قدس آنلاین- چند روزی است که مرحوم «احمد اقوام شکوهی»، قدیمیترین نقارهچی حرم مطهر رضوی بعد از هفت دهه خدمت دیگر در میان ما نیست. به همین مناسبت به سراغ فرزند و همکاران وی رفتیم و از خلق و خو و منش آن مرحوم جویا شدیم
میگفتند حاجت روا شدهایم
مرحوم اقوام شکوهی دارای دو فرزند پسر بود که در سالهای گذشته یکی از فرزندانش به نام «امین» از دنیا رفته و تنها پسر ایشان «محمدرضا اقوام شکوهی» است که همراه پدر در نقارهخانه مشغول خدمت بود. او که اکنون ۴۶ سال دارد و اینگونه از روزهای در کنار مرحوم شکوهی بودن، برایمان تعریف میکند:
«از زمانیکه به یاد دارم پدر نقاره میزدند و زمانیکه من هشت، نه ساله شده بودم پدر گاهی اوقات من را با خود به نقاره خانه میبرد. همین رفت و آمدها باعث شد به کار نقارهنوازی علاقهمند شوم تا اینکه از سال ۷۳ به استخدام رسمی آستان قدس رضوی درآمدم و همراه پدر مشغول نقارهنوازی شدم.
انس عجیب با حضرت رضا(ع)
هر زمانی که با مرحوم پدرم از تفریح و مسافرت برای ایشان میگفتیم و اصرار داشتیم که همراه ما بیایند، ایشان همیشه یک چیز را میگفتند که بهترین کار برای من بودن در کنار حرم و گنبد امام رضا(ع) است. شاید برخی تصور کنند که پدرم زیاد به خانواده و دورهمیهای خانوادگی اهمیت نمیدادند، ایشان اتفاقاً بسیار خانوادهدوست بودند اما به خاطر علاقه و انس عجیبی که به حضرت رضا(ع) داشتند هر روز به حرم میآمدند و مراسم نقارهنوازی را اجرا میکردند. میگفتند که هر چه میخواهید از آقا بخواهید.
خدمت تا آخرین روزهای عمر
پدرم هر روز به عشق حضرت رضا(ع) ۱۰۵ پله نقارهخانه را بالا میرفتند، کسانی که به نقارهخانه آمدهاند میدانند که بالا و پایین رفتن از این پلهها بسیار سخت است زیرا ارتفاع پلههای نقارهخانه بیش از ۳۰ سانتیمتر است، ولی ایشان بدون هیچ خستگی این پلهها را بالا و پایین میرفتند. – البته چند سالی میشود که مقداری از مسیر را آسانسور گذاشتهاند- حتی تا دو روز قبل از فوت ایشان هم سر خدمت در نقارهخانه حاضر بودند ولی به خاطر بالا و پایین رفتن فشارشان و کسالت فراوانی که برایشان پیش آمده بود، در تمام عمر خود تنها همین دو روز را نتوانستند به نقارهخانه بیایند.
شغلی موروثی در خانواده شکوهیها
در دوران نوجوانی وقتی از پدر میپرسیدیم که چرا وارد کار نقارهزنی شدید، میگفتند که این کار موروثی بوده و همان طور که شماها با آمدن به نقارهخانه به این کار علاقهمند شدید، من هم به نقارهزنی علاقه پیدا کردم. اکنون هم بعد از ما، پسرعموها و برادرزادهام هم با علاقهای که به نقارهنوازی داشتند، وارد این کار شدند. منزل ما در خیابان شهید نوابصفوی و در نزدیکی حرم مطهر است. پدرم هر روز قبل از شروع مراسم نقارهنوازی در نقارهخانه حضور پیدا میکردند، ابتدا به حضرت سلام میدادند و بعد هم تا قبل از آمدن دیگر نقارهنوازان و شروع مراسم، طبلها را گرم و وسایل را آماده میکردند.
نباتهای مرحوم پدرم
مرحوم ابوی هر زمانی که میخواستند به حرم مشرف شوند در یک جیب مقداری نبات متبرک و در دیگری برای بچهها شکلات میگذاشتند در طول مسیر منزل تا حرم به زائرانی که به ایشان التماس دعا میگفتند، اهدا میکردند. بارها پیش آمده بود که افراد مختلف میگفتند با نبات متبرکی که حاج آقا به ما داده، حاجت روا شدهایم.»
یک روز هم کار نقاره خانه را تعطیل نکرد
نقارهخانه حرم مطهر یکی از زیر مجموعههای اداره انتظامات صحنهای مقدس بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع) است. به سراغ «غلامرضا نخعی» رئیس این اداره رفتیم و از وی درباره آشناییاش با مرحوم احمد اقوام شکوهی جویا شدیم:
«سال ۱۳۷۹ بود که وارد آستان قدس رضوی و از همان سال با آقای اقوام شکوهی آشنا شدم. به دلیل حضور بنده در بخش انتظامات و تشریفات با ایشان رابطه کاری داشتم تا اینکه بعدها به عنوان مسئول امور نقارهخانه و نقارهنوازان ارتباطمان با ایشان بیشتر و بیشتر شد.
مصداق خادم واقعی حضرت رضا(ع)
مرحوم اقوام شکوهی یک خادم واقعی و کامل حضرت رضا(ع) بود. اخلاص ایشان زبانزد همه همکاران و کسانی است که وی را میشناسند و همین اخلاص وجودی و صفای باطنی ایشان باعث شده بود که رابطه خاص و عارفانهای را با حضرت رضا(ع) داشته باشد. مردم بسیاری به ایشان التماس دعا میگفتند زیرا واقعاً اعتقاد داشتند که مرحوم شکوهی به حضرت رضا(ع) متصل است. هر زمانی که زائری به ایشان التماس دعا میگفت همان لحظه با یک تسبیحی که همیشه در دست راست ایشان بود رو به حضرت دستها را به دعا بلند و در حق زائر دعا میکردند و اصلاً برایشان فرقی نمیکرد زائر کوچک یا بزرگ باشد.
هیچ کاری را بر نقارهخانه ترجیح نداد
مرحوم اقوام شکوهی کار نقارهخانه و وظیفهای که در نقارهنوازی به عهده ایشان گذاشته شده بود را بر هیچ کاری دیگری ترجیح نمیداد، بسیاری از مواقع پیش آمده بود که از ایشان دعوت رسمی میشد تا در یک مصاحبه و یا برنامهای در خارج از مشهد شرکت کنند اما ایشان به خاطر نقارهخانه و اینکه میخواستند در خدمت حضرت رضا(ع) و زائرین ایشان باشند دعوتها را قبول نمیکردند و حاضر نشدند حتی یک روز هم نقارهخانه را تعطیل کنند.
آراسته و منظم
نظم و انظباط ایشان برای همه مثالزدنی است. بارها به تمام همکارانمان توصیه کردم که نظم و انضباط را شما از این پیرمرد بااخلاص یاد بگیرید، یک بار ندیدیم ایشان با لباس کهنه مشرف بشوند، یا دکمههای لباس ایشان باز باشد، یا کفشهایشان نامرتب باشد. ایشان همیشه نزدیک دو ساعت از قبل از شروع مراسم به نقارهخانه میآمدند و آخرین نفر هم در نقارهخانه را قفل میکردند و تشریف میبردند منزل. سحرهای ماه مبارک رمضان نیز از همه زودتر سر کار حضور داشتند و ساز و کار نقارهخانه را آماده میکردند چون طبلهای نقارهخانه بایستی قبل از نقارهنوازی گرم شوند تا صدای خوبی در نقارهخانه ایجاد بشود. ایشان این وظیفه را تقبل کرده و تا روزی که زنده بودند این کار به نحو احسن انجام میدادند، حتی بارها به من میگفتند برای من پوست تهیه کنید، میخواهم پوست طبلها را عوض کنم. نزدیک ولادت حضرت رضا(ع) و دهه کرامت که میشد حساسیت ایشان نسبت به ادوات کار بیشتر میشد، ایشان میگفتند میخواهم در این ایام نقارهخانه برای حضرت به بهترین شکل بنوازد. دقیقاً سر موقع پوست را تهیه میکردند و چون پوستها به صورت خام بودند آنها را پس از دباغی، بسیار منظم و با دقت بر روی طبلها میکشیدند. اکنون هم این طبلها به یادگار از ایشان در نقارهخانه باقی مانده است.»
انجام وظیفه حتی در زمان مجلس ختم فرزند
«عباسعلی مقدممتین» از جمله افرادی است که قریب به ۲۰ سال توفیق این را پیدا کرده تا در بخش نقارهنوازی و کفشداری حرم مطهر رضوی خدمت کند و سالیان بسیاری در کنار مرحوم احمد اقوام شکوهی بوده است. او روزهای بودن در کنار قدیمیترین نقارهزن حرم مطهر را چنین مرور میکند:
«اینجا قطعهای از بهشت است که همواره ملائکه در این فضا رفت و آمد میکنند، لذا کسانی که برای خدمت به این مکان مقدس حضور دارند، باید این معرفت را درک کنند و بدانند که در محضر چه کسی هستند. مرحوم اقوام شکوهی هم از جمله کسانی بود که به این معرفت رسیده بود که در محضر چه شخص با عظمتی و در چه مکان مقدسی خدمت میکند.
از هیچ کاری در خانه امام رضا(ع) فروگذار نبود
هیچ وقت نشد که ایشان با تأخیر در مراسم نقارهنوازی حاضر شود. حتی زمانیکه فرزندشان فوت کرده بود، مرحوم شکوهی برای اجرای مراسم نقارهزنی آمدند و پس از اجرای مراسم دوباره در مجلس ختم حاضر شدند.
اعتقاد قلبی داشتند که باید وظیفهای را که قبول کردهاند در زمان معین خودش و بدون کم و کاست انجام دهند و مردم را به فیض برسانند. با توجه به کهولت سن ایشان و ضعف بدنی که داشتند بدون هیچ شکایتی سختترین کارها را انجام میدادند و هیچگاه از دیگران تقاضایی نمیکردند.
همیشه هر کاری از ایشان ساخته بود، انجام میدادند و میگفتند اینجا خانه امام رضا(ع) است.
نظم و نظم و نظم
نخستین باری که من خدمت ایشان رسیدم، به من گفتند که اینجا نظم و انضباط خاص خودش را دارد و حتی یک دقیقه تأخیر هم مورد قبول نیست زیرا دیر آمدن شما در کار دیگر افراد نقارهزن اختلال ایجاد میکند لذا حالا که تصمیم گرفتهای در این بخش خدمت کنی باید از خیلی مسائل صرفنظر کنی.
عشق به امام رضا(ع)، صبر و تحمل بیاندازه و انضباط مثالزدنی مرحوم احمد اقوام شکوهی از ویژگیهای برجسته ایشان بود.
در بیشتر اوقات ایشان برای ما و دیگران دعا میکردند که خداوند شما را عاقبت بهخیر کند. این دعا که به راستی در حق خودشان هم به اجابت رسید و عاقبت بهخیر شدند.
همیشه در حال ذکر گفتن بود
«سید حمید گارسچی» نقارهنواز ۵۲ سالهای است که از دوران کودکی در کفشداری مسجد گوهرشاد و زیر نظر حاج رضا اخوان خدمت افتخاری در حرم مطهر رضوی را آغاز کرد و بعد از بازگشت از سربازی و از سن ۲۰ سالگی تاکنون به عنوان نقارهزن در بخش نقارهنوازی فعالیت میکند. او در مورد ورودش به این بخش، آشنایی با مرحوم شکوهی و خاطراتش در مدت همکاری با ایشان اینطور میگوید: بعد از برگشتن از سربازی حاج آقای اخوان با مرحوم اقوام شکوهی صحبت کرد و من در این بخش مشغول به فعالیت شدم و نقازهزنی را زیرنظر مرحوم شکوهی فرا گرفتم.
اولین بار که وارد قسمت نقارهخانه شدم از شوق، اشکهایم جاری بود، تا اینکه با مرحوم اقوام شکوهی رو به رو شدم. من از همان ابتدا جذب اخلاق، رفتار و گفتار ایشان شدم و در همان روزهای آغازین نخستین توصیههایشان به من حضور به موقع در سر کار و انجام کار به بهترین شکل بود.
اخلاص خاص مرحوم شکوهی
اخلاص یکی از بارزترین ویژگیهای مرحوم شکوهی بود. بارها شاهد آن بودم که با وجود بوی بدی که پوستهای طبلها داشت، اما مرحوم اقوام شکوهی با کمال خونسردی به همراه فرزندان خود پوستهای تازه را به طبلها میبستند. بوی این پوستها به قدری بود که من نمیتوانستم این بو را تحمل کنم و جلوی بینی و دهان خود را میگرفتم.
مهم نیت است
هر وقت ایشان را میدیدم تسبیحی را در دست داشتند و دائماً ذکر میگفتند. در این اواخر هم که ایشان بالای سر نقارهزنها حاضر میشدند و خودشان کمتر نقاره میزدند، همواره مشغول ذکر گفتن بودند. به همه ما توصیه میکردند که یک خادم زمانیکه وارد حرم میشود اول باید نیت کند که برای رضای خدا و حضرت در حال خدمترسانی است، آن گاه قادر خواهید بود تا کارهایتان را به بهترین شکل انجام دهید.
خاطرهای از روزهای سرد
در یکی از روزهای زمستان که هوا بسیار سرد بود، ایشان زودتر از بقیه به نقارهخانه آمده بودند و مسیر را برای تردد دیگر نقارهزنها باز کرده و برای اینکه طبلها گرم شوند، آتش درست کرده بودند تا نوای طبلها زیباتر باشد.
نظر شما