قدس آنلاین- روز گذشته گردهمایی سازمانها و نهادهای فعال در حوزه ترویج علم برگزار شد و بر ایجاد شبکههای علمی در دانشگاهها و تشکیل شورای ترویج علم در وزارت علوم تأکید شد. به سراغ ۲ تن از صاحبنظران حوزه فلسفه علم و آموزش رفتیم تا راهکارهای ترویج علم را بررسی کنیم.
دکتر مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و پژوهشگر فلسفه علم، در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: ترویج علم در راه درستش برای کشور ضروری است اما بعید میدانم این راههایی که طی میشود، درست باشد.
به باور او، ترویج علم با برگزاری سخنرانی و گذراندن دروس عمومی در دانشگاهها عملیاتی نمیشود. علمی باید ترویج شود که به درد جامعه بخورد. تا موضوع ترویج علم در فضای دانشگاهی پخته نشود، نمیتوان به تحقق آن امیدوار بود.
او با بیان اینکه ترویج علم با نظام فعلی آموزش عالی کشور محقق نمیشود، خاطرنشان میکند: الان معیار سنجش استادان بر اساس تعداد مقالات است و این معیارها علم را مملکت خاموش خواهد کرد.
گلشنی ادامه میدهد: اشکالات مدل فعلی این است که فقط روی کمیت تمرکز میشود و کیفیت اصلاً مهم نیست، چه در تعداد مقالات و چه در پذیرش دانشجو.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه کشور به این همه دانشجوی دکترا نیاز ندارد و ضمن اینکه پذیرش آنها با سنجش درستی انجام نمیشود، میگوید: متأسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد این ماجرا نشده که چرا اینقدر روی کمیت در آموزش عالی تأکید میشود. در حالی که وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که آسیبهای نظام آموزش عالی کشور را شناسایی و رفع کند.
ضرورت اصلاح روش تدریس استادان
حتی در کلاسهای دانشگاههای بزرگ هم سیستم آموزشی قدیمی حاکم است و استاد متکلم وحده میباشد که این یکی از مشکلات جدی در ترویج علم است. دکتر محمدرضا بهرنگی، عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی تهران و صاحبنظر «الگوهای تدریس»، در این باره به خبرنگار ما میگوید: ترویج علم با نظام آموزشی فعلی محقق نمیشود و باید تغییر کند.
وی اضافه میکند: باید روشهای تدریس تغییر کند، دانشجو سر کلاس فعال شود، استعدادهایش مورد توجه قرار بگیرد و تعاملات بین دانشجویان افزایش یابد.
به باور او، محتوای درسی نباید فقط به تدریس محدود شود بلکه در انتقال محتوای درسی باید از تکنولوژیهای آموزشی استفاده کرد. خلاقیت در تدریس مورد توجه استادان قرار بگیرد. معلممحوری به معلمهدایتگری تبدیل شود و دانشجو یادگیرنده باشد نه اینکه محدود به حفظکردن و تستزدن شود. باید مهارتهای عقلی و شناختی دانشجو افزایش یابد تا بتواند کشف کند و نوآوری داشته باشد.
بهرنگی میگوید: باید پروژهای در دانشگاهها تعریف شود که همه استادان روش تدریس خود را اصلاح کنند. دانشجویی که تکدرسهایی را یاد میگیرد که با هم پیوند رشتهای ندارند، آن رشتهها در ذهنش ساخت و انسجام نمییابند و دانش در ذهن او یکپارچه نمیشود چون فقط حفظ میکند.
این استاد دانشگاه معتقد است: اینکه دور هم بنشینند و جلسه تشکیل بدهند، دردی را دوا نمیکند. اسناد بالادستی خوبی با اهداف ارزشمند تصویب شده اما تا زمانی که عملیاتی نشود، فایدهای ندارد.
وی خاطرنشان میکند: وقتی دانشجو وارد دانشگاه میشود باید پژوهشگر، یادگیرنده و مستقل در مطالعه شود نه اینکه هر استادی ژست بگیرد که صاحب علم است و دانشجو هم متوجه درس نشود. الآن بسیاری از استادان ژست علمی میگیرند و دانشجو را به فعالیت علمی و شناخت استعدادهایش رهنمون نمیکنند.
بهرنگی با بیان اینکه آموزش باید فراگیرمحور باشد و مشکلات نظام آموزش عالی کشور هم با گفتن این «بایدها» حل نمیشود، میگوید: پاشنه تحول مملکت دانشگاهها هستند و این تحول باید در کلاسهای درس و با تربیت دانشجویان یادگیرنده و پژوهشگر عملیاتی شود.
به گفته او، تحول در دانشگاهها با تشکیل شورا و خوردن پرتقال و شیرینی محقق نمیشود.
نظر شما