تحولات لبنان و فلسطین

۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۴
کد خبر: 567648

بارها من با معاون وزارت آموزش و پرورش در امور نوسازی مدارس در دفترش در آن ساختمانی که در یکی از خیابان‌های فرعی خیابان دکتر شریعتی قرار داشت، ملاقات کرده بودم

بارها من با معاون وزارت آموزش و پرورش در امور نوسازی مدارس در دفترش در آن ساختمانی که در یکی از خیابان‌های فرعی خیابان دکتر شریعتی قرار داشت، ملاقات کرده بودم؛ بر سر چند موضوع، اول مشکل یکی از دوستانم که برای آن معاونت مدرسه یا بنایی ساخته بود و اذیتش می‌کردند و دوم برای «مدرسه موقوفه مرحوم حسین مکی» سیاستمدار معروف ایران در دوران ملی شدن نفت. مرحوم مکی وصیت کرده بود یک دبستان و دبیرستانی از قسمتی از بهای خانه مسکونی برای دانش آموزان لواسان (منطقه در بندسر) بسازند و با تمام تجهیزات تحویل آموزش و پرورش لواسان بدهند و چه مراسم باشکوهی هم روز افتتاح آن و تحویلش گرفتند- این مدرسه را تعطیل کرده و آن را به یک شعبه دانشگاه آزاد اجاره داده بودند و جالب‌تر اینکه نام واقف را برداشته و نام پدر اجاره گیرنده و مستأجر آن عمارت را به جای آقای مکی گذاشته بودند!

خانم حشمت مکی همسر مرحوم حسین مکی این روش غیرانسانی و غیراسلامی را، نادرست و توهین به روان شوهر فقیدش می‌دانست.

سازمان نوسازی مدارس که مدرسه‌سازی را با کمک خیرین مدرسه‌ساز انجام می‌دهد و خودشان معترف بودند حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان از سوی مردم خیر یاری مادی شده در هر دو مورد قول مساعدت می‌دادند، ولی خانم مکی یک ماه پیش به من تلفن کرد که نام مکی سازنده و واقف را خیلی کوچک بر سر در آن مدرسه مفروض که حالا شعبه دانشگاه آزاد شده و شهریه کلان از دانشجویان می‌گیرد گذاشته و نام مرحوم مکی فراموش شده است!

یک روز معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان چندین جلد کتاب گلاسه روی کاغذ نفیس و چاپ رنگی به من هدیه کرد که اسامی و تصاویر خیرین مدرسه‌ساز در آن بود. روز دیگری مرا به سالن همایش‌های صدا و سیما دعوت کردند که برای چند صد خیر مدرسه‌ساز از صواب و ثواب و تاریخ مدرسه سازی سخن گفتم و انصافاً آن‌ها هم کمک‌های مالی متنابهی به سازمان مزبور کردند.

حال خواندم وزیر جدید آموزش و پرورش گفته دانش‌آموزان نواحی محروم در ۱۰۰۰ کلاس خشتی و گلی و ۲۰۰۰ کلاس کانکسی درس می‌خوانند! وعده تبدیل و مقاوم کردن آن‌ها هم به سال تحصیلی آینده که ۱۳۹۷- ۱۳۹۸ می‌شود موکول کرده است! بزک نمیر بهار می‌آد خربزه با خیار می‌آد.

مهم‌تر از گفته جناب وزیر جدید از راه رسید و تصاویر شرم‌آور و غمناک و مایه سرافکندگی هر ایرانی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پخش شده است.

آغل‌های بز و گوسفند که بچه‌های پابرهنه و ژنده پوش در آن‌ها چند تا پشت میز مدرسه و تعدادی روی زمین نشسته‌اند! دیدن این تصاویر مایه آبروریزی کشور است. من نمی‌دانم با این همه خیرین مدرسه ساز که اغلب مردمان مهربان و دلسوز و مسئولیت پذیری هستند، چرا مرکب وزارت آموزش و پرورش در گل مانده است؟

 نمی‌دانم چه شده است که اکنون با این شوقی که خانواده‌ها برای به مدرسه فرستادن فرزندان خود دارند، هر سال صدها هزار کودک نوباوه از رفتن به دبستان محروم می‌شوند؟

مدارس دولتی هم به انحای مختلف از والدین پول می‌گیرند. آن وضع مدارس روستایی و عشایری ماست که‌ای کاش آقای وزیر هم خودش هم مدیران کل آموزش و پرورش در استان‌ها تصاویر آن آغل‌ها و بیغوله‌ها و طویله‌ها و کپرهای عصر ابتدای تاریخ بشری را در اتاق کارهای مجلل خود می‌زدند و تعدادی را هم به وزارت دارایی و اقتصادی، سازمان برنامه که نمی‌دانم اسمش چه شده (مدیریت و برنامه‌ریزی) و مجلس شورای اسلامی می‌فرستادند که همگی شرمسار شویم و فکری برای آلونک‌ها و بیغوله‌ها و پشت تپه‌ها می‌کردیم.

می‌گویید معلم و آموزگار کم دارید؟ این همه جوان بیکار در کشور پرسه می‌زنند، کمی از حقوق نجومی بکاهید و آنان را سر کلاس‌ها بفرستید. از خود مردم کمک بگیرند که در هر آبادی مدرسه‌ای بسازند به جای چاپ آن همه کتاب‌های جلد گالینگوری روی کاغذ گلاسه با چاپ رنگی؛ هزینه آن را صرف مدارس روستاها بکنید. مدارس وقفی را هم اجاره ندهید که واقفان از کرده خود پشیمان شوند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.