانی کردند، که اگر کسی غیرت و سعادت عمل به فرامین ایشان را داشته باشد، باید عمق نیاز و ضرورت ورود اثرگذار تبلیغی به این فضا را درک کند.
*آیا توانستهایم با این دغدغه مندی و غیرت در فضای مجازی ورود و تبلیغ کنیم؟
با ابراز تاسف باید گفت خیر؛ به عنوان کسی که این فضا را میشناسم و در آن زیستهام و برایش پیشنهاد بسیار داشتهام، روش و تبلیغات و کارکرد حوزه را در هفت حوزه مذکور فقیر میدانم. یکی از علما میگفت، به طلبهها میگویم هنگام منبر رفتن حتماً وضو بگیرند، اما به شما فعالان در فضای مجازی، رسانه، رمان نویسی میگویم باید غسل شهادت کنید.
وقتی رهبری از این فضا به «قتلگاه» تعبیر میکنند، یعنی شمر زمانه روی سینه حق نشسته و مبلغان باید مانع از آن شوند که بار دیگر سر حق ذبح شود. بنابراین باید روشهای جدید تبلیغ را در نظر داشته باشیم.
نظر شما