قدس آنلاین- صیانت از حاکمیت ملی و استقلال سیاسی یک کشور جزء ضرورتهای یک نظام باثبات میباشد ثباتی که لازمه پیشرفت و تعالی هر ملت است.
انقلابهای ساختگی، رژیمهای وابسته، حاکمان فاسد تضمینکننده راه نفوذ و تسلط قدرتهای بزرگتر بر قدرتهای منطقهای و محلی است.
الگوی ثابتی برای نفوذ و سلطه وجود ندارد و روزبهروز نو میشود و برای نظامهای دیکتاتوری برنامههای متفاوت از نظامهای دمکراتیک و مردم محور طراحی میشود.
ایجاد اختلافهای مرزی و حفظ تضادها بر سر منابع ازجمله آبوخاک یکی از راههای تعدیل قدرتهای بومی و حفظ هژمونی نظام سلطه بوده و هست اما پدیدههای تکنولوژی تعاریف جدیدی در حاکمیت مؤلفههای آن ایجاد نمودهاند که ضمن تأکید بر شاخصههای گذشته دایره آن را گسترده و پیچیدهتر نموده است.
مهندسی، نفوذ و تسلط بر افکار عمومی تعیینکنندهترین میزان حاکمیت در عرصه ملی و فراملی است.
عصر ارتباطات و دهکده جهانی موضوعات اصلی بودند که قرن اخیر را تحت شعاع خود قراردادند اما هیچ اندیشه سیاسی بهاندازه لیبرال سرمایهداری برای هجوم به اندیشههای دیگر از هنر، رسانه و ارتباطات بهره نگرفت.
سینما، تلویزیون، موسیقی، نمایش، کتاب، مطبوعات، ماهواره و ... نهفقط ابزار بلکه ارکان غلبه اندیشه لیبرالیسم بر بشریت بودند مکاتب زائیده غرب در اندک زمانی با استفاده از غفلتها و نقایص دیگر صاحبان اندیشه خود را مسلح به ابزار مدرنیته کرد و با ایجاد حس برتری نسبت به دیگران و تحقیر رقبای خود توانست دایره وسیعی از افکار عمومی را با خود همراه سازد.
امروز حاکمیت و اعمال آن را باید بهگونهای دیگر تعریف کرد ضریب نفوذ، پذیرش و اعتماد در افکار عمومی تعیینکنندهترین شاخصههای حاکمیت است.
با گسترش فضای مجازی و دسترسی وسیع و آسان به پیامرسانها و شبکههای اجتماعی نظام ارتباطی بشر دگرگون ساختهاند شناخت این نظام ارتباطی بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود.
پایان انحصار رسانه از دست دولتها و شخصی شدن ارتباطات برخلاف گذشته از طرفی و پیشرفتهای شگرف در حوزه نرمافزارهای ارتباطی از سوی دگر باعث گردیده که بشر از جهان واقعی پیرامون خود جدا شود و در اتمسفر گروهها و کانالها اندیشه و فکرش شکل گیرد زیست بشر در این فضای ارتباطی آنچنان دستخوش تغییر شده است که قابلمقایسه با هیچ تحولی در تاریخ بشر نیست.
• چالش اعتماد و گردش آزاد اطلاعات
در ایران نیز پس از ماهواره و اینترنت این بار نرمافزارهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی هستند که حاکمیت ملی را به چالش کشیدهاند در پس شعارهای مانند گردش آزاد اطلاعات نظامهای قدرتمند این بار برای تأمین منافع خود و حفظ برتری بر دیگران بجای سلاحها و قدرت نظامی و اقتصادی روی به شیوهای نوین آورده که((نفوذ))واژه جامعی برای توصیف این شیوه جدید است.
بهصورت مصداقیتر باید از پیامرسان تلگرام نام برد امروز بیش از بیست میلیون ایرانی روزانه بیش از چند ساعت را در این فضا زیست میکنند اینکه چگونه و چطور بزرگترین هجرت بشری در فضای مجازی ایران رقم خورد و بهیکباره این پیامرسان توانست چتر وسیعی از مخاطب را زیر پوشش ببرد؟ سؤال مهمی است که مسئولین فضای مجازی باید به آن پاسخ دهند.
• شیوه برخورد با نرم افزارهای پرنفوذ
ولی ضریب نفوذ تلگرام به حدی بالا رفته که دیگر نمیتوان با آن مانند مخاطرات دیگر فضای مجازی برخورد نمود تعیینکنندهترین رسانه در افکار عمومی ایران بدون تعارف تلگرام است پیامرسانی که هیچ مدیریتی بر آن نداریم نه سرورهای آن در ایران است و نه قرارداد مشخص و مشترکی با صاحب آن داریم که امکان مدیریت ایجاد کند.
• قربانی اصلی در عدم توجه به رهنمود رهبری در حوزه فضای مجازی
از طرفی پیامرسانهای داخلی هیچکدام با اقبال عمومی مواجه نشدهاند و دعواهای سیاسی باعث شده علیرغم تأکیدهای فراوان رهبر معظم انقلاب با نگاه منافع ملی به فضای مجازی نگاه نشود و هرکسی بر اساس منافع جریانی خود در مورد آن تصمیم بگیرد .
قربانی اصلی نبود سیاستگذاری و مدیریت درست در حوزه فضای مجازی افکار عمومی است که تحت شدیدترین بمباران اطلاعاتی تاریخ قرارگرفته است.
جاذبههای فضای مجازی به حدی است که مخاطب نمیتواند از آن چشمپوشی کند و ما به ازای هم برای طراحی نشده است.
سرعت، گستره، و حجم بالای تبادل دادهها، تعاملی بودن، تسهیل شدن تولید محتوا، انتقال و ذخیرهسازی، پخش زنده، امکان دخل و تصرف در مطالب، ارتباط آسان و گسترده و بالا بردن حس کنشگری و... همگی جزء جاذبههای این محیط ارتباطی و تعاملی است.
در کشور اتخاذ تصمیمهای مهم بسیار پیچیده و زمانبر است به همین دلیل نسبت به تکنولوژیهای جدید و پدیدههای اجتماعی عقب میمانیم. در حال حاضر بسیاری از مسئولین کشور در مرحله شناخت هم مشکلدارند چه برسد به سیاستگذاری و برنامهریزی.
ضریب نفوذ و فراگیری
بدون تعارف باید گفت تلگرام در حال حاضر رسانه فراگیر ایران است و رسانههای دیگر با وجود اثرگذاری و داشتن مخاطب سنتی به اندازه تلگرام نه ضریب نفوذ دارند و نه امکان اثرگذاری ولی در بخشهای مانند رسمی بودن و اعتماد مخاطب هنوز صداوسیما و رسانههای رسمی دارای جایگاه ویژهتری هستند.
تلگرام یا اینستاگرام هردو توانستهاند رقابت جدی را با رسانههای سنتی و رسمی ایجاد کنند. توییتر، فیس بوک و... و. نیز در بخشهای از دنیا حاکمیت کشورهای دیگر را به چالش کشیدهاند و هرچه میگذرد دولتها بیشتر متوجه میشوند که نفوذ و سلطه بهوسیله ابزارهای نوین چه آثار مخربی بر هویت ملی، مدیریت فرهنگی، تربیت نسلهای آینده و در جامعترین کلام ((سبک زندگی)) بشر ایفا میکند.
• چه باید کرد؟
مشکلات پیشگفته خاص ایران نیست دیگر کشورها نیز در مواجه با آن در حال آزمونوخطا هستند مدیریت اینترنت و پهنای باند شاید در آینده با پرتاب ماهواره و چتر اینترنتی جهانی از دست خارج شود اما در حال حاضر قابل مدیریت است. در صورت اراده وزارت ارتباطات میتوان با اختصاص پهنای باند بیشتر به پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی از سرعت نفوذ فعلی کاست و امکان رقابت ایجاد نمود.
• بی توجهی عمدی یا غیرعمدی به پیام رسان های داخلی
پیامرسانهای داخلی فاقد زیرساختهای قوی هستند و حمایت چندانی از آنها نمیشود اما ازلحاظ طراحی و برنامهنویسی توان بالای دارند و در صورت حمایتهای جامع میتوانند با تبلیغ و ترویج، بسیار بهتر به جذب مخاطب بپردازند.
• یک راه حل اجتماعی
راه دیگر دعوت از چهرههای محبوب برای خارج شدن از فضاهای فعلی و حضور در پیامرسانهای داخلی و انتقال مخاطبان خود به فضای جدید است این کار باید بصورت یک عزم ملی دنبال شود و در یک زمان مشخص این مهاجرت صورت گیرد و الا روش¬های تدریجی باعث شکست خواهد شد.
• حضور همه حتی دیپلماتهای وزارت خارجه
بدون شک این چالش بسیار فراگیر تر خواهد شد لذا مسولین وزارت خارجه باید در این حوزه هم پیمانانی درعرصه بین الملل پیدا کنند تا با انعقاد پیمان های بین اللملی به مدیریت این فضا کمک کنند در حال حاضر بسیاری از این نوع معاهدات میان کشورهای صاحب قدرت بسته شده است.
• پایان دوران برخورد سلبی و انسداد شبکه های اجتماعی
مهمترین و مؤثرترین راهکار مصونسازی افکار عمومی در برابر تکنولوژیهای نوین است اگر جامعه ما در برابر ماهواره مصونسازی شده بود و از درون در برابر آن مقاومت میکرد امروز در برابر دیگر پدیدهها هم امکان توان مقاومت داشت ولی برخورد سلبی با این پدیدهها بدون فرهنگسازی باعث میشود با ورود هر پدیدهای موجی از نگرانی شکل گیرد.
بدترین برخورد با این پدیده که کلیت ایران و هویت ایرانی و اسلامی را به مخاطره انداخته، برخورد جناحی است این کار تشدیدکننده نفوذ خواهد بود شاید در کوتاهمدت موجب قدرت یک جریان شود ولی در بلندمدت همه ضرر خواهند کرد.
از دلایل مهاجرت مخاطب از رسانههای سنتی به رسانههای نوین عدم پاسخگویی به نیازهای مخاطب است بسیاری از قابلیتهای جدید را نمیتوان به رسانههای سنتی انتقال داد اما ایجاد فضای باز با مدیریت ملی بسیار بهتر از فضای رهاشده و غیرقابل مدیریت فعلی است خروج از انحصار شکل گیری تضارب و تعامل میان جریانهای دلسوز کشور در رسانههای رسمی باعث حفظ مرجعیت و افزایش اعتماد خواهد بود.
قهر با ابزارهای نوین وعدم حضور در این فضا دردی را دوا نمیکند بلکه تشدیدکننده اثرگذاری و یکطرفه شدن این فضا است نخبگان و اصحاب اندیشمند رسانه باید بهصورت فعالانه، هدفمند و هوشمندانه در فضای مجازی حضورداشته و مدیریت میدان را مصادره کرد.
• برخورد صرفاً با مصداق ها
توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی، سلاح و بسیاری از جرائم سازمانیافته و کانالهای دروغپردازی و ضدانقلاب مفاسد آشکاری هستند که نباید اجازه داد بیش از این جولان دهند دستگاه قضای باید بهصورت آشکار و با اطلاعرسانی دقیق با این جرائم مقابله کند.
انتقال سرور و گرفتن سهم مالکانه در نرمافزارهای فعال و فراگیر و قاعدهمند سازی این نرمافزارها بجای برخورد انحصاری که امکانپذیر نیست یکی از راههای مدیریت است.
تولید محتوای جذاب با مخاطب فراگیر در حوزههای مختلف و تولید پیام اختصاصی ویژه گروههای خاص و اشغال فضای فعلی با وسعت و قدرت از دیگر پیشنهادها است.
بیش از هر چیز باید توجه داشت همه تدابیر جنگ سخت در جنگ نرم پاسخگو نیست، طراحی بازپسگیری افکار عمومی از دشمن متفاوت از بازپسگیری سرزمین و بلکه بسیار دشوارتر است اما نقش مردم در هردو باهم برابری میکند با مردم میشود پیروز این میدان شد.
نظر شما