تحولات لبنان و فلسطین

۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۱
کد خبر: 572627

هر از گاه در سراسر ایران و حتی در شهرهای کوچک صدای اعتراض سپرده گذاران مؤسسات به اصطلاح تعاون اعتباری مانند کاسپین، آرمان، ایرانیان، فرشتگان و از این اسامی فریبنده شنیده می‌شود. تحصن‌ها جلوی قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی و حتی سازمان ملل متحد ادامه دارد.

قدس آنلاین- هر از گاه در سراسر ایران و حتی در شهرهای کوچک صدای اعتراض سپرده گذاران مؤسسات به اصطلاح تعاون اعتباری مانند کاسپین، آرمان، ایرانیان، فرشتگان و از این اسامی فریبنده شنیده می‌شود. تحصن‌ها جلوی قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی و حتی سازمان ملل متحد ادامه دارد. دولت یک کلمه دهان باز نمی‌کند که در این خصوص توضیح بدهد! روزی پیرمردی موی سفید در تلویزیون ظاهر شد که می‌گفت: هیچ سپرده‌ای در هیچ بانک دولتی یا خصوصی یا مؤسسه سپرده گذاری از سوی بانک مرکزی تضمین نمی‌شود.

خبرنگار دوباره می‌پرسد و باز هم تأکید می‌کند و پیرمرد مو سفید که نمی‌دانم کیست باز هم تأکید و تصریح می‌کند. این در حالی است که گزارشی در مجلس شورای اسلامی به طور جامع و کامل و مستدل تدوین می‌شود و برای قوه قضائیه ارسال می‌گردد که نشان می‌دهد بانک مرکزی از ابتدا در جریان صدور تمام مجوزها بوده و فلان میلیارد تومان هم بابت صدور مجوزها از این مؤسسات وجه دریافت داشته است و البته رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تمام اسناد را منتشر کرده‌اند.

مسئولان بانک مرکزی جواب‌های بی‌ربط می‌دهند، مردم را قاصر و گناهکار قلمداد می‌کنند. در دست مردم تجمع کننده پلاکاردهایی است که حکایت از آن می‌کند، تمام این مؤسسات مجوز بانک مرکزی داشته‌اند. در هر کشور جهان وقوع این گونه سوءاستفاده‌ها، ندانم کاری‌ها و حیف و میل‌ها امکان پذیر است! رئیس بانک مرکزی به جای پذیرفتن شکایات و دستور رسیدگی و تعیین می‌گوید به بانک مرکزی مربوط نیست. چشم مردم کور که طمع نکنند و به طمع دریافت سود بیشتر سرمایه‌های یک عمر کار و تلاششان را در این مؤسسات که من از تأسیس، فعالیت و گسترش آن‌ها بی‌خبرم! سرمایه‌گذاری نکنند!

لابد در فضای مجازی و از میان ده‌ها فیلم خبری، تصاویر آن زن سالخورده روستایی و آن زن اهوازی و آن خانمی که شیون می‌کرد دیده‌اید. وقتی آن پیرمرد مو سفید به نمایندگی از رئیس کل بانک مرکزی در تلویزیون دولتی ظاهر می‌شود و می‌گوید: در هیچ کجای دنیا، بانک مرکزی موجودیت و اعتبار بانک‌ها و مؤسسات عالی را تضمین نمی‌کند، مردم هم به موی سفید آن پیرمرد خندیدند و هم بر آقای رئیس که مردم را بچه تصور می‌کند.

آن چهره بی‌احساس متفرعن خشک، آن همه کبر و غرور، آن مسخره کردن مردم، آن پاسخ ندادن به مردم، آن بی‌اعتنایی به هزاران تجمیع کننده در مقابل آسمان خراش بانک مرکزی در خیابان میرداماد تا کی؟

از اخبار جدید این است که رهبر معظم انقلاب اختیارات خود را به سران سه قوه محول کرده‌اند که از قوه مقننه و قوه قضائیه و قوه مجریه سه نفر بنشینند و مسئله این مشکلات پیش آمده را حل کنند. گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس صادقانه و در نهایت معقولیت و توجه به حقایق و اسناد و مدارک علل را روشن کرده است.

جوابی را که چندی پیش به یکی از یادداشت‌ها و انتقادهای من دادند، ملاحظه فرمودید. نقد مطلب این بود چرا به جای عنوان ریاست کل بانک مرکزی نوشته‌اید مدیرعامل بانک مرکزی؟ به میان این سپرده گذاران بروید. شیون و گریه زنان شوهر مرده را ببینید. من ۷۵ سال در این کشور زندگی کرده‌ام. ندیده‌ام یک مقام دولتی با چنین روحیه طلبکارانه، متفرعن، از خودراضی با مردم صحبت کند.

باور کنید وقتی آن پیرمرد مو سفید بی‌خبر از تمام امور بانکداری گفت: بانک مرکزی هیچ گونه مسئولیتی در خصوص پس اندازها و سپرده‌های مردم در بانک‌های دولتی و خصوصی ندارد، بند دلم لرزید. من نه سپرده گذارم نه اندوخته کلانی در بانک دارم. دیدم این پیرمرد دارد چارچوب اقتصادی کشور را بر هم می‌زند. مردم را نگران می‌کند که پس اندازهایشان را از بانک‌ها بیرون بکشند و در خانه‌ها پنهان کرده یا دلار و یورو یا طلا خریده موجبات ورشکستگی بانک‌ها را فراهم آورند، آخر این چه بانکداری است که در تلویزیون ظاهر می‌شود کوس ورشکستگی کشور و لزوم عدم اعتماد به بانک‌ها را به صدا درمی‌آورد.

باور کنید حل مشکل سرمایه گذاران مالباخته بسیار آسان است. مافیای بانکی را باید کنار زد و عناصر خوشنام محترم و معتبری را مأمور حل و فصل امور مالباختگان کرد.

آخر چطور عده‌ای مسئول بانکی می‌توانند شب راحت بخوابند و چند صد مرد و زن و کودک در خیابان سرد و تاریک روبه روی بانک مرکزی شب را به صبح برسانند؟ این مردم نه عامل اجانب هستند، نه معاند هستند، نه مخالف نظام هستند، اغلب تصویر مسئولان نظام را در دست دارند و حتی سخنان آن‌ها را روی بنرها و پلاکاردهایشان نوشته حمل می‌کنند.

به خاطر عملکرد ضعیف یک مدیر بی روح و بی‌احساس نباید یک مملکت را آشفته حال کرد.

تصاویر این مردان و زنان را در شبکه‌های اجتماعی بنگرید. سخنان دردآلود پیرمرد و پیرزن روستایی را بشنوید.

هیئتی از چند افراد باسواد و دردشناس و مطلع برگزینند و این فضاحت و رسوایی همه روزه را از ساحت کشور بزدایید. آخر پلیس که نباید تاوان تقلب و نادانی و خرابکاری یک عده خاص را پس بدهد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.