در سالهای اخیر تلویزیون اشتیاق زیادی برای تولید و ساخت مجموعههای پلیسی نشان داده است؛ مجموعههایی که تعداد آثار موفق آن به شمار انگشتان دست هم نمیرسد. ژانر پلیسی بدونشک از پرطرفدارترین گونههای آثار سینمایی و تلویزیونی است که در همهجای دنیا طرفداران زیادی دارد و روحیه ماجراجویانه ما ایرانیها نیز ما را در زمره مخاطبان پروپا قرص این آثار قرار میدهد. اما نمیتوان از ژانر پلیسی در کشورمان صحبت کرد، ولی به محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد اشارهای نداشت. گرچه در این میان کارگردانهایی مثل مهدی فخیمزاده بودند که توانستند حتی سد حضور خانمها در آثار مردانه پلیسی را هم بشکنند و هم در نقش خلافکار و هم در نقش پلیس از خانمهای بازیگر استفاده کنند، با اینهمه اما در این ژانر هنوز با مشکلاتی مواجهیم که حضور مؤسسه ناجی هنر اندکی از این سختیها را برطرف کرده است.
امسال هم تلویزیون با همکاری ناجی هنر و همزمان با هفته نیروی انتظامی، سریال پلیسی «نوار زرد» را تدارک دیده است که بهقلم کریم لکزاده، تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی پوریا آذربایجانی و با بازی امیر آقایی، بهاره کیانافشار، سیروس گرجستانی، قاسم زارع، کمند امیرسلیمانی و... در ۲۰ قسمت از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
سریال تلویزیونی «نوار زرد» داستان زندگی کاوه کیهان را روایت میکند که یک سرگرد پلیس آگاهی است و پروندههای مختلف جنایی را حلوفصل میکند. او در این میان به پروندهای برمیخورد که کشف واقعیت و حل آن، پای بخشی از زندگی شخصیاش را به میان میکشاند.
اولین تجربه تلویزیونی
پوریا آذربایجانی کارگردان جوان سینماست که در اولین تجربه کارگردانیاش برای تلویزیون، بهسراغ یک سوژه پلیسی رفته است. وی درخصوص پذیرش اینکار میگوید: وقتی آقای شفیعی کارگردانی این مجموعه را به من پیشنهاد داد، خیلی زود قبول کردم، اول بهخاطراینکه کار با محمدرضا شفیعی را دوست دارم و بعد هم اینکه ژانر پلیسی، ژانر محبوب من است. البته باید بگویم که این مجموعه یک ملودارم پلیسی است که ما در آن از یک داستان بزرگ به پروندههای مختلف دیگر میرسیم. در حالحاضر هم بیش از ۸۵درصد از کل کار تصویربرداری شده است و تلاش من و دوستان این است که هرچه زودتر کار را برای پخش آماده کنیم.
وی درمورد همکاریاش با کریم لکزاده گفت: من کریم لکزاده را نمیشناختم. آقای شفیعی سناریو را داد و من خواندم. از کار خوشم آمد و بعد با لکزاده آشنا شدم. بهنظرم او نویسنده خوبی است و فرمولهایی را که باید برای جذابیت قصه رعایت کرد، رعایت کرده است و تصور میکنم نتیجه مثبتی هم از سریال خواهیم گرفت. البته ما به فراخور تولید، در برخی موارد فیلمنامه را بازنویسی کردهایم.
این کارگردان درمورد انتخاب بازیگر نقش اصلی گفت: من امیر آقایی را سالهاست که میشناسم. وقتی این نقش را به او پیشنهاد دادم و متن را خواند، خیلی از کار خوشش آمد. با اینکه هر سفارشدهندهای ممکن است برای انتخاب هنرپیشگان ایدهای داشته باشد که حق هم دارد، ولی واقعاً در این پروژه کسی به من چیزی را تحمیل نکرد و اگر حس کنم کسی برای نقشی مناسب نیست میگویم، کما اینکه این اتفاق در کارهایم افتاده است. خوشبختانه من و همکارانم در «نوار زرد» یک تعامل خیلی خوبی با هم داشتیم. اینطور نبود که حرف، فقط حرف یکنفر باشد، چون فیلمسازی یک کار گروهی است.
سیستم کشف سرنخی
در ادامه کریم لکزاده درخصوص ایده شکلگیری فیلمنامه گفت: من پیش از اینکار با ناجی هنر کار کرده بودم. برای نوشتن نوار زرد هم اداره پلیس به من پیشنهاد کرد و از من خواسته شد که یک کاراگاه پوآرو که ورژن ایرانی باشد را بنویسم که من هم بعد از تحقیقات زیاد و مطالعات فراوان موفق شدم سرکاراگاهی را به نام کاوه کیهان خلق کنم.
وی در ادامه درخصوص شباهتهای پوآروی ایرانی و پوآروی بلژیکی و ویژگی شخصیت کاوه کیهان توضیح داد: کاوه کیهان چند وجه شخصیتی داشت که باید به آنها پرداخته میشد؛ اول اینکه او آدم خیلی باهوشی است که خیلی وقتها با توجه به پیشرفتهای سایبری و... هنوز هم به سیستم کشف سرنخی معتقد است و در همه کارهایش به کشف و شهود خودش متکی است و دیگر اینکه چون در گذشته عشقش را از دست داده، درکنار شغل خشنش و شخصیت کاریزمایی که دارد، آدم خیلی احساسی است که این خصیصهها او را از قالب یک پلیس تیپیکالی که صرفاً همه را نصیحت میکند، خارج کرده است.
لکزاده ادامه داد: شخصیت حساس کاوه کیهان ما را در این سریال با یک ماجرای عاشقانه هم درکنار پروندههای جنایی آشنا و همراه میکند که به زندگی این آدم متصل میشود. کاوه کیهان یک کاراکتر کاملاً سفید نیست و جاهایی پیش میآید که اشتباه هم میکند. برای همین شاید بشود از این جهت او را کمی به شرلوک هلمز هم تشبیه کرد، چون که او هم مانند شرلوک یک دستیار دارد که شما در تماممدت شاهد چلالشهای فراوانی بین این دو خواهید بود.
تعامل نویسنده و کارگردان
داستانهای این سریال تقریباً از پروندههای حقیقی گرفته شده است، ولی بهخاطر اینکه داستان بتواند جذابیتهای دراماتیکی داشته باشد، در این پروندهها و داستانها دخلوتصرّف شده و پیچ و خمهای داستانها را زیاد کردهایم تا بتوانیم برای مخاطب جذابیت ایجاد کنیم. ولی درنهایت ریشههای داستانها همه مستند هستند.
این نویسنده جوان درخصوص تعاملش با پوریا آذربایجانی گفت: خوشبختانه پوریا فیلمنامه را خیلی دوست داشت و چون با این نوع از سینما هم کاملاً آشنایی دارد، درراستای تلاشهای من پیشنهادهای زیادی داشت و همراهی خوبی با هم داشتیم. البته من مجبور بودم بهخاطر تولید سخت اینکار و یکسری محدودیتهایی که در این خصوص داشتیم، فیلمنامه را چندباری بازنویسی کنم که در تماممدت پوریا با من همراه بود.
نظر شما