قدس آنلاین- گروه استان ها- پیمان فرامرزی: همین چند روز پیش بود که خبری ناگوار از آخرین وضعیت سیمان سپوی دهدشت رسانهای شد. از قرار معلوم زمینهایی که قرار بود در خدمت سرمایهگذاری و توسعه کهگیلویه باشد بهعنوان زمین کاشت هندوانه به مردم اجاره دادهشده است تا بدینوسیله برگ زرین دیگری در دفتر انحراف سرمایهگذاری در استان ورق بخورد و نهفقط سرمایهگذار کارا نابلد و سیاسیون بیسیاست که وامها و املاکی که از مردم گرفتهشده است همه کجراهه برود و محصول نهایی کارخانه سیمان، هندوانه باشد. در این مقال قصد داریم مهمترین علل به نتیجه نرسیدن سیمان سپو را بررسی کنیم.
سرمایهگذار رفوزه!
مهمترین بحث درزمینهٔ سیمان سپو و به نتیجه نرسیدن آن، مربوط به سرمایهگذار پروژه است که چندین کار ناموفق را در کارنامه دارد. سیامک ضرغام پور مدیرعامل سیمان سپوست که تاکنون علیرغم بهرهمندی از چند فقره تسهیلات بانکی هنوز نتوانسته در احداث این کارخانه که در مصاحبه مدیران، بهتنهایی ستون توسعه کهگیلویه و عامل کاهش مهاجرت خطاب میشد، کاری پیش ببرد.
ضرغام پور ازایندست تجربه را درزمینهٔ پتروشیمی بویراحمد نیز دارد. او سال ۸۶ مجوز پتروشیمی در منطقه سقاوه بویراحمد را اخذ میکند اما تا سال گذشته که سرمایهگذار دیگری برای این پروژه پیدا شد، هیچ خبری از پتروشیمی بویراحمد و بهاصطلاح سرمایهگذار آن نبود. ضرغام پور در مدت این چند سال حتی نتوانست پتروشیمی بویراحمد را در حد یک کلنگ زنی جلو ببرد و یک آجر روی آجر بگذارد او فقط مجوز گرفته بود و معلوم نیست از این تکه کاغذها بدون ریالی سرمایهگذاری چه سودی عاید استان میشود. ضرغام پور تجربه پتروشیمی بویراحمد را در سیمان سپو تکرار کرد ولی در ماجرای کارخانه سیمان کهگیلویه، کمی بیشتر از پتروشیمی بویراحمد پا پیش گذاشت، او در این کارخانه به مرحله اخذ تسهیلات هم رسید و به لطف نبود نظارت و حمایت سیاسیونِ بیاطلاع از وضعیتِ اقتصاد و سرمایهگذاری، اینجا حتی وعده هم داد و صدالبته که سرخرمن وعدههایش هم رسید و بالاخره کارخانه سیمان محصول داد فقط بهجای سیمان، هندوانه خروجی این کارخانه بود.
ناگفته نماند که بازی سرمایهگذار سیمان سپو مانند مهرههای شطرنج نیاز به رمزگشایی دارد، وقت خریدن و تسهیلات گرفتن احتمالاً مهمترین کلید حل معماهای مدیرعامل سیمان سپوست. یک روز قرار است سرمایهگذار خارجی بیاید و سیمان سپو را بسازد اما آلمانیها میآیند و یک دور میزنند و میروند و چینیها میآیند تا با حاج عدل یک عکس یادگاری بگیرند و درنهایت مدیرعامل کلید دیگری را برای گشودن قفل سیمان سپو عنوان میکند و آن تغییر مجوز از سیمان خاکستری به سیمانسفید است که این هم محقق میشود و سیمان تولید نمیشود.
حالا جالبترین بخش این ماجرا مربوط درخواست جدید این سرمایهگذار است که قصد دارد مجوز احداث یک پتروشیمی در دهدشت را اخذ کند و حالا که کارخانه سیمان هندوانه تولید کرد، معلوم نیست در آینده محصول پتروشیمی آقای ضرغام پور چه باشد؟
مدافعان همهجوره!
شاید بیشترین تقصیر انحراف سرمایهگذاری در سیمان سپو بعد از سرمایهگذار متوجه عدل هاشمیپور، نماینده کهگیلویه بزرگ باشد که برای عکس یادگاری با بهاصطلاح چینیهای سرمایهگذار مجبور به حمایت تام و تمام از پروژه سیمان سپو و سرمایهگذار آن شد. حاج عدل که «آمادهباش» هایش در زمان انتخابات کار دستش داد برای جامه عمل پوشاندن به این وعدههای بزرگ که یکی از آنها خطاب به سیمان سپو بود، کنار چینیها ایستاد و عکس گرفت، سپس مصاحبه داد که این سرمایهگذاران خارجی سیمان سپو را به سرانجام میرسانند اما غافل که سرمایهگذار سیمان سپو، جنس چینی پیداکرده بود و کاربری این سرمایهگذاران در حد همان عکس است. حاج عدل خوراک رسانهای ساخت و با رسانههایش شانتاژ کرد که «اقدامی دیگر از حاج عدل»؛ اما این هم چیزی شبیه همان پتروشیمی دهدشت بود که فقط روی ویترین روزنامهفروشیها قشنگ مینمود اما پایانی خوش نداشت.
برای مدیرعامل سیمان سپو اما وجود حاج عدل یک پتانسیل خوب بود، نماینده کهگیلویه پیش میافتاد تا موانع را رفع کند اما علیرغم حمایت یک نماینده مجلس هم باز ضرغام پور نتوانست سیمان سپو را به تولید سیمان برساند حالا عمداً یا از روی ناتوانی در انجام فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری. حاج عدل هم حالا روی یکمهره سوخته که در امتحانهایش مردود شده سرمایهگذاری کرده، کسی که هنوز سیمان سپویش روی هواست قرار است که مجوز پتروشیمی، احتمالاً با حمایت محتمل و قریبالوقوع نماینده کهگیلویه بزرگ بگیرد.
نبود ناظر
در ماجرای سیمان سپو، ناظران و صادرکنندگان مجوز هم تقصیر کمی ندارند. آنهایی که بدون توجه به سبقه سرمایهگذار فرش قرمز زیر پایش پهن میکنند. بدون اینکه بگویند: «کارخانهات کو؟ شرکت و تجارتت کجاست؟ سابقهات چیست؟» تسهیلات اعطا میکنند حالا هم باید بهجای سیمان، هندوانه درو کنند.
سیمان سپو نشان داد که سازمانهای اجرایی، تیم مدیریت ارشد استان، سازمانهای صنعتی و نظارتی باید حواسشان را در حوزه اعطای مجوزها بیشتر جمع کنند. هنگام اعطای این مجوزها باید دقت کنند که آیا سرمایهگذار توان انجام کار را دارد، چون معطل ماندن فرصت بهتر از خراب شدن آن توسط یک سرمایهگذار بیتجربه است. اعطای مجوز به کسی که نمیتواند بدترین نوع فرصت سوزی است و البته مدیران دولتی هم نشان میدهند که با حرف و شعار پای فرصت سوزیشان میایستند و هیچگاه حاضر نیستند بپذیرند که اشتباه کردهاند.
هرگاه درزمینهٔ سیمان سپو از مسئولان صنعتی و مدیران اجرایی استان سؤال شد، چنان اخبار خوشحالکنندهای را رسانهای کردند که انگار همین فردا کیسه کیسه سیمان از کارخانه خارج میشود و دهدشت، تریلی تریلی سیمان صادر میکند. حالا امروز از همین مسئولان میپرسیم پس کجاست آن همه وعدههای رنگین، سیمان چه شد؟ اصلاً چطور شد که یکی برای تولید سیمان وام میگیرد، زمین میگیرد و هندوانه زیر بغل مدیران کهگیلویه و بویراحمد می زند؟
امیدواریم این سوالها بی پاسخ نماند…
نظر شما