قدس آنلاین- یکی از مشکلات دیرینه مدیریت فرهنگی در کشور ما این است که مدیران تازهمنصوب، همیشه اصرار دارند که تجربههای پیشین و انباشته دورههای گذشته را به کناری بگذارند و بهاصطلاح رایج، چرخ را دوباره اختراع کنند.
نمونه بارز و مشخص این اصرار در همینروزها دربرابر چشم همه ماست. درحالیکه کاروان اعزامی وزارت ارشاد از نمایشگاه فرانکفورت به سلامت به کشور بازگشتهاند، تکلیف برگزاری مهمترین رویداد فرهنگی سال، یعنی نمایشگاه بینالمللی کتاب روشن نیست. دوماه دیگر جایزه مهم ادبیات کشور، یعنی جایزه جلال آلاحمد برگزار میشود و هنوز دبیر جایزه مشخص نشده است و تکلیف جایزه بینالمللی شعر فجر هم هرسال تا یکی دوماه مانده به برگزاری جایزه، روشن نیست. ازسوی دیگر دبیر جشنواره فیلم فجر که تازه جوهر حکم انتصابش خشک شده، در پی برهمزدن همه ترتیبات و قواعد برگزاری جشنواره است و میخواهد مهمترین و پرظرفیتترین سالن و سمبل جشنواره، یعنی برج میلاد را از چرخه برگزاری جشنواره حذف کند. بهعبارت دیگر همهچیز طبق معمول به دقیقۀ نود موکول میشود و در شتاب و کوران برگزاری جایزهها و جشنوارهها، مشکلات یکی پس از دیگری عیان میشود و باز در دوره بعد، روز از نو و روزی از نو.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در همه سالهای گذشته، در رویدادهای بزرگ بینالمللی فرهنگی و هنری، کاروانی از کارمندان و مدیران خود را راهی جشنوارهها و نمایشگاهها و دوسالانهها کرده است. اگر هرکدام از بزرگوارانی که در سیوچندسال گذشته، با بودجه بیتالمال به کن، فرانکفورت، برلین، پاریس، پکن، مسکو، بولونیا و... اعزام شدهاند، یکبار دفترچهای کوچک از مشاهدات خود در برگزاری منظم، مدیریتشده و عاقلانه این رویدادهای جهانی تهیه کرده و به مدیران بالادستی خود ارائه داده بودند، وضع ما این نبود که یکروز جشنواره بینالمللی برگزار کنیم و دیگر روز، بخش بینالملل و داخلی را جدا کنیم و مشخص شود که این تصمیم میلیاردها تومان از پول ملت را هدر داده است.
دبیر جشنواره فیلم فجر امروز مصرانه از حذف مجموعه برج میلاد و جدا کردن سینمای رسانه و اهالی سینما سخن میگوید، درحالیکه کافی است پای صحبت رسانهایها و سینماییها بنشیند و درک کند که گروه کثیری از آنان با این تصمیم مخالفاند. مسئله به همین سادگی است که ما در شهر تهران، هیچ جایگزینی ازنظر امکانات، سالن، ظرفیت و اهمیت برای برج میلاد نداریم و نمیتوان پردیسها و سالنهای سینمایی دیگر را با آن مقایسه کرد. فقط امکانات جانبی مانند پارکینگ برج میلاد را با هر پردیس سینمایی دیگری در تهران مقایسه کنید تا بفهمید حذف برج میلاد چه مشکلاتی برای دستاندرکاران جشنواره ایجاد خواهد کرد.
بهراستی میتوان جشنواره فیلمی برگزار کرد که در آن سینماییها و رسانهایها کاری به کار هم نداشته باشند، هم را نبیند و درکنار هم نباشند و انتظار داشت جشنواره باشکوه و پرخبر باشد و مردم به دنبالکردن آن رغبت داشته باشند؟ مشکل برگزاری جشنواره واقعاً این سالن و آن سالن است؟ یا عدم مدیریت بلیتهای پرتعداد برای میهمانان و عوامل؟ مشکل جشنواره در تعداد خبرنگاران حاضر در جشنواره است؟ یا تصمیمات خلقالساعه در برگزاری جشنواره جهانی درکنار جشنواره داخلی؟
در تمام جهان هرسال رویدادهای فرهنگی و هنری بسیاری برگزار میشود که برخی از آنها چندیندهه سابقه برگزاری دارند و تقویم برگزاری این رویدادها از یکسال پیش بسته و اعلام شده است. چرا در کشور ما چندماه مانده به برگزاری مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری سال، هنوز نمیدانیم این رویدادها در چه مکانی برگزار میشود؟ آیا بخش مهمی از این مدیریت باری به هرجهت بهدلیل بیاعتنایی به دیدگاههای هنرمندان، فرهنگیان و اهالی رسانه نیست؟ درباره نمایشگاه کتاب مگر رسانهها بارها به مسئولان هشدار ندادند که برگزاری نمایشگاه در مجموعه شهرآفتاب چه تبعاتی بهدنبال دارد؟ چرا پس از دوسال برگزاری، مسئولان تازه به حرف و نقد دلسوزان رسیدهاند؟ آیا همین اتفاق درباره جشنواره فیلم فجر نیز درحال تکرارشدن است؟
نظر شما