قدس آنلاین- بنابر پیش بینیها تعداد سالمندان کشور تا سال ۲۰۳۰ به ۱۴.۴ درصد و در سال ۲۰۵۰ به ۳۱.۲ درصد خواهد رسید؛ همچنین بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، جمعیت سالمندی دنیا در سال ۲۰۵۰ نزدیک به دو نیم برابر خواهد شد و به ۲/۱ میلیارد نفر میرسد، در حالی که جمعیت سالمندان کشور ما پنج و نیم برابر خواهد شد.
*مردمانی که زودتر پیر میشوند
بنابر نظر کارشناسان نرخ رشد جمعیت سالمندی چهار برابر نرخ رشد جمعیت کشور است و در دو دهه آینده، حدود ۱۶ برابر نرخ جمعیت کشور خواهد بود.
دکتر سید رضا اسحاقی، استاد دانشگاه نیز با اشاره به سیمای سالمندی در کشور میگوید: طبق آمارها حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند، اما مهمتر از این مقوله سرعت رشد این جمعیت است؛ چنان که در حال حاضر نزدیک به پنج تا هشت درصد برآورد میشود. این در حالی است که این روند در کل جمعیت حدود یک ونیم درصد میباشد؛ همچنین در مقایسه با کشورهای پیشرفته ما در حوزه سالمندی با چالشی افزونتر مواجه هستیم، چرا که این کشورها برای رسیدن به جمعیت سالمندی از ۷ درصد به ۱۴ درصد یک ونیم قرن فرصت داشتهاند تا با تمهیداتی همانند آموزش نیروهای انسانی و تجهیز امکانات این مسئله را مدیریت و ساماندهی کنند. این درحالی است که در جامعه ما برای رسیدن جمعیت سالمندی از ۷ درصد به ۱۴درصد تا سال۱۴۱۵ شمسی کمتر از یک ربع قرن فرصت دراختیار داشتهایم که از این زمان نیز حدود۱۰-۱۵ سال را پشت سرگذاشتهایم!
طبق آمارها حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند، اما مهمتر از این مقوله سرعت رشد این جمعیت است؛ چنان که در حال حاضر نزدیک به پنج تا هشت درصد برآورد میشود. این فلوشیپ سالمندی ادامه میدهد: بنابر بررسیهای انجام شده سالمندان ما چه از نظر معیشتی و چه از نظر سلامت دچار مشکلات هستند. چنان که هر سالمند به طور میانگین از دو تا سه بیماری و گاه در برخی افراد چهار تا پنج مورد رنج میبرد و برای کنترل این بیماریها بین هفت و هشت قلم دارو و حتی ۱۰ قلم دارو مصرف میکند. این در حالی است که امکانات موجود ما متناسب با نیازمندیهای سالمندان نیست. چنان که از لحاظ تربیت نیروی انسانی متخصص این حوزه همانند پزشک و پرستار با چالش مواجه هستیم، چرا که این افراد در کشور ما آموزش ندیدهاند و تنها در چند دانشگاه به صورت محدود به این مقوله توجه شده است. از این رو باید با ایجاد و تقویت زیر ساختها در عرصه هایی همانند آموزش، پژوهش و تجهیز امکانات نسبت به حل نیازهای منطقی و چند جانبه این قشر توجه کرد، زیرا تمام نیازها وخواستههای این قشر در مقوله سلامت خلاصه نمیشود و این افراد خدمات و حمایتهای اجتماعی، روانی و اقتصادی خود را میطلبند. از همین رو برنامه ریزی و مدیریت این مهم تنها از سوی وزارت بهداشت میسر نمیشود و نیازمند تعامل و همراهی سازمانهای حمایتی دولتی و غیردولتی است.
وی با تأکید بر سالمندی زودهنگام در کشورمان میافزاید: از نظر تقویمی و شناسنامهای سنی که در جهان برای مرز سالمندی شناخته میشود ۶۵ سالگی است؛ در کشور ما نیز بر اساس سن بازنشستگی این سن حدود۶۰ سال در نظر گرفته میشود. این درحالیست که به دلیل عوامل فرسوده کننده همانند آلودگی هوا، دخانیات، استرس، تغذیه و کم تحرکی نشانههای ظاهری و بالینی سالمندی زودتر در مردم بروز میکند. چنان که افرادی را میبینیم که در سن چهل سالگی نیز علایم سالمندی در آنها خودنمایی میکند. از این رو برخی کشورها که مشکلات بیشتری در این قضیه دارند، سن ورود به سالمندی را کاهش داده به چهل سالگی رساندهاند. برخی کشورها نیز همانند سوئیس و ژاپن این سن را افزایش داده و به جای ۶۵ سال ۷۰ و۸۰ سالگی را سن ورود به سالمندی تعریف میکنند. به هرروی ما پیشنهاد میکنیم به جای کاهش سن ورود به سالمندی باید شرایط و برنامهها را به طوری هدایت کرد که سالمندان ما با سلامت بیشتر این دوره را سپری کنند.
*قوانین و حمایتهای کاغذی
بررسیها نشان میدهد که موضوعات سالمندان تنها یک درصد از مجموع قوانین تصویب شده کشور را به خود اختصاص میدهد که از این میزان ۶۲درصد مقررات اقتصادی، ۲۲ درصد اجتماعی و ۱۶درصد امور رفاهی و بهداشتی است؛ همچنین در سالهای اخیر برنامههایی برای حمایت از این قشر مطرح میشود، اما این طرحها چقدر مؤثرند؟
دکتر اسحاقی، استاد دانشگاه با اشاره به اینکه خدا را شکر روی کاغذ برنامههای ارزشمندی همانند طرح تحول نظام سلامت و قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی تدوین شده، میگوید: مقوله حمایت از سالمندان در عمل به کندی انجام شده و متناسب با سرعت رشد جمعیت سالمندی نیست، زیرا در حال حاضر۸میلیون سالمند داریم که نیازمند حمایت و برنامههای خاص هستند. این در حالی است که از سوی شورای عالی سالمندی درسطح کشور قراربوده جلساتی را در چارچوب زمانهای تعریف شده برای این امور برگزار کنند و پیگیر اجرای مصوبات باشند که در عمل این مسئله محقق نشده است!
دکتر محسن سلمان نژاد، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان نیز با اشاره به روند مراحل نهایی تصویب سند ملی سالمندان میافزاید: مراحل تدوین این سند مدت هاست که طی شده اما به منظور تکمیل و جامعیت آن قرار است سازمان برنامه و بودجه ضمن مشارکت با صاحبنظران حوزههای مختلف برخی مفاد آن را مورد بازنگری قرار دهد؛ البته ما برای رسیدگی به امور سالمندان منتظر تدوین سندی نبودیم و پیش از این برنامهها در قالب آیین نامههای متعدد از سوی نهادهای متولی ارائه میشده است. به هر روی این گونه اسناد به عنوان چراغ راه است و اگر سند جامعی تدوین شود خط مشی روشنی خواهیم داشت و در مجامع جهانی نیز با ره توشه کارآمدی ظاهر میشویم.
*تبعیض و سالمند ستیزی
دکتر اسحاقی با اشاره به گروههای آسیب پذیر این قشر خاطر نشان میکند: امروزه در جهان بحث تبعیض در سالمندان مطرح است، به طوری که سالمندان روستایی و مناطق حاشیه نشین، زنان، سالمندان تنها و افرادی که دچار بیماری و معلولیت هستند به خدمات کمتری دسترسی داشته از حمایتهای مطلوب برخوردار نبوده و به طور کلی آسیب پذیرتر هستند. ما نیز در جامعه خود همانند دیگر جوامع جهانی از این گونه تبعیضها رنج میبریم. این درحالی است که در تعالیم و آموزههای دینی و فرهنگی ما بر تکریم این قشر بسیار تأکید شده است؛ بنابر این باید در عمل و اجرا نیز قصورهایی که در این مقوله وجود دارد، حل شود.
وی میافزاید:در حال حاضر در جهان با چالش «سالمند گریزی وسالمند ستیزی» مواجه هستیم؛ چنان که این گروه جمعیتی را به عنوان حاشیه جمعیت و عنصری ناکارآمد در نظر میگیرند. آنچنان این باور در فرهنگها رسوخ کرده که حتی سالمندان خود را از عرصه فعالیتهای متداول اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی حذف میکنند. زمانی این مسائل پررنگتر خودنمایی میکند که سالمند این دوره را در تنهایی میگذراند. از این رو سعی میشود درقالب اسناد و سیاستها این مقوله کاهش یابد. چنان که نسبت به ازدواج مجدد میانسالان و سالمندان تنها برنامهها و تلاشهای مؤثری درحال انجام است، زیرا این امر پیش از این از سوی جامعه پذیرفته نمیشد، ولی حال با انعطاف بیشتری به آن نگاه میشود.
دکتر سلمان نژاد نیز با اشاره به برنامههای شورای عالی سالمندی میگوید: به زودی مطالعات پیمایشی سالمندی برای نخستین بار در کشور انجام میشود؛ همچنین راه اندازی دانشگاههای نسل سوم یا سالمندی را در دستور کار داریم. هدف از راه اندازی این دانشگاهها از بین بردن شکافهای نسلی و به روز کردن نقش سالمندان در جامعه است؛ همچنین درصدد ایجاد کلوپهای سالمندی هستیم؛ در این زمینه نیز از ظرفیت دستگاه هایی همانند وزارت ورزش و جوانان و شهرداریها استفاده میشود؛ همچنین تشکیل بانک جامع سالمندی دیگر برنامههای درحال اجراست، چراکه سالمندی همواره مسئلهای پرهزینه محسوب میشود که با تغییرات جمعیتی نیز این امر افزایش مییابد.
نظر شما