قدس آنلاین- فرزاد ادیبی، هنرمند گرافیست و استاد دانشگاه درخصوص ضرورت استانداردسازی پوستر رویدادهای مهمی همچون جشنواره فجر اظهار کرد: به اعتقاد من هنر اصلاً قابل استانداردسازی نیست و اگر استانداردسازی صورت بگیرد دیگر هنر نیست، زیرا حس در قالب، چارچوب و در متر و معیار نمیآید. بخشی از گرافیک هم هنر است. گرافیک شامل سه ویژگی است: هنر، فن و رسانه و در بخشهای فن و رسانه، البته میتوان استاندارد ثابتی را لحاظ کرد. مسئله دیگر این است که نه فقط گرافیک، بلکه همه شئون، اتفاقات و پدیدهها در حالحاضر به خبرههای هرکاری واگذار نشده و درواقع برای آسیبشناسی این مسئله باید از یک جامعهشناس کمک گرفت که چرا چنین شده است و هیچکس و هیچچیز سر جای خودش نیست.
وی در ادامه افزود: ما همواره با این مشکل مواجه بودیم که کارها بهدست افراد متخصص سپرده نمیشود. اگر یزمانی هم کاری به متخصصی واگذار میشود، از آنطرف کسیکه راجع به کار این آدم متخصص تصمیم میگیرد، سر جای درست خودش نیست. بنابراین ما همیشه این مشکل را در حیطه گرافیک و دیگر امور داریم. این مشکل، بهویژه در حوزه فرهنگ بیشتر است، زیرا بخشی از فرهنگ، متر و معیار ندارد و آن بخشی هم که قابلسنجش است، با مشکلات خاص خودش روبهروست.
نمونهای از یک پوستر بد
ادیبی تأکید کرد: این مسئله ریشه در جامعه ما دارد؛ بهطور مثال پوستر جشنواره فیلم فجر سال گذشته چهره مرحوم علی حاتمی بود که مشکلات خاص خودش را داشت. درواقع مسئله اصلی این است که چرا چهره باید عنصر اصلی پوستر باشد؟ مگر بزرگداشت کسی است که تصویرش پلان نخست پوستر را تشکیل میدهد؟ این اثر اصلاً رسانه و رساننده مفهوم یک جشنواره نیست. پرندهای که از نوع زیر لاکی و گلومرغ است روی شانه حاتمی چه میکند؟ چرا ریش مرحوم حاتمی درکنار منقار پرنده بههم ریخته و این تصور پیش میآید که پرنده درحال دانه چیدن از محاسن این تصویر است! آن دو مربع نارنجی در چپ و راست بالای پوستر چه میگویند؟ !
این گرافیست ادامه داد: در کل، پوستر فیلم فجر پارسال بهلحاظ ساختاری تلفیق موفقی نداشت و ترکیببندی معمولی و لیآوت ابتدایی آن در شأن یک جشنواره نبود. به لحاظ محتوایی نیز استفاده بسیار کلیشهای و تکراری از کلاکت، کار را تنزل داده بود و نکته قابلتوجهی ازنظر نشانهشناسی در آن به چشم نمیخورد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: داستان این است که یک شورای سیاستگذاری و یا یک هیئت برنامهریزی در هر رویدادی باید وجود داشته باشد که متشکل از افراد باتجربه و باسواد و البته افرادی باشد که سرجای خودشان هستند. بازهم تأکید میکنم هیچکس سر جای خودش نیست و وقتی هیچکس سر جای خودش نباشد، مشکلات بسیاری بهوجود میآید.
پوستر شناسنامه زمانه است
ادیبی در پاسخ به این پرسش که برای ارتقای سطح کیفی آثار چه راهکاری را پیشنهاد میدهید که با ذائقه هنری مخاطبان هم هماهنگی بیشتری داشته باشد، عنوان کرد: یکی از ویژگیهای طراحی گرافیک با توجه به اینکه یک رسانه هم هست، این است که با مخاطب عام ارتباط داشته باشد و بتواند ارتباط خود را با مخاطب خاص هم حفظ کند. نباید فراموش کنیم که این مخاطب دارای یک پسزمینه فرهنگی، اقلیمی، سطحی از سواد و چیزهای دیگری است که باید درنظر گرفته شود و اثری که طراحی میشود، با چنین مخاطبی باید سنجیده شود. مخاطب ایرانی امروز ویژگیهایی دارد؛ بهطور مثال بسیاری از مخاطبان ما طی اتفاقاتی که رخ میدهد، در صفحههای مجازی هنرمندان و ورزشکاران خارجی نظرات بسیاری میگذارند که بارها بازخورد آن را هم شاهد بودیم. همه اینها یک ریشه جامعهشناختی دارد و باید آن را بررسی کنیم که چرا چنین رفتارهایی از مخاطب سر میزند. به همین منظور نمیتوانیم صرفاً یک رفتار هنری درست داشته باشیم، از طرفی مخاطب و پسزمینههایی که ذکر کردیم را هم نمیشود نادیده گرفت.
وی درخصوص اهمیت پوستر در رویدادهای هنری اظهار کرد: همه پوسترها شناسنامه و نمایاننده یک دوره فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... یک کشور هستند. ما هنوز وقتی پوسترهای قبل از انقلاب و سال
--- Friday, December ۱, ۲۰۱۷ ---
های دهه ۵۰ را میبینیم متوجه میشویم که با چه فضای فرهیخته، قوی و خاصی روبهروییم که این قطعاً نشاندهنده سطح هنر در آن دورههاست. بد نیست اشارهای داشته باشم به یک مجله با عنوان «سرزمین هنر» که بخشی از آن به جشن هنر شیراز پرداخته بود و در آن پوسترهای استادانی چون مرتضی ممیز و قباد شیوا بهلحاظ فرهنگی و هنری، بسیار فرهنگی، قوی و قابلتوجه طراحی شدهاند و این نشان میدهد که چقدر میتوانستند تأثیر درستی بگذارند و درواقع مبین دوره و زمان خودشان هستند. البته آن دوره هم مشکلات خاص خودش را داشته، اما میبینیم که کار به کاردان سپرده شده و به هنرمندان اعتماد میشده است، با وجود اینکه مخاطب عام آن دوره، مخاطبان باسوادی هم نبودند.
نظر شما