قدس آنلاین- وزیر راه و شهرسازی پیوسته در همایش‌ها و مجامع گوناگون شرکت و سخنرانی می‌کند و آمارهای غیرمعتبر می‌دهد. اصرار دارد بگوید بهای مسکن در پنج سال گذشته رقم بسیار ناچیزی افزایش یافته و در عوض در دوران هشت ساله دولت‌های نهم و دهم پانصد برابر افزایش یافته و اکنون همه چیز آرام است و مردم چقدر خوشبخت هستند و من چقدر خوشبختم!

آقای وزیر راه و شهرسازی اصرار دارد تمام اقداماتی که پیش از تصدی ایشان انجام شده را مزخرف، بی فایده، ایران به باد ده و غیراقتصادی بنمایاند، اما مردم نظر ایشان را تأیید نمی‌کنند. من خیلی تعجب کردم با وجود این همه تبلیغات علیه رئیس دولت‌های نهم و دهم برخی از روزنامه‌ها و نشریات یارانه بیشتر بگیر خیلی اصرار دارند کاریکاتورهای بدی از وی بکشند، مردم دست به سر و صورت او می‌کشند و قربان صدقه‌اش می‌روند، زیرا ظرف همین پنج سال دوره رفاه و پیروزی و پیشرفت و دستاوردهای برجام که خود صاحب محله اصلی یعنی آمریکا هم دبه درآورده، مردم از نظر روزی و معاش به جایی رسیده‌اند که احمدی نژاد کم‌کم دارد به صورت قدیس در می‌آید و شاهدش همین مراسمی که شرکت می‌کند و هر جا می‌رود بدون بادیگارد و محافظ برو بیاست و مردم قربان صدقه‌اش می‌روند و حرف‌های رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم و وزیران او را در مذمت و سرزنش احمدی نژاد باور نمی‌کنند.

بیشتر آماری که آقای دکتر آخوندی می‌دهد ساختگی و مخدوش است و در این پنج سالی که مصدر کار بوده نتوانسته حتی در زمینه مسکن یک خشت روی خشت بگذارد و خیال می‌کند مردم قرص خواب خورده‌اند و نمی‌دانند پیش از آغاز اقدامات جدی مهندس نیکزاد برای سرعت بخشیدن به مسکن مهر، صدها نوع کلاهبرداری مسکنی در کشور جریان یافته بود. مثلاً کلاهبردار بساز بفروشی در شهر ری شمار زیادی مسکن فروخته بود که معلوم شد هر آپارتمان را به سه متقاضی فروخته و سر هر سه را کلاه گذاشته است. روزی در تهران اعلام شد، مجموعه‌های بی نظیر نگین غرب تهران ساخته می‌شود، متقاضیان مراجعه کنند. به جایی در نزدیک قلعه مرغی در غرب تهران، عده‌ای رفتند. از لحظه ورود آثار تزویر و ظاهرسازی و کلاهبرداری احساس و استنباط می‌شد. دوستی مرا همراه برد، می‌خواست برای پسرش که در حال تشکیل زندگی بود آپارتمانی را که پیش فروش می‌شد خریداری کند و بیعانه بپردازد.

هزاران نفر مراجعه کرده بودند. کلاهبرداران در یک محوطه سیصد- چهارصد مترمربعی دو سه تا مجموعه آپارتمان ساخته بودند که دکور کلاهبرداری بود. بیست بار هم در صفحه اول روزنامه‌ها آگهی داده بودند. مؤسساتی هستند که شماری پسر و دختر را با پیراهن زرد و شلوار سرمه‌ای استخدام می‌کنند و این طفلکی‌ها را به عنوان مأمور در اختیار مؤسسات می‌گذارند. حتی به داوطلبان مشاغل مختلف انتخاباتی اجاره می‌دهند. تخصص این‌ها در ارائه ادب و تواضع بیش از حد، لبخندهای شیرین، کلمات جالب با ژست و ادای مهمانداران هواپیماهاست. در انتخابات هم دیده شده فریادهای شادانه سر می‌دهند، صورتشان را به رنگ‌های مختلف رنگ آمیزی می‌کنند، چنان ابراز احساسات می‌کنند و جیغ می‌زنند و خودی نشان می‌دهند که آدم یکه می‌خورد.

در آن روز تعطیل هم این‌ها به مردم شکلات بادامی، لیوان کاغذی حاوی آب پرتقال پاکتی و... می‌دادند. من پرسیدم کی آپارتمان‌های اصلی آماده است که برویم و از نزدیک ببینیم؟ جواب درست و حسابی نداشتند. به دوستم هشدار دادم این یک کلک بزرگ است و این چند ساختمان سراب فریبنده و شامورتی، فریب نخور. و پیش قسط نده، منصرف شد و محوطه را ترک گفتیم. آدم فهمیده‌ای بود و هنوز یک سال برنیامده بود اعلام شد دار و دسته نگین فلان، جمعی ورشکسته‌اند که، سرمایه‌شان کم آمده، می‌خواهند از مردم اخاذی کنند.

به یاد دارم سال‌ها مردم گرفتار آن جمع شیادان بودند و میلیاردها طلب داشتند که دادگستری دخالت کرد و هیئتی تعیین شد و نمی‌دانم آن غائله به سر رسید یا نه.

نیکزاد در دوران وزارتش کد پیگیری تعیین کرد. هزاران کار کرد و سراسر کشور مسکن‌های مهر مختلف ساخته شد و میلیون‌ها ایرانی صاحب خانه شدند.

اما وزارت راه و شهرسازی نمی‌توانست تمام خدمات را بدهد. باید تمام ارکان دولت دست به دست هم بدهند و یکی درمانگاه و بیمارستان بسازد، یکی کلانتری و نیروی انتظامی، یکی اماکن عام المنفعه، مردم هم تشویق می‌شدند می‌آمدند سوپر و بقالی و نانوایی و قصابی و انواع مغازه‌ها را راه اندازی می‌کردند.

من حساب کرده‌ام ۱۲۳ صنف سر کار رفتند از عمله و بنا و معمار و مهندس ساختمان بگیر تا شیشه ساز و شیشه بر و برقکار و نجار و رنگ کار.

تمام شهرک‌های اطراف تهران و سایر شهرهای ایران یکشبه ساخته و کامل نشده‌اند، حالا آقایان آمده‌اند خط بطلان روی همه کارهای انجام شده می‌کشند تا مگر وجدانشان راحت و آرام شود!