قدس آنلاین- برای درک جایگاه فعالیتها و مبارزات سیاسی امام صادق(ع) در کنار نهضت علمی و تربیت شاگرد، باید سیاست را در سیره معصومان(ع) مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
در سه زیارتنامه، تعبیر «ساسه الْعِبَاد» آمده است: در زیارت امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیر، زیارت جامعه کبیره امام هادی(ع) و زیارت امام زمان(عج) و به طور کلی نیز در وصف ائمه(ع) گفته شده «انتُم ساسه الْعِبَاد».
«ساسه» جمع «سایس» است؛ یعنی کسانی که ولایت دارند و همچنین در لغت به معنای پیشوایان و رهبران خلایق یا رهبران سیاسی و خلفای خدا بیان شده است و کاربرد این تعبیر در وصف امامان معصوم(ع) بدین لحاظ است که آنها رهبران خلق و جهان روی زمین از جانب خدای متعال هستند و بی تردید همه آنها حضوری اثرگذار در میدان سیاست داشتهاند، حتی اگر همچون امام صادق(ع) فرصت حکومت را نیافته باشند.
از این رو، امام صادق(ع) به تعبیر روایات و زیارات، رهبر سیاسی جامعه و مردم تا روز قیامت هستند و نباید این گونه فکر کرد که چون ایشان در قید حیات نیستند، پس آموزههای ایشان در میدان سیاست قابل اجرا نیست چراکه حضرت، حتی پس از شهادت و تا روز قیامت رهبری مردم را بر عهده دارند، همان طور که امیرالمؤمنین(ع) و امام مجتبی(ع) رهبری امت را بر عهده داشتند و سیاست را راهبری میکردند.
باید توجه داشت اگرچه حضرت صادق(ع) مجال حکومتی را که امیرالمؤمنین(ع) داشتند، نیافتند و بر اثر فشارهای سخت و سنگین پس از واقعه عاشورای حسینی بر ائمه(ع) امکان حکومت را پیدا نکردند، اما با توجه به عهده دار بودنِ رهبری خلق، همان برنامه امیرالمؤمنین(ع) را دنبال کردند و اگر مجال مییافتند به شیوه علوی عمل و خلق را رهبری میکردند.
حضرت صادق(ع) در طول عمر بابرکت خود چه در اقدامهای علمی و چه فعالیتهای سیاسی، به تعلیم مردم اهتمامی ویژه داشتند، چنانکه در حدیثی روایت شده از ایشان، فرمودهاند: «ای کاش تازیانه بر سر یاران من میبود تا اینکه در دین تفقه کنند و دنبال حلال و حرام بروند. » این جمله به اندازهای پُرمعنا و نغز است که اهمیت تعلیم و تعلّم و آموزش و پرورش را نشان میدهد.
امری که امروز هم باید به آن اهتمام داشت و اگر سیاست امروزِ آموزش و پرورش یا سیاست تنظیم بازار و... را با مکتب حضرت صادق(ع) تطبیق بدهیم، قطعاً تحولی عظیم را شاهد خواهیم بود، چنانکه ایشان میفرمایند: «هر کس بخواهد وارد کسب و کار شود، اگر مسائل ربا را نداند، به آن مبتلا میشود. » از این رو عمل به آموزههای حضرت صادق(ع) نه فقط در میدان علم بلکه در میدان سیاست، اقتصاد و... نیز میتواند به اصلاح سبک زندگی و جامعه کمک کند؛ امری که متأسفانه ما نسبت به آن غفلت کردهایم.
باید توجه داشت، امام صادق(ع) پس از شهادت امام باقر(ع) که در زمان ضعف بنی امیه رخ داد، از این ضعف و فضای انتقال خلافت به بنی عباس استفاده و سفره علمی را پهن کردند و دوست و دشمن را در کنار این خوان نشاندند و برنامههای پدر را دنبال کردند، ایشان همچنین کلاسهای درس خویش را توسعه دادند و در هر وادیای از علم وارد شده و شاگردانی اثرگذار را تربیت کردند، اما این تمرکز بر میدان علم و تعلیم و تعلم به معنای کناره گیری و بی توجهی حضرت(ع) به میدان سیاست نبود چنانکه اگر ایشان با نظام عباسی کاری نداشت یا آنها را تأیید میکرد، نمیبایست از سوی آنها تحت نظر میبود و کسی اجازه نزدیکی به ایشان را نمیداشت. یا اگر ایشان با دشمن به مقابله نمیپرداخت و شاگردانی را برای مبارزه با دستگاه حاکم تربیت نمیکرد، کار به جایی نمیرسید که خلافت چاره را در شهادت آن حضرت ببیند!
این یعنی امام صادق(ع) چه در تربیت شاگردان چه در جلسات درس هایشان در مسجد کوفه که بزرگانی همچون ابوحنیفه پای درس ایشان میآمدند و نیز در پاسخ به نامه هایی که به ایشان ارسال میشد، مبارزه سیاسی داشتند و همین موضوع خلافت را از وجود ایشان بیمناک میکرد.
امام صادق(ع) علم و سیاست را جدا از یکدیگر نمیدانستند همان طور که دین و سیاست در اسلام از هم جدا و منفک نیستند؛ در نظر حضرت، باید از طریق علم به سیاست رسید و با سیاست است که زمینه تعلیم و تعلّم فراهم و تسهیل میشود.
از این رو، اقدام ها، سخنان، احادیث و درس هایی که حضرت صادق(ع) داشتند، امروز بزرگترین درمان مسائل کشور است. اگر واقعاً درپی راه حل هستیم، راهها را ائمه(ع) بیان کردهاند و ما در هر عرصهای بخواهیم ورود کنیم، راه حل و نقشه راه داریم، اما متأسفانه ما از این سرمایه استفاده نمیکنیم، از این رو ضرورت دارد، رسانهها و دستگاههای فرهنگی این راهها را استخراج و عرضه کنند و برای کاربرد آن فرهنگسازی کنند.
*استاد حوزه، محقق و مؤلف سیره معصومان(ع)
نظر شما