ابنیه و کاخ های دربار چنان در حال توسعه بود که در سال 1346 که وضعیت مالی دولت ایران بسیار بد بود و کل درآمد دولت 000/131/356/73 ریال (حدود یک میلیارد و چهل میلون دلار) پیش بینی می شد، به جز بودجه وزارت دربار و بودجه جشن های بیست و پنجمین سال شاهنشاهی پهلوی و بودجه کتابخانه پهلوی، 000/000/34 ریال (نیم میلیون دلار) فقط به اداره بیوتات سلطنتی اختصاص داده شد و در سال 1351 این بودجه به 000/361/136 ریال افزایش یافت و البته این غیر از بودجه خرید زمین و تجهیزات کاخ نیاوران بود که از سال 1349 منظور می شد.
روح الله حسینیان در مقاله ی در باب فساد دربار می نویسد:
شاه در مدت سلطنتش صاحب کاخ های گلستان، مرمر، سعدآباد، فیروزه و نیاوران در تهران شد و در شهرهای کلاردشت، رامسر، نوشهر و کیش نیز کاخ ها را از پدر به ارث برد یا خود بنا نمود. شاه تا اواخر سلطنتش «در اکثر شهرها کاخ اختصاصی داشت.»
شاه علاوه بر ایران «در اکثر نقاط خوش آب و هوای جهان اقامتگاه های آبرومندانه داشت.» شاه قصر باشکوهی را مشتمل بر یک «باغ چند ده هکتاری فوق العاده زیبا و چشمگیر» که «با جویبارهای... روشن و زلال منظره ای بدیع ایجاد کرده بود»، در جنوب لندن خریداری کرد و همزمان آپارتمانی که «در طبقه انتهایی یک برج نوساز واقع بود» و «حدود یک زمین فوتبال مساحت داشت» به نام فرح خریداری نمود. قصر شاه در جنوب لندن با کاخ های مجلل به نام استیل مانس از کاخ های ملکه ویکتوریا بود که توسط مهندسین فرانسوی بازسازی شده بود.
سپس یک مزرعه بزرگ برای ولیعهد در کنار همان کاخ خریداری نمودند. ابتداء مطبوعات نوشتند: «خریدار این مزرعه انجمن سلطنتی پرورش اسب ایران است»، اما وقتی موضوع غیرقابل انکار شد، هویدا، وزیر دربار با راجی سفیر ایران در انگلیس تماس گرفت و گفت: «سفارتخانه مجاز است مالکیت ولیعهد بر این مزرعه را تأیید کند.» شاه در کالیفرنیا، پاریس و سن موریتس هم دارای املاک بسیار باشکوهی بود.
خواهران شاه نیز علاوه بر کاخ هایی که در سعدآباد، کرج، چالوس و نور و سایر نقاط ایران داشتند، املاک بسیار گرانی در آمریکا خریداری کردند. آپارتمان معروف چند هزار متری اشرف در منهتان نیویورک در آسمانخراش امپایر است، کاخ او و شمس در کالیفرنیا از کاخ های مشهور آمریکاست.
واضح است که فرهنگ کاخ نشینی توأم با فرهنگ لوکس گرایی است و دربار شاه، بی مهابا برای پاسخ به حس لوکس گرایی به اموال ملت دست درازی می کرد. ثریا همسر دوم شاه که به گزاف او را زنی صادق می شمردند، حتی از وام های آمریکا به ایران برای تجملات چشم پوشی نمی کرد. او خود در خاطراتش می نویسد: «حکومت زاهدی از اعتباری معادل چهل و پنج میلیون دلار برخوردار است. دیگر از این که پیش خور کردن پول ها برای هزینه شخصی شاه ایجاد جنجال بکند هراسی ندارم. بنابراین دکوراتور ژانسن را از پاریس فرا می خوانم و با کندن هزاره های چوبی وحشتناک تالارهای پذیرایی و تغییراتی که او می دهد به زودی کاخ اختصاصی با دیوارهای نقاشی شده و مبل ها و تزئینات لویی شانزدهم چنان جای زیبایی می شود که دوست دارم.» این لوکس گرایی در کاخ شاه در زمانی صورت می گیرد که تهران از زبان ثریا این گونه توصیف می شود: «محلات جنوب شهر با جوی های سر باز که آب کثیف آن پس از عبور رختشوی خانه ها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگ ها به مصرف خوراک مردم می رسد، بچه های مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گل و لای کوچه ها که خانه هایشان شباهتی به خانه ندارد، محلاتی که فقر کامل بر آن ها حکمفرماست و توان شکایت نیز ندارند.»
فرح نیز که از یک خانواده فقیر بود و برای اجرای عدالت ژست های چپگرایانه می گرفت به محض رسیدن به دربار شاه ناگهان دگرگون شد، خلق و خوی کاخ نشینی گرفت و در اندک مدتی گوی لوکس گرایی را از دیگران ربود و به بهانه حفظ آثار [هنری] دستور داد درهای کاخ سعدآباد را کندند و به «جای آن درهای عتیقه و قیمتی، درهای قلابی با قیمت گزاف آوردند.»
فرح به جایی رسید که کاخ های سعد آباد او را قانع نمی کرد و با طرح کاخ نیاوران هزینه سرسام آوری را به دولت ایران تحمیل کرد. به گفته فردوست «هزینه ایجاد کاخ نیاوران و مرمت کاخ قاجار (صاحبقرانیه) در نیاوران رقم فوق العاده ای را تشکیل می داد.» هزینه تجهیزاتی کاخ نیاوران در سال های 1349 به بعد دارای یک ردیف خاص در بودجه کشور گردید. فرهنگ کاخ نشینی و احساس لوکس گرایی و غرب زدگی فرح به حدی بود که حاضر نشد از مبل های زیبای ساخت ایران در کاخ نیاوران استفاده کند. او شخصاً به پاریس رفت و مبلمان گران قیمتی را برای کاخ خریداری کرد.
یک شرکت فرانسوی به نام «ژانسن»، مأمور تزئین کاخ های دربار پهلوی بود. پرداخت سرسام آور هزینه های تزیین کاخ ها، خصوصاً کاخ اشرف جفای مضاعفی بر مردم فقیر ایران بود.
۱۵ تیر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۲
کد خبر: ۵۷٬۴۱۸
قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: کاخ نشینی در فرهنگ شیعیان رفتار ضدارزشی به حساب می آید، زیرا آن را نمادی از حکومت امویان و عباسیان می شناسند. شاه و خانواده اش بی اعتنا به این فرهنگ در هر گوشه ای مناسب در ایران و خارج از کشور برای خود کاخ یا قصری با شکوه برپا کرده بودند.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
نظر شما