قدس آنلاین- بیشک انتخاب آثار ضعیف که نظام درونی و بیرونی سست و ضعیفی دارند و عملاً شایسته برگزیدهشدن نبودند، بزرگترین ضربهای است که طی چند سال اخیر بر پیکره نیمهجان این جشنواره وارد کرده است؛ جشنوارهای که بنیانگذارانش خوابهای شیرینی برای آن دیده بودند.
بدون تردید بالابودن مبلغ جایزه که ابتدا قرار بود ۱۱۰ سکه طلا به برگزیدگان اعطا بشود، ناخواسته اهمیت جشنواره را دوچندان کرد و بالطبع سطح توقع همگان را مبنی بر انتخاب آثار بیبدیل و ارزشمند بالا برد. با کاهش تعداد سکهها و ناتوانی وزارتخانهای که قرار است کارهای بزرگ انجام بدهد، باز هم جایزه مذکور اهمیت نسبی خود را حفظ کرد. اما پس از داوریهای نهچندان سنجیده و دقیق و انتخاب آثاری که از قوت و استحکام برخوردار نبودند و گاه متعلق به نوقلمی تازهنفس بودند، ناگهان از ارزش ادبی جایزه کاسته شد.
از دیگر اتفاقات ناخوشایندی که در سالهای گذشته رخ داد، انتخاب آثار اعضای هیئتعلمی جشنواره بود که همان زمان اما و اگرهای بسیاری را به وجود آورد و جالب است که نه داستان رخداده پیگیری شد و نه فردی حاضر به پاسخگویی گشت.
اخیراً انجمن قلم ایران طی نامهای اعتراضآمیز به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به انتخاب دبیر جشنواره واکنش نشان داد اما متأسفانه هیچ پاسخی از سوی وزارتخانه داده نشده است. در نامه انجمن قلم ایران خطاب به وزیر محترم آمده است: «انجمن قلم ایران به عنوان تنها تشکل فراگیر از اهالی قلم کشور که بنا بر وظیفه تعیینشده برای آن در اساسنامهاش باید همواره رصد جریانها و کنشگران این عرصه را دنبال کند، به دلیل مواضع فکری نامنطبق با ارزشهای نظام مشارٌالیه - از جمله اینکه مثلاً پدیدآورندگان و نهادهای انقلابی حوزه نشر را بخش «بیصلاحیت دولتی» مینامد- و نیز فقدان حداقل پیشینه و وزانت علمی لازم برای تصدی چنین مسئولیت خطیری، نگران دورشدن جایزه جلال از عدالت و اعمال نظر در جهت خلاف معیارها و اهداف فرهنگی نظام است. بنابراین برادرانه از جنابعالی درخواست میشود تا دیر نشده در خصوص این انتصاب ناصواب دستور تجدیدنظر صادر فرمایید». در پی این نامه، دکتر محسن پرویز، سخنگوی انجمن، طی مصاحبهای اعلام داشت: «یکی از نکات اصلی که به نظر میرسد در انتصاب مربوط به جایزه جلال اتفاق افتاده، بحث کسانی است که با اصول حاکم در آن حوزه به نحوی مخالفت کردهاند. از جملة این مخالفتها مربوط به بحث مخالفت با جوایز دولتی و برگزاری جایزه ادبی توسط دولت بوده و از جملة موارد دیگر مثلاً زیر سؤال بردن فعالیت نهادهای انقلابی در حوزه نشر یا زیر سؤال بردن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص ضوابط نشر است».
در چنین شرابطی احتمال میرود پایههای پل جایزه مذکور که ظاهراً هیچ ولی و قیّمی ندارد و سالهاست به حال خود رها شده، فرو بریزد و همه چیز به پایان برسد.
نظر شما