قدس آنلاین-گروه استان ها: سرور هادیان: در خلاصه داستان «زنانی که با گرگها دویدهاند» آمده است: هزاران سال قبل یونس شک میکند، میلغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود طعمه ماهی میشود و شکم ماهی آغاز داستان او.
اکنون هزاران سال بعد ژاله شک میکند، میلغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود «زنانی که با گرگها دویدهاند» آغاز میشود.
لوکیشن درسوله مهندسی پدافند هوایی مشهد است. همه لوکیشن یک فضای غار گونه سنگر است که لعیا زنگنه که پیشترها با سریال مورد استقبال «در پناه تو» در ذهن و دل همه مخاطبان تلویزیون ماندگار شد، این روزها در نقش ژاله به ایفای نقش میپردازد. او در حال ایفای پلانی است که سعی دارد با دنیای بیرون راهی مطمئن برای برقرار کردن ارتباط پیدا کند.
در تمامی ۲۲ جلسه تصویربرداری از عوامل این فیلم مدام میشنوم که همکاری خوب منطقه پدافند هوایی شمالشرق امام رضا (ع) در ساخت این فیلم ستودنی است و عجب جای مسئولان مرتبط با این هنر خالی است!
به دنبال اولینها نبودم و نیستم
همه این فیلم سینمایی درهمین فضای کوچک لوکیشن که یک گروه جوان و همدل مشغول کارند، ساخته میشود. فیلمی که حکایت ازیک روح تعهد را یادآور میشود. هنرمندانی که در شهرمان ماندن را به مهاجرت ترجیح دادند تا با وجود همه سختیها یک بار دیگر یادآورشوند مشهد بضاعت ساخت فیلم سینمایی را دارد که حرفی برای گفتن داشته باشد.
در فرصتی بین گرفتن دو پلان، کارگردان خوش فکر و جوان شهرمان درباره آنکه در سینمای ایران، برای نخستین بار فیلمی در فضای بسته تک لوکیشنی ساخته میشود، میگوید: به دنبال اولینها هیچ گاه نبودهام اگرچه در سینمای ایران نمونه این گونه کار را نداریم، اما قصه مرا به سمت این نوع کار برد.
امیر اطهر سهیلی میافزاید: با علم به آنکه میدانم به تصویر کشیدن و بستن قابهای این فیلم و نگه داشتن مخاطب ۹۰ دقیقه کار سادهای نیست، اما همه موضوع داستان فیلم را در پلانهایی که در یک فضای کمتر از ۱۲ متر سنگر مانند است، تصویر برداری میشود اما هرچه تلاش کردم داستان و کارگردانی به همین سمت رفت.
وی خاطر نشان میسازد: امیدوارم این فیلم بتواند آن چه که باید را انتقال دهد و شرمنده تک تک گروه همراهم که صادقانه کنار من هستند، نشوم.
سهیلی بیان میدارد: تاکنون ۲۳ جلسه از فیلمبرداری را به خوبی پشت سرگذراندهایم و ۱۰ جلسه باقی مانده است.
آدمهای از جنس ما
نویسنده این کار میگوید: نگاه من به قهرمانان دفاع مقدس آدم هایی است که عجیب و غریب نبودن اما براساس اعتقاداتشان کارهای عجیبی را به یادگار گذاشتند.
حسام سامری زاده به بزنگاه انسان هایی اشاره میکند که همه آنها از جنس همین مردمند اما در یک آن، تصمیمی گرفتند که همان تصمیم و اراده آنها را متفاوت ساخت.
وی تأکید میکند: آنها هم مثل ما بزرگ شدند و به اعتقاد من در ایران هیچ گاه سینمای دفاع مقدس تمام نمیشود، اما نباید در بیان آن در چرخه تکرار قرار بگیریم، دراین صورت برای مخاطب جذاب نخواهد بود واین حسهای زیبا به فراموشی سپرده خواهد شد و از این رو ما نیاز به روایت آن دوران با شیوههای جدید و با نشان دادن زیرلایههای جنگ را داریم.
سامری زاده که عنوان دستیار اول کارگردان راهم دارد، میگوید: نوشتن فیلمنامه خوب برای مشهد و دفاع مقدس دو آرزوی بزرگم است.
خلاقیت در تنگناها
طراح صحنه این فیلم هم درخصوص طراحی این فیلم میگوید: فضای کوچکی به عنوان لوکیشن داریم و این کار را برای طراحی سخت میکند و در طراحی صحنه من باید فضارا برای ایجاد خلاقیت فراهم سازم.
میثم نویریان میافزاید: درهمین فضای غارمانند و سنگرگونه از پنج بخش تشکیل شده که سقف توسط موتورها و در و دیوارها در محورهای خودش جابهجا میشود.
وی میافزاید: این لوکیشن، منطقهای در غرب ایران رانشان میدهد که در ابتدای ورود به آن، بازیگر نقش اصلی ابتدا به عنوان جان پناه وارد آن میشود، اما این جان پناه بعد تبدیل به فضای سنگر میشود که ژاله برای حفاظت خود در برابر دشمن در آن میماند و در ادامه فضای ورودی به روی او بسته میشود.
وی بااعلام این نکته که درتمام کار باید همه جذابیتهای بصری را درهمان لوکیشن محدود انجام داد، خاطر نشان میسازد: همه طراحی صحنه را باید به سمتی میبردم تا پلانها تکراری نباشد و بخش زیباشناسی آن نیز در اولویت قرارگیرد.
کاری متفاوت
فیلمبرداراین فیلم سینمایی هم این کار را جزو کارهای نادر در سینمای ایران عنوان میکند و میگوید: در این لوکیشن محدود، ما فقط نور فانوس و یک چراغ علاءالدین داریم و این در حالی است که از لحاظ دراماتیک بحث نورپردازی در جهت مفهوم فیلم بسیار مؤثر است و باید درهمین جهت کار کنیم.
علی عظیم زاده طهرانی تصریح میکند: کار در فضای محدود قطعاً فیلمبرداری را از جهت فنی سخت و در واقع اسارتی را ایجاد میکند.
وی میافزاید: اما به هرحال با همه سختیها و پیچیدگیها برای به تصویر کشیدن آنچه در فیلمنامه و خواسته کارگردان است، کار با تفکر کارگردان، خلاقیت بازیگر و همه عوامل در یک همکاری و همدلی صورت گرفت.
این فیلمبردار شهرمان تأکید میکند: تمام تلاشمان را داریم تا بتوانیم جذابیتهای لازم را به وجود بیاوریم و این در حالی است که همه عوامل و بازیگران از ابتدای کار میدانستیم با ساخت یک کار کاملاً متفاوت مواجه هستیم.
حس زن بودن در فضایی محبوس
طراح لباس فیلم سینمایی «زنانی که با گرگها دویده اند» نیز میگوید: من باید طراحی لباس زنی را انجام میدادم که در تمام فیلم در فضای این سنگر محبوس است و این عملاً محدودیت زیادی را برای من در طراحی ایجاد میکرد و امکان تنوع در لباس و رنگ هارا از بین میبرد.
محبوبه سلطانی اظهارمی دارد: از این رو برای آنکه استفاده درست و بهتری از طراحی انجام دهم، لباس رزم پدافند را در نظر گرفتم تا در آن طرح و رنگ باشد؛ چون در سنگر رنگ همه چیز به رنگ خاک است.
وی تصریح میکند: برای تنوع این فضا، پیشنهاد پوشیدن یک لباس بافت قرمز در زیر لباس رزمی خانم زنگنه را به کارگردان دادم تا بعد هاهم از جلوه زیبایی رنگ و هم از بافت مجدد این پولیور در صحنه استفاده کنیم.
وی ادامه میدهد: با استفاده از روسری گلدار پیچیده شده نان در سنگر به ذهنم رسید که به هرحال برای نشان دادن حس زنانه بودن یک زن از آن استفاده کنم، چون در همه حال نیاز به ابزاری داشتم که حس زنانه بودن اورا با همه محدودیتها ارائه کنم.
از دیگرعوامل این فیلم میتوان به مشاور کارگردان: سعید سهیلی، مجری طرح: حمیدرضا سهیلی و غلامحسین حیدری، سرمایه گذار و جانشین تهیه کننده: روزبه حسینی کارگر، تهیه کننده: محمدرضا شرف الدین اشاره کرد.
نظر شما