قدس آنلاین- چیز بدی نیست اگر شاعر، اهل نشستن در «برج عاج» های تخیلی و شاعرانه نباشد و یا از توان و استعداد شاعری اش ، از علاقه ها و دلبستگی های سیاسی و یا عاطفی اش ، ساحتی قدسی نسازد . ساحتی که پشت قداست ِخود ساخته آن پنهان شود و حاضر نباشد برای درد و رنج های روزمره بشر ، برای جنایت هایی که حاصل سیاست بازی ، سیاست پیشگان جهان امروز است ، برای مظلومیت هایی که به جنگ دغلکاری های بین المللی می روند ، شعر بگوید. «افشین علا» شاید از همان شاعرانی است که تا امروز فرصت اندیشیدن به «برج عاج» و «ساحت شاعرانه» را نداشته و به جایش اجازه داده است ، تازه ترین سروده اش ، سرودی از درد و رنج بیشمار مسلمانان «میانمار» باشد : تا به کی مسلمان را زنده زنده سوزاندن؟ / از دیار مادرزاد دل نکنده سوزاندن؟...
شعر یا سیاست؟
اینکه اول اهل شعر بود یا سیاست ، جوابش معلوم است. شاعر مازندرانی ، حالا و در 48 سالگی خوب به یاد دارد که زمزمه های شعرگونه از همان دوران کودک همراه همیشگی اش بود. نیمی لابد ذوقی بود که از مادر به ارث رسیده بود و نیم دیگر تشویق ها و حمایت های همان مادر که طبع شعر داشت و به استعداد و ذوق شاعرانه فرزندش بها می داد. پس اول اهل شعر بود و سیاست شاید به خاطر همزمانی کودکی اش با انقلاب سراغش آمد و بعدها به خاطر رشته تحصیلی برایش جدی شد. به هر حال نمی شود از شاعری که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی درس خوانده است توقع داشت در حوالی سیاست پرسه شاعرانه نزند!
شب عاشورا ، شب عزاست...
اِبایی ندارد از اینکه پای شعر را به عالم سیاست باز کند. «افشین علا» از اینکه او را شاعر سیاسی بدانند هم ابایی ندارد. اصلاً این را خودش مدتی پیش با صدای بلند اعلام کرده است: « من شاعری سیاسی و اجتماعیام و برای بسیار کسان شعر میگویم. عقیده ندارم که مضمون شعر حتماً باید ماورایی باشد یا در آینده و گذشته سیر کند... » . «علا» از طعنه های این و آن هم باکی ندارد که او را به خاطر اشعارش شاعر حکومتی خطاب کنند یا وصلش کنند به فلان جریان سیاسی یا بهمان جریان ادبی و شعری. هم از رشادت سردار سلیمانی شعر می گوید و هم اگر پایش بیفتد حاضر است از کسی که دیروز با شعر از او تعریف و تمجید کرده ، آشکارا انتقاد کند .مثل نامه ای که در باره مسابقه فوتبال ایران و کره به علی مطهری نوشت:« ... بله فوتبال مهم است، ولی احساسات اکثریت مردم سوگوار سالار شهیدان (ع) مهم تر از آن است ... شب عاشورا شب عزاست، نه فوتبال ... .
کودکانه های یک بزرگسال
با شعر کودک ، زمزمه های شعری اش جدی و جدی ترشد. تا جایی که هنوز هم خیلی ها او را با شعرهای کودک و نوجوانش می شناسند. شاعرانگی اش اگرچه رشد کرد و بزرگتر شد و بعدها به جمع شاعران شعر بزرگسال پیوست اما «افشین علا» کودکی و کودکانه هایش را حفظ کرد. در باره تفاوت های شعر گفتن برای کودکان و بزرگسالان می گوید: فکر میکنم هیچ فرقی ندارند. شعر کودک حاصل تلاشی است که یک بزرگسال میکند تا تجربیات خودش را به نسلهای قبل از خودش منتقل کند؛ اما شعر بزرگسال شعری است که حسهای شاعر را بیواسطه نشان میدهد. نگه داشتن حریم بین این دو فضا کار مشکلی است؛ چون باید توانمند باشی که این دو فضا با هم قاطی نشوند».
وقتی عشقش می کشد
در میان اهالی شعر تک و توک شاعرانی هم پیدا می شوند که گاه و بیگاه ، اشعار سیاسی و یا شعرهایی را که برای شخصیت های سرشناس گفته است بر نمی تابند. برخی از آنها حتی تا آنجا پیش رفته اند که با عباراتی چون « سیاستپیشگان شاعرمسلک یا شاعرمسلکان سیاست پیشه » او را به باد انتقاد گرفته اند. «افشین علا» اما بابت آنچه عشقش می کشد و برای آن شعر می گوید حاضر به عقب نشینی نیست. معتقد است : « نه من نیاز به صله دارم و نه ممدوحان من نیازمند به مدح». بیراه هم نمی گوید . نمونه اش شعری که برای «شهید حججی» سرود و به خاطر آن مورد تفقد رهبر انقلاب قرار گرفت. «علا» همین دو روز پیش در این باره نوشت : « توجه ایشان به این گونه اشعار، همراه با نکته سنجی و قدرشناسی شان همان قدر برایم ارزشمند است که از بی خبری، قدرنشناسی و نخوت برخی مسئولان فرهنگی کشور ملول و آزرده خاطرم».
نظر شما