- قدس آنلاین- وقتی از آقای دکتر "بهرام قاسمی" درباره آن میپرسم که اگر آمریکا یکطرفه از برجام خارج شود، آیا ایران با اروپا ادامه می دهد؟ پاسخ میدهد به این راحتی نیست که ترامپ بیاید جلوی دوربین ها و یک قرارداد چندجانبه را "پاره پاره" کند. خود آنها بهتراز هرکسی می دانند که عواقب برهم زدن برجام چه خواهد بود. چیزی که ما امضا کرده ایم یک قرارداد ۲ جانبه با امریکا نبوده است. برجام تعهدی میان ایران و گروه ۵+۱ و کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سازمان ملل و سازمان انرژی اتمی است. اروپاییان بهتر از هرکسی می دانند که نه آمریکا و نه غرب توان برهم زدن یکطرفه برجام را نخواهند داشت. با تهدیدها و رفتار غیر منتظره ترامپ، سرنوشت برجام این روزها به مهمترین مساله مورد توجه رسانه های داخلی و جهانی تبدیل شده است.
سرنوشت برجام، همه پرسی اقلیم کردستان عراق، مسلمان کشی در میانمار، رابطه با عربستان سعودی، نزاع کره شمالی و آمریکا، طرح ممنوعیت اظهار نظر افراد غیر مرتبط، وزیر خارجه به مجلس، کارکرد شورای عالی نظارت بر برجام از مهم ترین محورهای گفتگوی ما با ایشان است.
- ضمن تشکر از وقتی که در اختیار بنده قراردادید، همانطور که مستحضر هستید ترامپ چند روز پیش زمانی که تعلیق تحریم های ما را برای ۱۲۰ روز دیگر تمدید می کرد، گفت خواهید دید که یک ماه و نیم دیگر چه اتفاقی برای برجام می افتد. سفری هم اخیرا نتانیاهو به آمریکا داشته است و می گویند یک فرمول جدید را برای آقای ترامپ برده است تا با روشی که قاعدتا منافع رژیم صهیونیستی در آن دیده شده است، برای برجام تصمیم گیری شود. سوال من این است که فکر می کنید ترامپ اگر واقعا می خواهد برجام را لغو کند، چرا تعلیق تحریم های برجام را ۱۲۰ روز دیگر تمدید کرد؟
موضوع برجام، هم خیلی بحث ساده و روشنی است و هم خیلی پیچیده و غامض به نظر می رسد. برجام یک تفاهم دو جانبه نیست، قطعنامه سازمان ملل، ۲۲۳۱، از آن حمایت می کند، سازمان ملل پشتوانه این تفاهم است، اتحادیه اروپا نیز که متشکل ۲۸ کشور است، عمده اعضای عضو گروه ۵+۱ اعضای شورای امنیت هستند، نقش چین و روسیه در جهان عمده است، به هرحال تفاهمی است که صورت گرفته و باید اجرا می شده است. اما وقتی به دولت جدید آمریکا بر می خوریم و میبینیم که ترامپ در دوران کمپین انتخاباتی خود با توجه به اینکه برجام دستاوردی جهانی است، در مورد بسیاری از مسائل به یک منتقد جدی تبدیل می شود.
البته آقای ترامپ یک فرد سیاسی حزبی به آن مفهومی که در آمریکا یا در جهان رایج است، نیست. به هرحال با توجه به ثروت و امکانات مالی خودش چون چاره ای ندارد برای اینکه نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، به حزب ورود پیدا می کند و سعی می کند این مقام را کسب کند. لذا یکسری مباحث در دوران کمپین انتخاباتی خود مطرح می کند، مثل پاره کردن برجام و چیزهایی از این قبیل و شاید تندتر از این داستان. ولی با توجه به هوشیاری و درایتی که در مسئولین و مقامات عالی کشور است، پاسخ این صحبت های بی پایه و اساس به موقع داده شده است.
- واقعا اگر ترامپ توافق برجام را یکطرفه لغو کند چه اتفاقی در عمل رخ میدهد؟
بهم زدن این تفاهم یا تخریب آن، من فکر می کنم کار ساده ای نیست. به این دلیل که یک تفاهم دو جانبه نیست، یک تفاهم بین ایران و آمریکا نیست و یک تفاهم جهانی و بین المللی است. جهان به نوعی مدافع ادامه این وضعیت و این تفاهم است و همانطور که در مجمع عمومی سازمان ملل شاهد بودیم، مقامات کشورهای مختلف در نیویورک جمع شدند و در خصوص ادامه برجام اظهار نظر کردند. با توجه به اظهارات مقامات ایالات متحده آمریکا، نهایتا چنین احساسی وجود دارد که بخش عمده ای از جهان در مقابل آقای ترامپ قرار دارد و از برجام دفاع می کند.
- فکر می کنید واکنش اروپا در صورت بروز این اتفاق چیست؟
قطعا به مصلحت اروپا و چین و روسیه و سایر کشورهای جهان است که از برجام دفاع کنند. عمدتا مواضع آن ها مواضعی است که از برجام حمایت می کنند و فکر می کنند در وضعیت جدید و به خصوص با توجه به شناختی که از جمهوری اسلامی ایران و جایگاه و توانمندی های آن دارند، این را به مصلحت جهان نمی بینند که برجام لغو شود. البته همه جهان دیده اند که ترامپ تنها در بحث برجام نیست که سخنان نسنجیده ای را مطرح می کند. در بسیاری از مسائل جهانی و بین المللی، معاهده پاریس، تفاهمی که بین دولت قبلی آمریکا با کوبا بود، قرارداد نفتا و خیلی چیزهای دیگر، شاهد آن هستیم که رئیس جمهور آمریکا عهد شکنی کرده است. به طور مشخص برداشت جهان آن است که آمریکا به سمت بی اعتبار شدن و انزوای بیشتر می رود. جهان هم جهان قبل نیست. جهان امروز با جهان گذشته با جهان چند سال پیش متفاوت است.
- فکر میکنید جهان چقدر به سمت چند قطبی شدن پیش رفته است؟
ما یک جهان در حال گذار و گذر داریم که سرعت تحولات در آن بسیار است و مسائل آن بسیار قابل پیش بینی است. جهان امروز یقینا چند قطبی شده است و به زبان ساده تر، جهانی نیست که کشورها احساس کنند که به یک برادر بزرگتر و یک خان در روستا یا دهکده خود نیاز دارند. همه می خواهند در جهت اهداف و منافع ملی خود حرکت کنند. در یک حوزه هایی هم اتفاقاتی افتاده است که تجاربی برای کشورها ایجاد کرده است. همین دوران تحریم های ایران، و فشاری که آمریکا با تحریم های به تعبیر خودشان، تحریم های هوشمند و بسیار سخت ایجاد کردند، نهایتا این وضعیت برای جهان خساراتی را ایجاد کرد و احساس کردند نباید تحت هر شرایطی به حرف دیگران گوش کنند و از هر سیاستی پیروی کنند. لذا افکار عمومی جهان از دولت هایشان می خواهند که مستقل عمل کنند. مردم حاضر نیستند که مالیات بدهند یا بخشی از درآمد کشور را به ثمن بخس بدهند، برای اینکه اهداف و امیال آمریکا در جهان پیش برود. این آگاهی و خودآگاهی به نظر من بیشتر است. آقای ترامپ در ماه های اخیر همواره از سیاست های زیگزاگی و نامتقارن پیروی کرده است. صداهای گوناگونی از درون واشنگتن و آمریکا شنیده می شود که تطابقی با هم ندارد. گاهی احساس می شود آقای ترامپ فقط به دلار و پول می اندیشد و همه چیز را حاضر است با پول معاوضه کند. امروز مردم جهان می دانند آمریکا آن آمریکا نیست، حتی شاید جاهایی یک نوع نفرت هم نسبت به سیاست های دولت آمریکا نشان دهند. به هرحال سیاست ها و منش و روش آقای ترامپ خیلی قابل اعتماد نیست. آقای تیلرسون به عنوان وزیر خارجه گهگاه صحبت هایش بسیار متناقض است و با صحبت های آقای رئیس جمهور در تناقض است.
- حتی شاهد بودیم که تیلرسون دربرابر صحبتی که ترامپ در مورد برجام کرده است، گفته است که ما هنوز به اندازه کافی دلیلی برای اینکه به جهان ثابت کنیم ایران برجام را نقض کرده است، نداریم و نمی توانیم به این راحتی برجام را نقض کنید. این اختلافات در کاخ سفید را چطور ارزیابی می کنید؟
به هرحال این تفکر در اطراف آقای ترامپ وجود دارد. همه این را می دانند، آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها در بیانیه هایش، تایید و تاکید کرده است که ایران به تعهدات خود پایبند بوده است. خیلی از شخصیت های آمریکا این را اذعان کرده اند. خود آقای تیلرسون در آخرین اظهار نظرش، همانطور که شما اشاره کردید، به این موضوع اعتراف کرده است. خود آقای ترامپ هم نمی گوید نقض کرده است. می گوید ایران روح برجام را نادیده انگاشته است و به آن توجهی نکرده است. ولی خودش در چند مورد بر پایبندی ایران بر تعهداتش صحه گذاشته است. همین موضوع تمدید تعلیق تحریم ها که ۱۲۰ روز یکبارانجام می دهند، به نوعی در مسیر تاکید بر پایبندی ایران حرکت می کند.
- به نظر شما آن چیزی که تا الان ترامپ را بازداشته است از اینکه واقعا جلوی دوربین ها بیاید و برجام را پاره کند چیست؟
فکر می کنم این امری نشدنی است. یعنی کار ساده ای برای آقای ترامپ نیست. آقای ترامپ باید به این آگاهی رسیده باشد، که نمیتواند یک جانبه و بدون دادن عواقب بسیار، آن را نقض کند. اشاره کردم، برجام یک تعهد یا یک تفاهم بین المللی است. و باید در مقابل جهان و عواقب خروجش یا نقض آن پاسخگو باشد. من فکر می کنم آمریکا و بقیه طرف های برجام و همه کشورهای وابسته، به این متعهد هستند. اگر هر کدام از طرف ها در جهت تخریب، تضعیف و نقض برجام حرکت کنند، باید تاوان آن را بدهند و تاوان نقض برجام و نادیده انگاشتن این تعهد بین المللی به دوش آنان است. لذا باید یک تصمیم عاقلانه و خردمندانه ای اتخاذ شود. جامعه جهانی و حتی اروپا در شرایط امروز آمادگی این اتفاق را ندارد و تلاش آن ها هم این است که این وضعیت ادامه پیدا کند.
- یکی از مفاد تحریم های جدید خزانه داری آمریکا که در این سند جدید اتفاق افتاد، بحث ممنوعیت فروش هواپیما و قطعات هواپیمای ایرباس و بوئینگ بود و شرکت های اروپایی که در آمریکا سهام دارند. من قبل از آن حدود شش ماه پیش خبری خواندم، دال بر اینکه ما قراردادی را بسته ایم و پیش پرداختی را به شرکت های بوئینگ داده ایم و گویا هنوز محصولاتش به دستمان نرسیده است، دچار مشکلات این چنینی هم شده است. بفرمایید با این شرایط قرارداد تعلیق می شود یا می تواند به گذشته برگردد؟ چه اتفاقی می افتد؟
چیزی که اخیرا مطرح است، بحث لایحه ای است که در کنگره آمریکا مطرح است و از این لوایح ما زیاد داشته ایم، طی یک سال گذشته. شاید چیزی بیش از ۶۰ لایحه علیه ما مطرح شده است که تقریبا هیچ کدام به جایی نرسیده است و شاید بیشتر کاربرد جنگ روانی و ایجاد مزاحمت برای ایران دارد. اگر این لوایح برود و مراحل خودش را طی کند و بتواند به امضای رئیس جمهور برسد، می تواند به مرحله قانونی برسد.
- هیچکدام به مرحله قانونی نرسیده است؟ یعنی الان خللی برای قرارداد بوئینگ ما وجود ندارد؟
هیچکدام به مرحله قانونی نرسیده است. مشکلی از نظر من وجود ندارد. آن بحث های قبلی بر سر جای خودش باقی است. هر تعهدی که آن ها داشتند، این تعهد پابرجاست و باید آن را انجام دهند. اگر این لایحه برود و به قانون تبدیل شود که من فکر می کنم بیشتر هدف کنگره یا حتی خود آقای ترامپ و اقداماتی که صورت می گیرد بیشتر یک نوع آزاررسانی یا ایران ستیزی است. اینها نوعی جنگ روانی است که اجازه ندهند این گشایشی که بعد از برجام برای ایران و سایر کشورهای جهان وجود دارد، بتواند پیش برود. آن ها می خواهند مانع تراشی کنند که شرکت های خارجی و بانک ها و دیگر موسسات در یک بیم و امید باقی بمانند و نتوانند کارشان را با ایران جلو ببرند.
- اما اینطور که پیداست در بیش از سی ماهی که از امضای برجام می گذرد، تنها بانک هایی که در روابط اقتصادی جهانی ما توانسته اند طرف قرارداد ما باشند، یک بانک روسی و یک بانک چینی است. یعنی اینطور نیست که بانک های اروپایی یا بانک های معتبر جهانی پای معاملات آمده باشند.
ما در حوزه بانک های کوچک مشکلی نداریم. در حوزه بانک های متوسط هم تقریبا می توان گفت مشکل زیادی وجود ندارد. مشکلی که داریم در حوزه بانک های بزرگ است. دلایل آن هم وجود سرمایه های آنان در آمریکاست، حضور سهامشان در موسسات آمریکایی است و نوع ارتباطاتشان خیلی بیش از بقیه بانک ها با آمریکاست و لذا فضایی که آمریکا ایجاد می کند، روی آن ها تا حدی موثر است و آن ها را به محافظه کاری وادار می کند و تجربه قبلی هم که در دوران تحریم آمریکا آن ها را با ارقام درشت جریمه می کرد، شاید آن ها را مقداری برای ورود نگران می کند. ولی به هرحال دلایل دیگری هم درمورد عدم کارایی و کارآمدی آن ها در بحث همکاری با ایران وجود دارد. مثل وجود سهام صهیونیست ها، سهام برخی کشورهای معاند ایران در این بانک ها و موسسات، که در کنار اقدامات روانی و تخریبی و بدعهدی آمریکا می تواند موثر باشد. به هرحال فکر می کنم با مقاومتی که ایران دارد و با جایگاهی که ایران امروز در عرصه جهان به عنوان یک قدرت اساسی منطقه ای دارد، وضعیت می تواند رفته رفته بهتر شود و آمریکا با ناکامی های بسیاری هنوز مواجه است و نتوانسته آن طوری که علاقه مند بوده است مانع همکاری های خارجی ایران شود. شما اگر به وضعیتی که با ژاپن، کره و برخی کشورهای اروپایی طی ماه های اخیر و یا هفته های اخیر و هفته های آتی می تواند اتفاق بیافتد، معاهداتی روی همکاری مالی و بانکی در حدود ده میلیارد و هشت میلیارد بوده است و همکاری های صنعتی با فرانسه و دیگر کشورها نشان می دهد همان بحثی که قبلا هم اشاره کردم، کشورها و موسسات و شرکت ها و بانک ها حاضر نیستند زیر بار فرمان برادر بزرگتر بروند. اگرچه با احتیاط ولی سعی می کنند همکاری های خودشان را براساس منافع خود تنظیم کنند. به هرحال هر حادثه و واقعه ای و هر وضعیتی که در آینده در اثر این اقدامات خصمانه و ستیزه جویانه و ایرانی ستیزی آمریکا اتفاق بیافتد، فکر می کنم افکار عمومی جهان این بار کسی را که سرزنش و مواخذه خواهند کرد، آمریکاست نه ایران.
- من مصاحبه ای از آقای صالحی می خواندم که چند روز پیش با هفته نامه اشپیگل انجام داده بودند. خبرنگار در این گفتگو می پرسد اگر آمریکا از برجام کنار بکشد و اروپا باقی بماند، ایران ادامه می دهد؟ ایشان پاسخ می دهد که حتی بدون حضور آمریکا، ایران با اروپا ادامه می دهد. اول اینکه می خواهم بدانم شما به عنوان سخنگوی وزارت خارجه کشور اصل این پاسخ را تایید می کنید یا نه؟ دوم اینکه اگر ایران بخواهد در این حالت ادامه بدهد چه اتفاقاتی ممکن است پیش بیاید؟
ببینید ما در مجموعه حکومت و حاکمیت و نظام، همه یک سخن را بیان می کنیم و همه یک هدف را دنبال می کنیم. منتهی ممکن است گهگاهی در بیان مطالب از واژه های مختلف استفاده کنیم و با نگاه های مختلف به مسئله بنگریم. من دقیقا نمی دانم که آقای صالحی با چه تفسیری این موضوع را به این شکل مطرح کردند ولی فکر می کنم ایشان از مواضع جمهوری اسلامی ایران آگاه هستند و یکی از افراد ذی مدخل در این حوزه است. ایشان صلاحیت بسیاری دارند. سازمان شان در مورد مباحث فنی هسته ای و در همین چند روز پیش، در وین در جلسات آژانس حضور داشتند و صحبت های دقیقی مطرح کردند. ما خیلی اختلاف نگاه نداریم.
- پس این تصمیم را شما تایید می کنید؟
آنچه که در مورد خروج از آمریکا می توانم برای شما مطرح کنم، با توجه به مواضع مقام معظم رهبری که قبلا مطرح شده است در دوره ای که آقای ترامپ صحبت نسنجیده ای در مورد پاره کردن برجام داشت،
فرمودند ما برجام را آتش می زنیم. در واقع این بحث در ایران مطرح شد که به هرحال اگر چنین بحثی مطرح باشد، ما چند گام بالاتر حرکت می کنیم. چون ما هیچ نگرانی نداریم. بحث ما با آمریکا این نبود که رابطه ای را تلطیف کنیم، یا رابطه ای برقرار کنیم. بحث ما برجام بود و چهارچوب های برجام مشخص بود. لذا در این چهارچوب هیئت ما مذاکرات خودش را با طرف های ذیربط داشت. اینکه آمریکا یا هر کشور دیگری بخواهد از برجام خارج شود، آن شکل و آن تعهدات و تفاهماتی که صورت گرفت، کاملا تغییر ماهیت و تغییر وضعیت خواهد داد. لذا یک وضعیت جدیدی به وجود می آید. چه آمریکا و چه سایر متعهدین در حوزه برجام، موظف و مکلفند که همه وظایف خود را به خوبی انجام دهند. همانگونه که ایران وظایف و تعهدات خودش را انجام داد. در صورتی که هر کدام از کشورها، چه آمریکا و چه دیگران، بخواهند از حوزه برجام خارج شوند یا تعهدات خود را انجام ندهند، ما در شرایط جدیدی قرار می گیریم که باید برای آن تصمیم گیری کنیم و این تصمیم گیری در هیئت عالی نظارت بر برجام صورت خواهد گرفت و فکر می کنم همین یکی دو هفته آینده جلسه ای خواهد بود و در این خصوص بحث خواهد شد. ولی چنین نیست که نهایتا کشوری دل بخواه و از روی هوس و بدون توجه به تعهدات خود، احساس کند می تواند خارج شود و تعهدات خود را اجرا نکند. هم اعضای ۵+۱، هم سایر کشورها، حتی تک تک کشورهای اروپایی توسط تعهدی که به "EU" و اتحادیه اروپا دارند موظفند که آن چه در برجام قید شده است و تسهیلاتی که باید به ایران بدهند را انجام دهند. یعنی یک کشور کوچک اروپایی نمی تواند اعلام کند که مثلا من یکسری کالاها را به ایران صادر نمی کنم. او هم تحت چهارچوب تعهد اتحادیه اروپا موظف است وظایف خودش را انجام دهد و اگر در انجام وظایف خود که براساس برجام است، کارش را انجام ندهد، او هم باید پاسخگو باشد. لذا به این سادگی نیست که کشوری بخواهد خروج کند و ایران هم دست روی دست بگذارد و تماشا کند. برای ما از روز نخست روشن بود که این فرایند می تواند با مسائل و مشکلات و کارشکنی هایی روبرو شود ولی ادامه دادیم و خوشبختانه در مجموعه نظام از همان ابتدا همه فرض هایی که می توانست وجود داشته باشد، یا سناریوهایی که پیش بیاید، در مورد این ها فکر شد و ایران برای هر لحظه ای و هر وضعیتی فکر کرده است و آمادگی دارد. به خصوص اینکه ایران امروز، ایران دیروز نیست. ایران امروز کشوری توانمند است. درجایگاه بالایی در عرصه منطقه ای و جهانی قرار دارد و نشان داده است که با توانمندی های خودش می تواند روی پای خودش در مسیری که علاقه مند است، راه خودش را ادامه دهد.
- آقای دکتر به شورای عالی نظارت بر برجام اشاره کردید. آخرین باری که آمریکا تحریم های شخصی خودش را از طرف وزارت خزانه داری اعمال کرد، شورای عالی نظارت بر برجام بلافاصله جلسه داشت و یک مصوبه ۱۶ بندی را به تصویب رساند. می خواستم ببینم این مصوبات چقدر عملیاتی شد؟ حتی بعد از این تحریم های جدید که در این تمدید تعلیق تحریم ها به صورت استثنا اتفاق افتاد، واقعا اقدام عملی و اجرایی دولت ایران چیست؟ من به صحبت های جناب آقای رئیس جمهور نظر دارم که دو روز گذشته اعلام کردند که اروپا هم پاسخ روشنی به آمریکا بدهد، من می خواهم بدانم که ما چه پاسخی می دهیم که حال انتظار داشته باشیم اروپایی ها همه پاسخی بدهند؟
قطعا اروپا و سایر اعضای متعهد در برجام، باید به طور جدی از برجام دفاع کنند و بتوانند تاثیرات خود را روی تصمیم گیری که ممکن است آقای ترامپ داشته باشد، یا اقدامات و مشکلاتی که ایشان تاکنون ایجاد کرده است، هم دنبال کنند و تصور نکنند لغو برجام، موضوعی بین ما و آمریکاست و نهایتا آن ها می توانند یک اعلام موضع داشته باشند و مسئله را دنبال نکنند. اتحادیه اروپا و کشورهای عضو تماما در جهت حمایت و ارجایی شدن برجام باید حرکت کنند.
- اقدام اولیه ما در خصوص این تحریم های جدید چه بوده است؟
به هرحال بعد از افزدون یکسری از افراد و شرکت ها به لیست تحریمی قبلی، نهایتا شورای عالی نظارت بر برجام تصمیماتی را اتخاذ کرد و مواردی را مشخص کرد و آن موارد را به مبادی و منابع یا دستگاه های ذیربط ابلاغ کرد که آن ها با توجه به شرایط و با توجه به زمان و نوع اقدامات آمریکا آن ها را به مرحله اجرا بگذارند. اشاره کردم که ما برای مراحل مختلف پیش بینی های لازم را داریم. بارها سازمان انرژی اتمی و دیگران اعلام کرده اند که ما این توان و قدرت را داریم که خیلی راحت به شرایط قبلی خودمان یا بهتر از، قبل از برجام برگردیم.
- یعنی به سرعت فک پلمپ انجام می دهید؟
این ها مسائلی است که نهایتا باید سازمان انرژی اتمی و شورای عالی نظارت بر برجام در مورد آن ها اعلام موضع کنند. اگر نیاز بود، مباحثی است که فکر می کنم نیاز به بیان علنی ندارد و اگر لازم باشد آن ها را عملی کنند، نهایتا هیئت عالی نظارت بر برجام آنها را دنبال خواهد کرد. ولی مشخصا وظایفی به عهده وزارت خارجه گذاشته شد و وظایفی به عهده سازمان انرژی اتمی که آن ها را مدنظر داشته باشند و در صورت نیاز و به هنگام اقدامات خود را انجام دهند.
- پس اقدامات عملی در آن ۱۶ بند نبوده است؟ صرفا مواضع دیپلماتیک بوده اند؟
نه این را نمی توانیم نتیجه گیری کنیم. به هرحال دستور العمل هایی برای دستگاه های ذیربط صادر شده است که آن ها می تواند همه گونه اقداماتی در آن باشد و قطعا اعلام موضع فقط کاری است که خود هیئت نظارت بر برجام می تواند انجام دهد و خود وزارت خارجه یا سایر مقامات هم در این خصوص تاکنون اظهار نظر کرده اند. قطعا می تواند ابلاغات جدی تری باشد.
- نکته ای در صحبت های اخیر مقام معظم رهبری بود. و آن تعامل گسترده ما با جهان است. آیا دستگاه دیپلماسی ما نسبت به دوره آقای احمدی نژاد که بنا براین بود با کشورهای کوچکی که تاکنون ارتباط ویژه ای نداشتیم، ارتباط بگیریم، تغییری کرده است؟ چراکه سیاست تعامل با همه جهان در دولت اقای روحانی رفته رفته کم رنگ تر شد، ما با بزرگترین قدرت های جهان پای میز مذاکره نشستیم و به آن بسنده کردیم. الان با این تصور که شاید برجام روزی منقطع شود، آیا ایران دوباره به همان سیاست تعامل گسترده با جهان که حضرت آقا به آن اشاره کردند، برمی گردد؟
بحثی که مقام معظم رهبری مطرح کردند، تاکید بر منشی بود که باید به عنوان یک ضرورت در مقطع کنونی و در آینده در سیاست خارجی دنبال شود. آن چه که در برجام مطرح است و مطرح بود، بحث هسته ای بود. ما به دلایل مختلف نشان دادیم که توانمند و آماده صحبت هستیم و از مذاکره گریزان نیستیم. اما قرار برجام بهبود رابطه ایران و امریکا یا دیگران نبود. ما علیرغم اینکه برجام را به نتیجه رساندیم ولی می بینیم که در سایر موضوعات هیچ گاه با آمریکا وارد مذاکره نشدیم. می خواهم تاکید کنم که حتی اگر مشکلی در برجام یا برای برجام اتفاق نیافتد، به این معنا نیست که ما نیاز نداریم و نباید با تمامی جهان تعامل کنیم. نه. ما تعامل با همه جهان و همه کشورهای جهان، به جز رژیم اشغالگر قدس که کاملا وضعیتش متفاوت است، می توانیم داشته باشیم و به تناسب علاقه مندی آن ها و آن میزانی که آن ها حاضرند با جمهوری اسلامی ایران کار کنند، در یک چهار چوب احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر می توانیم با همه کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا، آسیا، حوزه غرب آسیا و خاورمیانه و مجموعه همسایگان و کشورهای پیرامونی کار گسترده ای را در حوزه های سیاسی و اقتصادی و در برخی نقاط که اشتراکاتی هم وجود دارد، همکاری های فرهنگی را داشته باشیم.
- وقتی که آقای ظریف به مجلس رفتند، طرحی را مطرح کردند که در آن طرح اینگونه بیان شده بود که برخی از چهره های غیر مسئول و غیر متخصص در کشور در خصوص مسائل دیپلماتیک و مسائل مهمی که به مواضع رسمی جمهوری اسلامی در مقابل کشورهای جهان برمی گردد، ورود پیدا نکنند. قانونا اگر این طرح مصوب شود، آیا اظهار نظر در مورد مسائل دیپلماتیک ممنوع است؟ در چه سطحی ممنوع است؟ آیا کسی نمی تواند نقدی کند یا اظهار نظری دال بر آنچه اتفاق افتاده است کند؟ این طرح چیست؟ مقداری درباره جزییات این طرح توضیح دهید.
ایران یک کشور باز، آزاد و دموکراتیک است و سخن گفتن در ایران بسیار راحت است. بیش از خیلی از کشورهای جهان، چه مردم و چه شخصیت های دارای مسئولیت و چه بدون مسئولیت، در مورد خیلی از مسائل صحبت می کنند و سخن می گویند و طیف های مختلفی هم در ایران وجود دارد. قطعا هیچکس این بحث را ندارد که بخواهد سخن گفتن و اظهار نظر را ممنوع کند یا آن را محدود کند و اصولا هم امکان پذیر نیست. بحثی که احتمالا با سوءتفاهم روبرو شده است در بیانی که آقای ظریف داشتند، این نیست که در مورد سیاست خارجی و مسائل دیپلماتیک هیچکس نباید اظهار نظر کند. ولی در همه دنیا یکسری اصول و موازینی وجود دارد، یا خط قرمزهایی وجود دارد که حتما رعایت می شود. حتی در درون کشور آمریکا، حتی در درون کشورهایی که خیلی مدعی هستند، مانند انگلستان که بیش از سیصد سال است که دارای پارلمان است. در هنگام رقابت های انتخاباتی هم اگر دقت کنید و حتما با آن آشنا هستید، بیشتر " چالش هایی " که برای رقیب ایجاد می کنند یا درموردش صحبت می کنند، مسائل داخلی آن کشور است و در حوزه سیاست خارجی و مسائل خارجی حد و حدودی رعایت می شود. ببینید مسائل سیاست خارجی که می تواند متنوع باشد، بخشی از آن مسائل دیپلماتیک است، بخشی از مسائل نظامی خارجی است، همکاری های نظامی، مسائل امنیتی است، این ها در چهارچوب امنیت ملی قابل تفسیر و تعبیر است و لذا افشا و بیان آن ها توسط هر کسی می تواند کیان و منافع جمهوری اسلامی ایران را با خطر مواجه کند. بحث این نیست که گفتگو وصحبت نشد. ما جایی در کشور داریم، مثل "شورای عالی امنیت ملی" که در این مجموعه شخصیت های مختلف لشکری و کشوری در سطوح مختلف حضور دارند، شورای عالی بعضی مسائل مطرح می شود و آنجا هماهنگ می شود. لذا این بحث غلطی نیست. از اساس درست است. ما گهگاهی شاهدیم و طی دهه های گذشته هم بعضی بیان ها، بعضی گفتارها، بعضی ارائه اطلاعات و بعضی پاسخگویی ها به رقیب در داخل کشور باعث شده است که دشمن یا عناصر خارجی از آن سود ببرند. لذا ما باید در بیان مطالب، عمدتا در مسائل سیاست خارجی و مسائلی که منافع ملی ما شدیدا با آن گره خورده است، احتیاط کنیم.
- خب افرادی که تا الان به این موضوع ورود پیدا کرده اند عمدتا از مسئولین کشوری و یا شخصیت های شناخته شد بوده اند. افرادی صحبت می کنند و سخن می گویند که مردم معمولی نیستند. وقتی یک مقام مسئول در هر سطحی صحبتی انجام می دهد، مورد توجه همه رسانه ها و جهان قرار می گیرد. این طرح دقیقا در چه سطحی می خواهد پروتکل هایی را ارائه کند؟
من دقیقا نمی دانم در مورد این بحث در چه وضعیتی الان قرار داریم و چگونه پیگیری شده است. قطعا مدنظر من مردم عادی و غیرمسئول نیستند که خیلی بحث آن ها سندیت ندارد. موضوع بر می گردد به افرادی که مسئولیت کامل دارند و با سخنانی که ممکن است ناپخته یا گاهی نابجا باشد، کشور را با مشکلاتی مواجه کنند. پس به افرادی برمی گردد که مسئول هستند و لذا اگر صحبتی هم آقای ظریف در این خصوص داشته اند، برداشت شخصی خودم این است که این برمی گردد به افرادی که در جاهای مختلف دارای مسئولیت هستند و به دلیل رقابت های داخلی مسائلی را مطرح می کنند که نهایتا به ضرر و زیان منافع کشور تبدیل می شود.
- بعد از مواضع محمدبن سلمان درخصوص جمهوری اسلامی ایران، به نظر می رسید که رابطه ایران و عربستان در سردترین حالت ممکن به سر می برد. اما هفته های اخیر بود که در یک عکس خبری دیدیم آقای دکتر ظریف با "عادل الجبیر" در یک ملاقات سریع که در راهرو اتفاق افتاده بود، مصافحه ای رخ داده بود و با او دست داده بودند و خوش و بشی می کنند. این عکس تحلیل های زیادی را خصوصا در رسانه های عربی ایجاد کرد. مثلا چرخش عربستان به سمت ایران، یا استراتژی محمدبن سلمان درحال تغییر است. شما این را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا یک اتفاق ساده بود یا پشت آن طرح ها و فکرهای دیگری از سوی دو کشور می تواند باشد؟
من رابطه با عربستان را من رابطه مطلوبی نمی بینم. البته رابطه سیاسی نداریم و روابط دیپلماتیک قطع است. ولی وضعیت بین ما و عربستان بسیار نامطلوب و سرد است و هنوز متاسفانه دولت عربستان نتوانسته در یک محیط خردمندانه و دقیق جایگاه و نقش ایران و واقعیت های ایران را درک کند. لذا ما هنوز در وضعیت گذشته به سر می بریم. آنچه در ذهن شما است و در رسانه ها مطرح شده است و برخی اقدامات یا علائم موجب ایجاد برخی شائبه ها شده است، این همان قدرت رسانه هاست که امروز وجود دارد. یعنی از یک دست دادن بین آقای جبیر و آقای ظریف تفاسیر بسیار زیادی شد که شاید نهایتا اتفاقات جدیدی در شرف وقوع است یا جریاناتی اتفاق افتاده است ولی در مجامع بین المللی و اینگونه نشست ها که تعداد زیادی از مقامات حضور دارند این برخورد طبیعی است. افراد تصادفا می توانند در کنار هم قرار بگیرند، ادب دیپلماتیک و آداب حاکم بر این نوع نشست ها ایجاب می کند که ادب اولیه رعایت شود، دست داده می شود، ممکن است سلام و صحبت و کلامی هم رد و بدل شود ولی این الزاما همیشه به معنای یک اتفاق بزرگ و یک اتفاق عجیب قابل تفسیر نیست.
- عربستان بارها و بارها درمورد نفوذ ایران در منطقه و کشورهای مسلمان منطقه سخن گفته است. همچنین که ما در مقابل نفوذ نظامی عربستان و دخالت نظامی عربستان در کشورهایی مثل یمن و بحرین بارها مواضع خودمان را اعلام کرده ایم. شما فکر می کنید ضریب نفوذ بین ایران و عربستان در منطقه در رقابت است یا اساسا این چیزی است که آن ها درمورد ما فکر می کنند و شاید درست نباشد.
عربستان دچار توهم غلطی است، به خصوص بعد از برجام این توهم تشدید شد و احساس کرد که آن محاصره ای که روی ایران وجود داشت و تحریم هایی که بود، قطعنامه های سازمان ملل در مورد ایران. می تواند ایران را بیشتر ایزوله کند و این ایرانی که دارای ظرفیت های بسیاری در حوزه منابع انسانی، اقتصادی، ثروت های خدادادی و سرزمین است، حالا در یک شرایط جدید می تواند یک قدرت تهدید کننده ای برای عربستان در منطقه باشد. لذا مقدار زیادی به این دلیل و از طرف دیگری به دلیل مشکلات داخلی و رقابت های داخلی که در درون خانواده سلطنتی وجود داشت، آن ها سعی کردند ایران را به عنوان یک دشمن خیلی بزرگ و عجیب مطرح کنند و یک ایران هراسی را در منطقه دنبال کنند و به آن شکل بدهند. لذا با همین تحلیل دچار اشتباهات پی در پی و مکرر شدند که وضعیت را برای خودشان پیچیده تر کرد. یعنی ورود نظامی به یمن، ایجاد تنش بیشتر با ایران، برخورد با مسائل سوریه، عدم توانایی در ایجاد رابطه با برخی کشورهای دیگر همسایه و نهایتا بحرانی را که در حوزه شورای همکاری خلیج فارس و هم قطاران خودشان در این شورا به وجود آوردند؛ آنها در هیچ کدام از این عرصه ها موفقیتی به دست نیاورده اند. آنها ایران هراسی را دامن می زنند و به دنبال ایجاد هراس و نگرانی در نزد سایر کشورها از ایران هستند که بتوانند جایگاه خودشان را حفظ کنند. همواره توصیه ما به آن ها این بوده است که آن ها به یک محیط منصفانه و عاقلانه برگردند و نگاه دقیقی نسبت به ایران و سیاست های ایران داشته باشند و ببینند و بدانند که ایران نسبت به همسایگان و کشورهای پیرامونی چه مواضعی دارد و چگونه علاقه مند به حفظ ثبات و امنیت منطقه است و این آرامش را به نفع همه می داند و آماده است با همه حاکمیت های موجود در منطقه برای ثبات و امنیت بیشتر و مبارزه با تروریسم همکاری داشته باشد.
- بعد از روی کار آمدن بن سلمان، آیا ما مستقیم یا غیر مستقیم پیغامی از حکومت سعودی داشته ایم؟
ما هیچگونه تماسی با دولت سعودی نداریم. یک توافقی از ماه های پیش صورت گرفت برای اعزام هیئت های بازرسی یا بازدید کننده از اماکن دیپلماتیک دو کشور در دو پایتخت. در واقع درخواست اولیه توسط عربستان بود، مورد موافقت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و متعاقب این درخواست ما هم تصمیم گرفتیم هیئتی را به عربستان اعزام کنیم که از اماکن دیپلماتیک خودمان که بعد از قطع رابطه از آن ها اطلاعی نداشتیم، بازدید شود. البته در مورد حج هم سازمان حج و زیارت مسئول پیگیری مسائل حج بود و آن ها با تلاش بسیار و زحمات زیاد کار حج را به خوبی به سامان رساندند. همکاری نسبتا خوبی را از جانب ارگان های ذیربط در عربستان سعودی با زوار ایرانی یا حجاج ایرانی داشته ایم که البته من تصور می کنم همان انجام وظیفه ذاتی دولت عربستان است که باید با تمام حجاج از همه کشورهای جهان این رفتار مطلوب را داشته باشند.
- یکی از مسائلی که امروز در منطقه ما اتفاق افتاده است و توجه همه دولت ها، چهره های مختلف سیاسی و رسانه ها را به خود جلب کرده است، مسئله همه پرسی استقلال کردستان است. به نظر می رسد که بلافاصله بعد از اینکه داعش دارد از منطقه کاملا خارج می شود، یک فتنه قومیتی در عراق در حال رخ دادن است. به نظر می رسد حمایت های رژیم صهیونستی از اصل برگزاری این همه پرسی، در شرایطی که ایران و ترکیه و خود دولت عراق مخالفت جدی خودشان را با این همه پرسی اعلام کرده اند، موضوع مقداری بودار است. نظر شما چیست؟ چرا اسرائیل اینقدر از برگزاری این همه پرسی حمایت می کند؟
اگر اسرائیل رفتار دیگری داشت باید تعجب می کردیم، با شناختی که از رژیم اشغالگر داریم. اهداف رژیم اشغالگر مشخص است. یعنی طی دهه های گذشته و امروز دقیقا ما می دانیم که رژیم اشغالگر قدس چگونه منطقه ای می خواهد، چگونه اسلامی را می خواهد و چگونه مسلمانانی را می خواهد. او می خواهد اهداف صهیونیستی خودش را در منطقه دنبال کند. او علاقه مند بوده و هست که تمام کشورهای قدرتمند اسلامی را دچار مشکلات عدیده کند. زیرساخت های اساسی آنها از بین برود. و آن ها برای سالیان سال نتوانند روی پای خود بایستند. آن ها خوشحال هستند که لیبی امروز در یک وضعیت آشفته ای قرار دارد. می بینید که در لیبی چه اتفاقی افتاد، در سوریه چه اتفاقاتی افتاد، در یمن چه اتفاقاتی افتاد. این ها کشورهایی بودند که روزی به عنوان جبهه پایداری در مقابل اسرائیل و رژیم اشغالگر یک کمپین جدی با عراق و خود فلسطین و سوریه داشتند. امروز سوریه را ببینید که بعد از پنج شش سال با چه وضعیتی روبرو است. جنگ های داخلی، تروریست ها را در آن جا متمرکز کرده اند تا ساختار حاکمیت ملی و تمامیت عرضی و منابع ملی سوریه را نابود کنند. این ها چیزهایی است که مورد نظر و خاص اسرائیل و رژیم صهیونیست است. عراق به عنوان یک کشوری که به هرحال بعد از مدت های مدید از یوق یک دیکتاتوری خلاصی یافت و توانست رفته رفته یک دموکراسی نوپا را تجربه کند، به خصوص در روزها و ماه های اخیر توانست بر داعش و نیروهای تروریست تکفیری یک پیروزی مهم و اساسی به دست بیاورد و نهایتا به سمت یک عراق قدرتمند، یکپارچه برود اما می بینیم باز کارشکنی ها و مشکلات در درون عراق در طیف های مختلف به وجود می آید. ما با مردم کردستان رابطه بسیار خوبی داریم. حتی با سران کرد در اقلیم همواره روابط خوبی داشتیم. هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب. دردوران دیکتاتوری صدام، مرجع و پناه آن ها ایران بود. در ایران بزرگ شده اند و زندگی کرده اند و از امکانات ایران استفاده کرده اند و ما همواره با آن ها رایزنی ها و تعامل خوبی داشته ایم. کمک های لازم را به آن ها کرده ایم. در زمانی که داعش تا قلب اقلیم نفوذ کرده بود و به سمت خود اقلیم هجوم برده بود، این ایران بود که آن ها را از تهاجم داعش نجات داد و به بقای آن ها کمک کرد. پس نگاه ما به اقلیم و مردم کرد عراق مثبت است، همانطور که به اهل سنت و تشیع در عراق فکر می کنیم، به آن ها هم احترام می گذاریم و خیرخواه آن ها هستیم و علاقه مند هستیم که آنها سرنوشت و زندگی بهتری داشته باشند. ولی این مهم است که تمامیت عرضی عراق، حاکمیت ملی عراق حفظ شود. اگر قرار باشد که حاکمیت ملی و تمامیت عرضی عراق دستخوش فراز و نشیب هایی شود و با صدماتی روبرو شود این اصلا قابل قبول نه توسط ما بلکه نه توسط هیچکدام از همسایگان عراق نخواهد بود. چون تجزیه عراق می تواند مشکلات و ناامنی و بی ثباتی و تقویت مجدد تروریسم و بدخواهان منطقه را فراهم کند. لذا اعلام همه پرسی توسط برخی از رهبران کرد اقلیم اگرچه در درون خود اقلیم هم نظرات متفاوتی بین اعضا وجود دارد و اختلاف نظرهایی هم در آنجا وجود دارد، کاری نسنجیده، نپخته و خطرناک است و به نفع مردم کردستان نیست و می تواند مشکلاتی را برای خود مردم کرد در درون عراق به وجود بیاورد که سالیان سال نتوانند آن را جبران کنند و تاوان خسارتی سنگینی را باید بدهند. پس خدمت به مردم کرد این نیست. ما فکر می کنیم باید همانگونه که طی ماه های گذشته تلاش کردیم، به تماس های بین اربیل و بغداد کمک کنیم و اگر مشکلات و اختلاف سلیقه هایی وجود دارد، بهتر آن است که اقلیم در پشت میز مذاکره با دولت بغداد در این خصوص مذاکره کند.
- به نظر شما چرا آمریکا با برگزاری این همه پرسی مخالفت کرده است؟ علیرغم اینکه برای آمریکا منافع اسرائیل مهم است.
در این مخالفت علنی که دولت آمریکا در مورد همه پرسی داشته است، تردید هایی وجود دارد. بعضی محافل تحلیل می کنند که موضع اعلامی و اقدامی آمریکا ممکن است متفاوت باشد و در عرصه عمل اقدام دیگری کند. دولت آمریکا فکر می کند الان زمان خوبی برای همه پرسی نیست، ممکن است در این مقطع اگر اقلیم کردستان به این سمت حرکت کند، با توجه به تبعات بسیاری که در منطقه به جا خواهد گذاشت، باعث رشد تروریسم داعشی در منطقه شود. اگرچه باز می توانیم این سوال را مطرح کنیم که داعش از کجا به وجود آمد؟ در واقع خود آقای ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا در کمپین های انتخاباتی خود دولت قبلی آمریکا را متهم کرده اند و اعلام کرده اند دولت قبلی آمریکا در ایجاد داعش و گروه های افراطی و تندرو به کمک برخی از حامیان آمریکا در منطقه کمک کردند که این گروه های تکفیری به وجود بیایند. ولی فعلا آنچه که بیان کرده اند، مخالفت است و خیلی از کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه همگی با همه پرسی مخالف هستند. جز رژیم اشغالگر قدس که علنا ساز دیگری را می زند و اهدافش هم در این خصوص مشخص است.
- یکی دیگر از مسائلی که منطقه چندی پیش پشت سر گذاشت، بحرانی بود که میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اتفاق افتاد. اختلافی که در ظاهر بین قطر و چهار کشور عربی رخ داد. من تحلیل های متنوعی را خواندم. بعضی این را حاصل سفر ترامپ به ریاض می دانند. بعضی این دعوا را مصلحتی می دانند و فکر می کنند با میانجی گری آینده آمریکا یا انگلستان به نفع یکی از دو طرف ختم خواهد شد. ولی سوال این است که ما چقدر می توانستیم از این موقعیت استفاده کنیم و آیا استفاده کردن از این موقعیت برای آینده سیاسی ما مناسب بود؟
سیاست جمهوری اسلامی ایران در مورد همسایگانش روشن است. همزیستی مسالمت آمیز، تلاش برای همکاری بیشتر و توسعه و ثبات و امنیت. این سیاست در مورد کشورهای پیرامونی هم صادق است. چون بسیار می توانند در مسائل همسایگان تاثیر گذار باشند. ما قطعا از وضعیتی که در منطقه خلیج فارس به وجود آمد خشنود نبودیم و به آن ها هشدار دادیم و همواره خواستیم که از طریق میز مذاکره و گفتگو مسائل خود را حل کنند. افزایش تنش در کشورهای پیرامونی ایران به نفع هیچکس نیست و همه کشورها و ملت های منطقه متضرر خواهند شد. لذا آنچه که ما بعد از این بحران پیگیری و دنبال کردیم این بود که کمک کنیم به هر شکل ممکن این تنش افزایش پیدا نکند. این موضوع قطعا به سود قدرت های فرامنطقه ای است و معاندین منطقه که به بهانه های مختلف در منطقه حضور پیدا کنند و بخواهند اهداف و امیال خودشان را دنبال کنند. لذا موضع ما در مورد این بحران یک توصیه جدی به طرفین برای حل و فصل مسئله بود.
- قطر بعد از آن بحران سمت ایران آمد؟ یعنی از ایران کمک ویژه ای خواست؟
**به هرحال با توجه به همسایگی ما و روابطی که ما از گذشته با قطر مثل سایر کشورها داشتیم، آن ها نیازها و درخواست هایی داشتند که آن درخواست ها در حدی که لازم بوده است به آن ها داده شده است. تنها راهی که آنها برای ارتباطات هوایی داشتند استفاده از فضای ایران بود، عبور و مرور هوایی که در اختیارشان گذاشته شد، به هرحال یکسری مبادلات بین ما از گذشته وجود داشت؛ آن ها هنوز ادامه دارد. اما ما خواهان این هستیم که این تنش کاهش پیدا کند.
- یک مسئله دیگر که توجه همه جهان را به خودش جلب کرده است، موضوع کشتار مسلمانان میانمار است. بالاخره همین امروز خانم سوچی بعد از هفته ها سکوت و اینکه اجازه داد ارتش و بودایی ها با همکاری یکدیگر یک مسلمان کشی یا به قول کمیساریای عالی سازمان ملل یک "نسل کشی هدفمند" را انجام دهند، دراین خصوص صحبت کرد. سوال این است که ما چرا زودتر از این ها به بحران میانمار وارد نشدیم؟ چون همانطور که خودتان شاهد هستید بحران میانمار همواره در طول تاریخ بین مسلمانان و بودایی ها و دولت حاکمه این کشور بوده است ولی ایران هیچگاه به عنوان یک کشوری که در دکترین سیاسی خود اعلام کرده است، همواره حامی حقوق مستضعفین جهان است، ورود جدی به این موضوع نکرده است. شما فکر می کنید که جا داشت ما زودتر از این ها وارد شویم؟
بحران در میانمار و بحث مسلمانان آنجا به هرحال ریشه دار است. به هرحال از دوره حضور انگلیس ها در منطقه شکل خاصی گرفته است و پیچیدگی های خودش را دارد. ولی مقاطعی آرامتر است و مقاطعی شدت عمل می گیرد. اخیرا هم در ابعاد وسیع این جنایات اتفاق افتاد و می توان به عنوان یک فاجعه بشری، انسانی از آن نام برد. بیش از ۳۰۰ هزار نفر در بنگلادش امروز پناهنده و آواره هستند و تعداد زیادی با مشکلات عدیده در درون میانمار مواجه هستند. چیزی بیش از ۱۰۰۰ نفر در این درگیری ها کشته شدند ولی به هرحال میانمار هم ساختار خاص خودش را دارد و ارتش در آنجا نقش اصلی را ایفا می کند تا دولت. نقش اساسی و کلیدی در دست خود ارتش است. ایران در مقاطع قبلی هم در مورد میانمار فعال بوده است. ما حدود ده ماه پیش، در اجلاس سازمان همکاری اسلامی نقش بسیار فعالی در مالزی ایفا کردیم، با سفری که آقای ظریف به مالزی داشتند و سخنانی که در جمع کشورهای اسلامی در خصوص بحث مسلمانان داشتند، ما ایفای نقش داشته ایم. در فاجعه اخیر هم، شاید ما جزو اولین کشورهایی بودیم که موضع گیری کردیم، هم توسط سخنگوی وزارت خارجه، توسط وزیر امور خارجه؛ همچنین ۶ ماه پیش، آقای ظریف نامه ای را در این مورد به دبیرکل سازمان ملل نوشت. مجددا دو هفته پیش نامه دیگری را به دبیرکل نوشت و خواهان دخالت دبیرکل در وضعیت میانمار شد. با دولت میانمار در تماس بودیم و سعی کردیم هیئتی را به میانمار اعزام کنیم و کمک های انسانی را به میانمار بفرستیم، متاسفانه پاسخ مثبتی از جانب میانمار دریافت نکردیم. نهایتا چهارشنبه گذشته سفیر ما در تایلند، توانست موافقت دولت میانمار را کسب کند و به میانمار سفر کند. در آنجا براساس دستورالعملی که از تهران برای ایشان صادر شده بود، مواضع جمهوری اسلامی ایران را به دولت میانمار ابلاغ کرد. هشدارهای لازم را در این خصوص داد و تاکید کرد که این وضعیت نمی تواند ادامه پیدا کند و به هرحال جهان اسلام و مسلمانان تا حدی می توانند تحمل کنند و عواقب سنگینی را برای دولت میانمار به همراه خواهد داشت و تقاضا کردیم که هیئتی به آن جا برود و نهایتا بتوانیم کمک هایمان را به میانمار برسانیم.
- سایر کشورهای اسلامی در پیمان همکاری کشورهای اسلامی چه اقدام عملی انجام داده اند؟ یعنی این فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص واکنش عملی جهان اسلام که اشاره کردند منظور ما لشکرکشی نیست ولی می توانیم فشار سیاسی و اقتصادی و فشارهای دیگری از این قبیل بیاوریم. آیا بعد از این ماجرا اصولا کشوری به جز ایران پیش قدم شده است یا اساسا کمپینی شکل گرفته است تا واکنش جدی نشان دهند؟
ترکیه به عنوان رئیس مقطعی سازمان همکاری اسلامی، موضع گیری کرد و همسر آقای اردوغان به نمایندگی از سازمان همکاری اسلامی به بنگلادش سفر کرد و اقداماتی را انجام دادند. در همان نخستین روزها آقای ظریف به صورت تلفنی با آقای چاووش اوغلو آنجا صحبت کردند، در مورد کمک رسانی و تلاش کشورهای اسلامی بر ایجاد اجماع. کم و بیش برخی از کشورهای دیگر اسلامی هم اقداماتی را صورت دادند ولی آنچه که باید و شاید و تصور می رفت و باید سازمان همکاری اسلامی در این حوزه ها ورود پیدا کند، متاسفانه در آن حد لازم ورود نکرد. من باز مجبورم گریز بزنم به اینکه متاسفانه به دلیل برخی سیاست های خاص بعضی کشورهایی که در منطقه وجود دارند، سازمان همکاری اسلامی به ابزاری در اختیار آن کشورها تبدیل شده است و در جهت سیاست های آن کشورها بیشتر گام برمی دارد و باید سعی کنیم که سازمان همکاری اسلامی به وظایف اصلی و ذاتی خود برگردد. لذا نیاز است که جهان اسلام در اینگونه موارد با همبستگی و قدرت و جدیت بیشتری وارد صحنه شود و کمک های خودش را داشته باشد
- به نیویورک اشاره کردید. آیا در برنامه آقای ظریف هست که با آقای تیلرسون دیداری داشته باشند؟
نه ما هیچ برنامه ای برای دیدار دو وزیر خارجه نداریم. ما همواره مذاکراتمان با ایالات متحده آمریکا در چهارچوب برجام و در اجلاس ها و جلساتی بوده است که در خصوص برجام بوده است و در مورد برجام هم صحبت کرده ایم. خارج از برجام مذاکراتی با امریکا نداریم و برای این سفر و در حاشیه آن هم هیچگونه برنامه ریزی برای دیدار صورت نگرفته است و هیچگونه درخواستی از جانب آن ها دریافت نکرده ایم. اما آقای ظریف با وزرای حاضر از کشورهای ۵+۱ حتما دیدار خواهند کرد. آن کمیسیون مشترک هم می تواند تشکیل شود یا نشود.
- آیا کره شمالی با سوریه ارتباط نظامی مشخصی داشته است؟ یعنی اینطور که برخی رسانه های جهانی مدعی شده اند، آیا در طول پنج سالی که در سوریه جنگ بود از طرف کره چیزی برای بشار اسد ارسال شد؟ و نکته دوم اینکه تحلیل شما از وضعیت جنوب شرقی آسیا و مناقشه ای که بین کره شمالی و آمریکا به وجود آمده است چیست؟ فکر می کنید آیا واقعا منجر به درگیری نظامی بین کشورهای مشترک المنافع آمریکا خواهد شد یا نه صرفا تا آستانه جنگ ممکن است پیش برود و بعد دوباره فروکش کند؟
در مورد همکاری های کره با سوریه من اطلاع خاصی ندارم. می دانم که سوریه در طی پنج شش سال گذشته تا حد زیادی به تنهایی و به کمک ارتش خودش و کمک های مستشاری ایران و در این اواخر برخی از کمک های نظامی روسیه توانست بر همه افراد مسلحی که تعدادشان هم کم نبود و از اقصی نقاط جهان در آن جا گرد هم آمده بودند، بتواند مبارزه کند و تا حد زیادی این تروریست ها را سرکوب کند و الان در وضعیت بهتری قرار بگیرد.
در مورد شبه جزیزه کره، ما تصور می کنیم جهان به صلح و ثبات و امنیت نیاز دارد و نگران وضعیت شبه جزیره هستیم. به هرحال کره شمالی توانسته است به یک توانمندی هایی دست پیدا کند. شاید این راه نتیجه این باشد که کره احساس کرده است که مذاکره نمی تواند نتیجه بدهد. یا مذاکراتی که با آمریکا داشته نتیجه نداده است و لذا به این سمت و سو کشیده است. ولی نهایتا امروز کره در جایگاه خاصی قرار دارد و دول خارجی و به خصوص آمریکا نمی توانند و نباید با زبان دیگری که زبان زور و خصم است، با کره صحبت کنند و باید بنشینند و در یک فرایند متعادل و منصفانه و برابر با هم گفتگو کنند و به برقراری صلح کمک کنند.
- به نظر می رسد هیمنه آمریکا بعد از تهدید ها و آزمایش های مکرر موشکی کره شمالی خیلی خدشه دار شده است. آن چیزی که مسلم است و در افکار عمومی خیلی چشمگیر نشان داده می شود، این آمریکا، آمریکای پنجاه سال پیش نیست که به طرفه العینی کشورها از جلوی راهش کنار بروند. درست است؟
جهان جهان دیروز نیست. آمریکا هم آمریکای دیروز نیست. آمریکا در جایگاه بسیار پایین تری قرار گرفته است و کشورهای دیگری در جهان در جایگاه بسیار بالاتری قرار گرفته اند. منظور من حتی به چین و بعضی از کشورهای اروپایی هم نیست بلکه حتی کشورهای کوچک تر هم در جهان امروز از وضعیت مطلوب تری برخوردار هستند و نهایتا وضعیت جدید در آمریکا به خصوص در این دوران دولت جدید یک آشفتگی و سرخوردگی و بهم ریختگی را نشان می دهد که اگر این وضعیت بخواهد به این شکل ادامه پیدا کند، فکر می کنم آمریکا با مشکلات عدیده ای روبرو خواهد شد که ما نظیر این وضعیت را در آمریکای دوران قبل هرگز نداشتیم. امروز آمریکا دچار تشنج و تنش های داخلی وسیعی است و این می تواند خودش یک موضوع نگران کننده ای باشد، هم برای خود آمریکا و هم برای جهان.
- فکر می کنید دولت ترامپ می تواند به انتها برسد یا در میانه راه استضیاح و یا حتی ترور می شود؟
به هرحال مباحث زیادی در این باره مطرح است، در درون کاخ سفید و هیئت حاکمه آمریکا مشکلات زیادی وجود دارد و صحبت برخی تحلیل گران این است که می تواند ایشان به انتها نرسد، دیگرانی هستند که پیش بینی شان طور دیگری است. ولی فکر می کنم واقعیات که بسیار هم مهم است نهایتا خودشان را تحمیل می کنند و آمریکا نمی تواند استثنا باشد و این واقعیات نهایتا بر هیئت حاکمه آمریکا غلبه خواهد کرد و آن ها را نه صددرصد ولی با واقعیت های بیشتری از جهان مطابقت خواهد داد.
نظر شما