تحولات لبنان و فلسطین

هنر- تکتم بهاردوست: نشست نقد و بررسی فیلم «گمیچی» به کارگردانی مجید اسماعیلی با حضور جواد قلی‌زاده(تهیه‌کننده) این اثر و جمعی از دانشجویان سینما و علاقه‌مندان به سینمای هنر و تجربه در سالن شماره پنج سینما هویزه مشهد برگزار شد.

در سینمای ما تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار با هم قاطی شده‌اند

قدس آنلاین- در ابتدای این جلسه جواد قلیزاده ضمن اشاره به الزامات و شایستگی‌هایِ یک تهیه‌کننده در سینما گفت: من فکر می‌کنم تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار در سینمای ما با یکدیگر قاطی شده است. شما همین الان اگر پول داشته باشی، یک مشاور تهیه‌کننده هم زیر درخواستت را امضا کند، می‌شوی تهیه‌کننده و می‌توانی پروانه تهیه‌کنندگی بگیری، درحالیکه این روند اشتباه است.

وی افزود: درواقع می‌شود گفت دلیل اصلی این به‌هم‌ریختگی، بحران اقتصادی است که در کشور ایجاد شده است. تا یکی دو دهه پیش، اصلاً وضعیت به این شکل نبود و هرکسی نمی‌توانست به این راحتی تهیهکننده شود. بحران اقتصادی باعث شده پول سرمایه‌گذارها بهشکل بدی وارد سینما شود و این وضعیت را ایجاد کند. مهمترین قانون تهیه‌کنندگی، داشتن مدرک دانشگاهی است به اضافه سرمایه‌گذاری کامل و صددرصدی در یک فیلم یا ۵۰درصدی در دو فیلم.

نشان بده ما غذا پخش میکنیم

قلی‌زاده در ادامه خاطره‌ای را از مواجهه‌اش با یک سرمایه‌گذار بومی نقل کرد و گفت: حقیقتاً من تا حالا به جایی برای تأمین هزینههایم مراجعه نکرده‌ام و درواقع همه هزینههایم را با فروش خانه‌ام پرداخت کرده‌ام، ولی زمانیکه می‌خواستم فیلم «ستاره‌های دنباله‌دار» را در شهر «بشاگرد» که منطقه فوقالعاده محرومی است و هنوز مردمش در گپرها زندگی می‌کنند، بسازم، یکی از همان دوستان سرمایه‌گذار آمد وگفت حاضر است ۲۰۰میلیون پول برای ساخت این فیلم بدهد. گفتم برای چه؟ گفت دلم برای این مردم می‌سوزد! کمی که گذشت گفت: فقط این را در فیلم نشان بده که ما مثلاً داریم در بین مردم غذا پخش می‌کنیم. کمی دیگر گذشت و چیزی دیگری گفت و... توجیهش هم این بود که با همکاری ما، کار خیر و کمک به دیگران ترویج می‌شود. هر آدم عاقلی اگر بود باید این پیشنهاد را قبول می‌کرد. ولی من قبول نکردم، چون اگر قرار باشد هرکسی بیاید و پولی وسط بگذارد و کنترل تو را بهدست بگیرد، اینکار برای من شدنی نبود. حتماً باید بعد هم قبول کنی که پسرعمو و دخترعموی طرف را هم بیاوری تا در فیلمت بازی کنند.

این تهیهکننده در ادامه درخصوص فیلم‌برداری فیلم و روزهایی که در دریاچه ارومیه مشغول بودند توضیح داد: بهنظر من محمد فکوری فیلمبردار که عکاس کار هم بود، واقعاً خیلی حاذق است؛ چون به جزئیات خیلی اهمیت می‌دهد. فیلمبرداری این فیلم هم بهنظر من بهمعنای واقعی یک مهندسی بینقص بود، به‌خصوص آن صحنه‌ای که می‌خواهند توی زیرزمین موتور را ببینند. دوربین ما «مارک تِری» بود. برای این است که می‌گویم فکوری واقعاً استادانه جلو آمد. بگذریم از اینکه زمان فیلم‌برداری ۲۰روزه ما، ۴۲روز ادامه پیدا کرد. خود مجید اسماعیلی هم استادانه عمل می‌کند. من هم بهعنوان تهیه‌کننده یک مقدار راه را باز گذاشتم تا کار به این شکلی که دیدید دربیاید. دلیلم هم این بود که من فقط یکبار می‌خواهم از دریاچه ارومیه فیلم بسازم نه دهبار! ازطرف دیگر سوژه فیلم من خیلی تماشاگرپسند نبود. هرچند بعد از چند موفقیت در چندین جشنواره، پول فیلم را درآوردم. بعد از آن حتی موفق شدم فیلم را به سازمان صداوسیما هم بفروشم، هرچند بعداً گفتند غیرقابل پخش است.

قلی‌زاده در پایان از تفسیرهای مختلفی که درباره فیلم می‌توان ارائه داد، صحبت کرد و گفت: اول این را بگویم که پلان به پلان فیلم و ارتباط شخصیت‌ها با همدیگر کاملاً با دقت انتخاب شده و شخصیت‌ها اساساً مابه‌ازای بیرونی دارند، آن هم با توجه به وضعیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی حالحاضر کشور ما. مثلاً پدر خودش را به آب و آتش می‌زند که زن را از بین ببرد، ولی بچه‌اش وسط عرشه کشتی به دنیا می‌آید که بخش امید فیلم ما بود که خیلی هم روی آن تأکید داشتیم. این موضوع حتی درباره اسم‌های کاراکترها هم صدق می‌کند که البته بیشتر از این دلم نمی‌خواهم درباره‌شان حرف بزنم.  

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.