تحولات لبنان و فلسطین

فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» به کارگردانی مریم دوستی و تهیه‌کنندگی سعید سعدی که اخیراً در سینماهای کشور اکران شد، نگاهی به وقایع پس از جنگ ایران و عراق دارد. فیلم، داستان چند خانواده را روایت می‌کند که در نقطه مشترکی به یکدیگر می‌رسند و در این میان عشق گمشده‌ای پیدا می‌شود. در این فیلم بازیگرانی همچون علی دهکردی، نادر فلاح، ستاره اسکندری و لاله اسکندری ایفای نقش می‌کنند. «دریاچه ماهی» با وجود اینکه در ژانر سینمای دفاع مقدس قرار داشت، توسط برخی از مدیران فرهنگی نادیده گرفته شد و همین موضوع باعث گشت که سالن‌های سینماییِ اندکی سهم این فیلم شود.

سینمای ما یک سینمای ورشکسته تجاری است
قدس آنلاین- فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» به کارگردانی مریم دوستی و تهیه‌کنندگی سعید سعدی که اخیراً در سینماهای کشور اکران شد، نگاهی به وقایع پس از جنگ ایران و عراق دارد. فیلم، داستان چند خانواده را روایت می‌کند که در نقطه مشترکی به یکدیگر می‌رسند و در این میان عشق گمشده‌ای پیدا می‌شود. در این فیلم بازیگرانی همچون علی دهکردی، نادر فلاح، ستاره اسکندری و لاله اسکندری ایفای نقش می‌کنند. «دریاچه ماهی» با وجود اینکه در ژانر سینمای دفاع مقدس قرار داشت، توسط برخی از مدیران فرهنگی نادیده گرفته شد و همین موضوع باعث گشت که سالن‌های سینماییِ اندکی سهم این فیلم شود. همین مسئله باعث شد که مریم دوستی، کارگردان این فیلم، با وجود اینکه اثرش در شهرستان‌ها مورد استقبال قرار گرفته بود و روند خوبی در اکران داشت، خواستار انصراف از اکران شود. انصراف وی از اکران موجب شد که از این کارگردان دعوت کنیم تا میهمان روزنامه «قدس» باشد. مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.
درباره سوژه اصلی فیلم به ما بگویید. آیا محتوا و موضوع اصلی «دریاچه ماهی» ماجرای شهدای غواص است؟  
موضوع اصلی «دریاچه ماهی» شهدای غواص نیست بلکه موضوع اصلی، ایران است؛ سرزمینی که باید حفظ شود. البته شهدای غواص هم در روند قصه حضور داشتند. شاخص فیلم، صلح و نگهداری از ایران است.  
در مورد زمان اکران فیلم بگویید. آیا با شما مشورتی انجام دادند؟ و اینکه چرا اکران را نیمه‌کاره رها کردید؟  
بنده بعد از چند سال فعالیت در زمینه سینما، ساخت اولین کار بلند سینمایی خودم را شروع کردم و در بحث اکران به آقای سعدی اطمینان کردم. چون ایشان از تهیه‌کنندگان پیشکسوت هستند و خودشان هم پخش فیلم دارند. ایشان به من گفتند که بهترین زمان اکران، هفته دفاع مقدس است اما بنده به ایشان گفتم که هفته دفاع مقدس با ایام محرم متقارن شده است. در هر صورت چون من تقبل هیچ هزینه‌ای از فیلم را بر عهده نگرفته بودم و از لحاظ مالی در پروژه مشارکت نداشتم، پیشنهاد ایشان را پذیرفتم؛ اگرچه باید توجه داشت که بالاترین هزینه برای هر انسانی، وقت اوست. من ۲ سال انرژی و وقتم را برای طرح این فیلم گذاشتم و زمانی که دکتر رستگاری طرح فیلم را می‌نوشت، پابه‌پای او مشارکت داشتم زیرا «دریاچه ماهی» یک اثر کاملاً هنری و به‌شدت درست و بجا است که متأسفانه در سینمای ما چنین فیلمی جایی ندارد. جایگاهی که سینمای ما برای خود ترسیم کرده، یک سینمای ورشکسته تجاری است که اگر جم و دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغش نکنند، فروشی نخواهد داشت. یک فیلم شاعرانه و هنری مثل «دریاچه ماهی» که حرف تازه‌ای بزند و رقص و آواز و بزن و بکش نداشته باشد، در چنین سینمایی جایی ندارد. بنده خواستار یک اکران عادلانه بودم. در سال‌های اخیر یک کارگردان و تهیه‌کننده پشت کارهایی به‌شدت معمولی قرار گرفتند و دیدیم که ناگهان مطرح شدند. چطور می‌شود فیلمی که هیئت انتخاب رد کرده است، سیمرغ می‌گیرد؟ یک جای کار ما اشکال دارد. یا باید هیئت انتخاب را عوض کنیم یا هیئت داوران را. خود من از هیئت انتخاب فیلمم به‌شدت ناراضی بودم زیرا هیچ فیلمساز پیشکسوتی در آن هیئت نبود.  
شما فکر می‌کنید که اکران، بخشی از یک روند از قبل تعیین‌شده است که افرادی پشت آن قرار دارند و برنامه‌ریزی می‌کنند که کدام فیلم پرفروش شود؟  
به نظرم، نمی‌توان در این رابطه با صراحت صحبت کرد اما می‌دانم که پشت این ماجرا آدم‌هایی هستند که داوری آن‌ها باعث فروش یا عدم فروش فیلم‌ها می‌شود.  
یعنی عملکرد این شورا بر اساس قضاوت‌های شخصی است و بر همان مبنا هم برنامه‌ریزی می‌کند؟  
فیلمی‌ که فروش می‌کند، تکلیف خودش را می‌داند اما حمایت ها باید به سمت فیلم‌هایی برود که فروش چندانی ندارند. سینما که فقط جای خندیدن نیست. فیلمی‌ هم که حرفی برای گفتن دارد و مخاطب را به تفکر وا می‌دارد، باید جایی در اکران داشته باشد اما متأسفانه در سینمای ما چنین فیلمی اکران نمی‌شود یا اگر اکران شود، به گونه‌ای اکران می‌گردد که دیده نشود. فیلم من دفاع مقدسی است و گفتند که به مناسبت هفته دفاع مقدس، «دریاچه ماهی» را در این هفته اکران کنید. اما دقیقاً در هفته دفاع مقدس سینماها تعطیل بود و در واقع باید فیلم را یک فیلم سوخته قلمداد کرد. من اکران فیلم را با نصف قیمت آغاز کردم و نصف قیمت هم از اکران انصراف دادم زیرا کسی در این ایام رغبتی برای رفتن به سینما ندارد.  
خیلی‌ها معتقد هستد که مقوله اکران یک مافیا است و با هدایت پخش‌کنندگان فیلم جلو می‌رود. آیا شما به مافیایی‌بودن این قضیه معتقد هستید؟  
بله، من به مافیایی‌بودن این ماجرا معتقدم و می‌توان با صراحت گفت که در حال حاضر سینمای دولتی وجود ندارد و جای خود را به بخش خصوصی داده است. دولت سینما را به مگامال‌ها و پردیس‌های سینمایی واگذار کرده است. این نکته را می‌توان گفت که سینمای دفاع مقدس به هر حال برچسب دارد چون بی‌تعارف مردم خیلی راغب به دیدن فیلم‌های دفاع مقدسی نیستند زیرا یکی از این ۲ حالت اتفاق می‌افتد. یا می‌گویند که سی‌دی فیلم را تهیه می‌کنیم یا اینکه مردم آن‌قدر درگیر مسائل زندگی و معیشت هستند که سینما را به عنوان یک مکان تفریح انتخاب می‌کنند. سینماداران حق دارند به فیلم‌هایی مثل «دریاچه ماهی» اهمیت خاصی ندهند. «دریاچه ماهی» کاملاً دولتی نیست و برای آن حمایت مالی چندانی از سوی دولت صورت نگرفت و دوستان در بنیاد سینمایی فارابی ما را مورد حمایت قرار دادند.  
قبل از اینکه فیلم را جلوی دوربین ببرید، می‌دانستید که مردم رغبت چندانی به چنین فیلمی نشان نمی‌دهند؟  
بله، ولی ما نباید اجازه دهیم یک کج‌راهه که به وجود آمده است، باعث شود ما به دره بیفتیم. من به ‌عنوان یک هنرمند دلسوز که در بطن جامعه حضور دارم، شاهد این قضایا هستم. چرا مردم دوست ندارند دیگر فیلمی با ریتم آرام را تماشا کنند؟ این مسائل باید کالبدشکافی شود، نه فیلم من!  
شاید یکی از دلایل بی‌اعتنایی مردم این باشد که آن‌قدر فیلم بد در این ژانر ساخته شده است که آن‌ها را دلزده کرده است.  
من به ساختن فیلم بد اعتقاد ندارم. شاید متوسطِ رو به پایین وجود داشته باشد ولی فیلم بدی وجود ندارد. به این دلیل که سختی‌های بسیار پشت این ماجرا وجود دارد و ما خبر نداریم که چه بر سر فیلم آمده است.   قطعاً کسی که فیلم می‌سازد، کار خود را بلد است ولی به عنوان مثال، فیلم بنده ممیزی‌های فراوانی خورده است.  
آیا واقعاً معتقدید هر کسی که در ایران فیلمسازی می‌کند، کار خود را بلد است؟  
بله، در آن حدی که فیلمِ خود را به استاندارد برساند. هر فیلمسازی اطلاع کافی در زمینه حرفه خود دارد، مگر آنکه از سازمان یا ارگان خاصی تأمین شود. چون خود بنده بعد از مدت‌ها فعالیت در این زمینه و تحصیلات آکادمیک اصلاً معتقد به این نیستم که یک نفر نمی‌تواند که یک‌روزه شکوفا شود. من راجع به این‌طور آدم‌ها  صحبتی نمی‌کنم و فقط درباره قشری که زحمت کشیدند و سال‌هاست در زمینه هنر سابقه دارند، می‌توانم اظهار نظر کنم.  
هر وقت که بحث حمایت پیش می‌آید، عموم افراد به این فکر می‌کنند که دولت باید فقط آن‌ها را از لحاظ مالی حمایت کند. به نظر شما حمایت درست دولت از فیلم‌های ارزشی باید به چه صورت باشد؟  
باید اول این مطلب را بدانیم که حمایت دولت در چه چیزی است و نیز باید به این اعتقاد داشته باشیم که سینما بخشی از فرهنگ ماست. اولین خواسته من به عنوان فیلمساز این است که مردم فیلم را ببینند. یک مکانی به نام انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی وجود دارد. شاید باورتان نشود که این عزیزان فیلم را ندیدند و فقط به جشنواره بسنده کردند. در صورتی که بنده بارها گفتم که «دریاچه ماهی» در جشنواره فیلم فجر ناقص بوده است و فیلم یک ماه قبل از اکران عمومی‌ کامل شد. وقتی مدیری که پدر این سینماست، فیلم را نمی‌بیند، چطور باید با این قضیه کنار آمد؟ من از بحث اکران هم راضی هستم به این خاطر که از همان جمعیت کمی‌ که فیلم را دیدند، بازخوردهای خوبی داشتم و همان برایم کافی بوده است. من با چند ارگان تماس گرفتم. آن‌ها حتی جواب تلفن مرا هم ندادند! این خیلی تأسفبار است که بین خود و اهالی هنر فاصله ایجاد می‌کنند. در تمام کشورها این قضیه بالعکس است. در کشور ما فیلمسازان مستقل به‌تنهایی نمی‌توانند تأمین‌کننده هزینه ساخت فیلم خود باشند.  
از یک طرف می‌گوییم که اساس سینمای ما باید بر رقابت باشد و از طرفی دیگر می‌گوییم که ما سینما را برای ارزش‌های دیگری می‌خواهیم و ممکن است در بازار رقابت پرفروش نباشند. شما اگر در جایگاه دولت بودید، این تناقض را چگونه حل می‌کردید و چه راه‌حلی را پیشنهاد می‌دادید؟  
من این ماجرا را سمی ‌می‌دانم. خوشحالم که برای فیلم من این اتفاق رخ نداد که فیلمی که ۵۰ میلیون هم نفروخته، یک‌دفعه وارد باشگاه میلیاردی‌ها شده است چون یک سری ارگان‌ها می‌آیند بلیت‌هایش را می‌خرند و به جاهای مختلف می‌دهند. دولت باید برای این موضوع آسیب‌شناسی کند. به نظرم، در سینمای فعلی ۲ نوع آدم وجود دارد. عده‌ای فِیک و گروهی واقعی هستند. آدم‌های واقعی فیلم خودشان را می‌سازند و پایش می‌شوند و وارد ارتباطاتی نمی‌شوند که فیلمشان بخواهد ۲ ریال بیشتر بفروشد. چیزی که می‌گویید، اصل سینمای ایران است. ضمن اینکه اگر عرضه مستقیم و رقابت وجود داشته باشد، باید فیلم‌های ارزشی نیز دیده شود. دولت باید از فیلم‌های ارزشی حمایت کند. من حتی نتوانستم به جایی وصل شوم که بگویم من پول نمی‌خواهم، نامه بدهید به فلان ارگان‌ها که مدارس، دانشگاه‌ها یا بسیج ادارات بروند فیلم را ببینند.  
در مورد بازخوردهایی که از فیلم داشتید، برایمان بگویید. آیا آن‌قدر خوب بود که شما را امیدوار کند؟  
بله، خدا را شکر، استقبال و بازخورد خوبی صورت گرفت. اولین چیزی که مرا خوشحال کرد، این بود که بابت این فیلم به من بی‌احترامی ‌نشد. ما برای اکران فیلم به همراه عوامل به شهرهای متعددی از کشور سفر کردیم. در آن جاها با استقبال و بازخورد خوبی مواجه بودیم و اکثر تماشاگران با بغض و چشم‌های نمناک سالن سینما را ترک می‌کردند که این خود یک عملکرد مثبت است. رسالت یک فیلمساز این است که حال خوبی را به مخاطب القا دهد.  
«دریاچه ماهی» یک فیلم سوررئال است. عجیب نیست که تماشاگران با چنین اثری ارتباط خوبی برقرار می‌کنند؟  
این فیلم سوررئال نیست بلکه یک گذر بین خیال و واقعیت است. «دریاچه ماهی» را می‌توان یک فیلم رئال دانست که تخیل در آن غالب می شود و آن تخیل، یک رؤیای صادقه را بیان می‌کند. هر کسی یک راز درون و یک معشوقه را در خود به همراه دارد. مخاطبین از لحاظ درک فیلم مشکلی نداشتند.  
چطور شد که شما سینمای شاعرانه و دفاع مقدس را با هم تلفیق کردید؟ احساس نکردید که از لحاظ گیشه موفق نشوید؟  
بنده هیچ‌وقت فیلمی ‌را از منظر گیشه بررسی نمی‌کنم. اگر بر همین اساس حساب کنیم، پس باید به این نتیجه برسیم که پرفروش‌ترین فیلم‌ هم حرفی برای زدن داشته باشد! الحمدلله من از این لحاظ مالی بی‌نیاز هستم زیرا آدم متوقع و بلندپروازی نیستم. قطعاً می‌دانستم که چه راهی در پیش گرفتم و هرگز احساسی جلو نرفتم و می‌دانستم فیلم‌های پرفروش ما در این سال‌ها چه بوده‌اند. ولی این را هم می‌دانستم که آدم‌های فرهیخته‌ای داریم که می‌دانند ۲ نوع فیلم داریم: فیلمی که پرفروش است و فیلمی که حرفی برای گفتن دارد. حتی اگر فیلم بنده چند میلیارد هم می‌فروخت، باز با شما این صحبت‌ها را مطرح می‌کردم. من ادعایی ندارم که فیلم شاخصی را ساختم اما همیشه این را گفتم که «دریاچه ماهی» حرف برای گفتن دارد و متأسفانه دیده نشد. من برای نفروختن، فیلم نساختم ولی اگر تعریف سانس، تعریف اکران، حمایت تلویزیونی کافی و یا حتی یک بیلبورد شهری داشتم، «دریاچه ماهی» بهتر دیده می‌شد. اتفاقاً فیلمی که حرفی که برای گفتن دارد، بیشتر مورد حمله قرار می‌گیرد و حتی من خودم را برای حمله‌ها آماده کرده بودم. این حجم از حمله غیرقابل پیش‌بینی بود.   متأسفانه کسی پشت «دریاچه ماهی» نایستاد و به همین دلیل فیلم دیده نشد. لذا نمی‌شود گفت که فیلم را پسندیدند یا نپسندیدند.
منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.