به گزارش قدس آنلاین، علیرضا منصوریان در برنامه نود به شرح کامل اتفاقات باشگاه استقلال پرداخت و گفت که رحمتی و جباری را قربانی خودش نکرده است. بخش هایی از گفته های او را در ادامه می خوانید:
*من سعی کردم برای خودم و تیمم آرامش ایجاد کنم اما متاسفانه در این فضا چون جمعیت میلیونی دورش دارد، گمانه زنی ها تبدیل به یک سری اتفاقات می شود و تصمیم گرفتم سکوت را بشکنم و حرف بزنم. من از هواداران مان عذر می خواهم. نتایج ضعیفی گرفتیم. اما این نتایج یک سری عقبه ای دارد. یک سری حمایت ها در شروع فصل می توانست جلوی نتایج بد را بگیرد. من از حمایت شان در سال قبل تشکر می کنم. من از افتخاری تشکر می کنم که برای ماندن من دارد می جنگد.
من در نفت که بودم، هیچ وقت کسی نمی دید چقدر در هیات مدیره حرف می زدیم ولی اینجا فرق دارد. من اینجا خودم هم به عدد ۲ رای می دهم که نتایج بد تیم برای کادرفنی است. در نتیجه کادرفنی مقصر است. من برنامه را از اول دیدم. دو هفته قبل من به عنوان مربی الیت رفتم در آسیا. کسی اصلا نگفت این مربی ایرانی به عنوان مربی الیت به این مراسم رفته. فضایی که سال قبل برای ما فراهم شد را امسال نداشتیم. ما عضوی در هیات مدیره داشتیم که ۲۰۰ بار علیه ما مصاحبه کرد.
*باشگاه باید یکی را انتخاب می کرد. یا من یا آن عضو! من نمی خواهم باز شخم بزنم که در همان بازی اول سه بازیکن من را محروم کردند. شما دیدید که تراکتورسازی را فوق العادهردیم. ما به تیم علی دایی باختیم. یک در دنیا بیایید و اسم بیاورید که در هفته چهارم بازی های لیگ برتر، تیمی که طرفدارانش این همه تشویقش می کردند و ۹ یارش را به دلیل آسیب دیدگی از دست داده است، برایش مشکل ایجاد می شود. رفتند شروع کردند مصاحبه و اولتیماتوم دادن. خودم بازی با گل گهر خنده ام گرفته بود . بازیکن تیم من استرس داشت. می ترسید . ما جلوی نفت بازی کردیم در جم ولی بازیکنم استرس دارد. فضای آلوده در بین هواداران ایجاد کردند و تیم من دچار سکته بود. بچه های ما را آنالیز کنید. ما تیمی همدل و یک نواخت داریم اما اشتباه می کردند چون استرس داشتند.
*در بازی با پدیده هوادار ما ناراحت شد و به من گفتند حیا کن و رها کن. من ماندم وسط زمین و صدای ناراحتی شان را شنیدم. افتخار می کنم یک روز گل پرویزخان را دیدم، شماره ۱۰ را خودم پوشیدم و حالا مربی هستم.
* افتخاری به سختی دارد من را حفظ می کند. به سختی.
سال قبل گفتم به مهدی یک ساعت دیگر رضایتنامه می دهم. هیچ وقت دروغ نمی گویم و برای یک روز بیشتر ماندنم، هیچ وقت نمی گویم مجتبی و مهدی را قربانی کنیم. من مجتبی را برای استقلال خواستم. با افتخار می گویم پژمان را خواهش کردم بیاید. پژمان به خاطر استرس آسیب دید.
*حوزه فنی برای من است. من باید بگویم بازیکنم بیاید یا نیاید. من را بردن لب پرتگاه و هولم می دهند. من هم مهدی را می خواهم و مجتبی. مجتبی به تنهایی یک وزنه است. مهدی رحمتی را من باید بگویم بازی کند یا نکند. مجتبی خیلی بیشتر از یک بازیکن کنار ماست. فضای امروز استقلال اصلا تعریفی ندارد که چه کسی بازی کند. وقتی عضو هیات مدیره به من می گوید این ها باید در اختیار باشگاه باشند من آنجا هم گفتم آقای افتخاری بزرگترین اتفاقی که ممکن است این است که دو بازیکن بزرگ تیم من را نگه دارید برای بعد بازی!
*آقای افتخاری؟ سر جدت به آقای فردوسی پور بگو من نگفتم من را همین امروز بردارید و نگه ندارید؟ (رضا افتخاری این حرف را تائید کرد اما گفت نمی تواند همه این واقعیت ها را بگوید. عادل از او پرسید چرا استعفا نداده است وقتی تیمش را و بازیکنانش را می خواستند از او بگیرند؟)
*من اصلا آدمی نیستم که در آن لحظه تصمیم بگیرم. به جان پسرم امیر، به افتخاری گفتم من را بردارید. چرا این قدر این دست، آن دست می کنید. از او خواستم که به عمومیت مردم بگویید او تا دربی می ماند اما به دروغ بگویید. اگر استقلال با این رویه برود جلو، من خودم نمی مانم. یا از من حمایت کنید یا اصلا برم دارید. امروز به افتخاری زنگ زدم و گفتم، تیم من دارد به هم می خورد. ساعت یک بعد از بازی جم با مجتبی نشستم و حرف زدم. وقتی در هیات مدیره گفتند خودشان می خواهند برخورد کنند، تبعاتش را خودشان بر عهده بگیرند. من سال ۸۷ که بازی نمی کردم اما شانم را نشکنند. مجتبی و مهدی گفتند بر نمی گردند چون از برخورد ناراحتند و می گویند باید به آنها توضیح داده باشند.
*من توضیح می دهم. من هر وقت تیمم پول گرفت، دو روز بعدشان پول می گیرم. مثل بقیه وقتی به بقیه پول دادند، پول دادم. رفقایم به باشگاه پول دادند. من گفتم بیایید برای تیم اسپانسر بیاورید . اسپانسر معرفی کردم. خدا من را نبخشد اگر دنبال پول در آوردن از استقلال باشم. من پولم را زمانی بدست آوردم که لباس شماره ۱۰ را پوشیدم.
*من افتخار می کنم در دولت روحانی ، ۱۵۰ نفر در رستوران هایم کار می کنند اما با رانت درآمدزایی نکردم. من مسئول این نیستم که کسی در زندگی اش خطا کرده و حالا چون پول ندارد به من گیر بدهد. من از خود شما هم گلایه دارم. من در بازی با پدیده هم می خواستم استعفا بدهم. کادرفنی تیمم و مشاوران بیرونم نگذاشتند استعفا بدهم. کی روش پیغامی به من داد که مصر شدم بمانم . من آن لحظه می خواستم استعفا بدهم. ما دنبال خبرسازی نیستیم که !
مغالطه نکن آقای فردوسی پور!. من در آن واحد تجربه بهتاش فریبا و عمو نصی را داشتم و نظر آنها طوری بود که استعفا ندهم. بازی با پدیده هفته پنجم بود. آن کارهایم برای فرار از فشار نبود. کی روش هم همان جا به من پیغام داد نه فردایش. من زمین می خواستم. از هیات مدیره می خواستم که در مطبوعات حرف نزنند، این ها خیلی زیاد است؟
نظر شما