قدس آنلاین- پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه رویکرد اصلی در تمام اقدام‌های وزارتخانه و از جمله در معاونت پرورشی و فرهنگی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، گفته است: مطابق این سند قرار است وزارت آموزش و پرورش از یک نهاد علمی و آموزشی صرف به یک نهاد فرهنگی و تربیتی تبدیل شود و به «وزارت تربیت رسمی و عمومی» تغییر نام دهد و بر اساس این تغییر نام، نگاه به رویکردهای آن، چه در آموزش و پرورش و چه در جامعه تغییر یابد.

علیرضا کاظمی که در گردهمایی مشترک شورای معاونان و مدیران کل ستادی و استانی سخن می‌گفت، با اشاره به اینکه ما باید بر اساس سند تحول بنیادین، دانش‌آموزان را به مراتبی از حیات طیبه برسانیم گفته است: دست کم پنج ساعت از نظام تعلیم و تربیت باید مرتبط با فعالیت‌های تربیتی و فرهنگی باشد و از همه مهم‌تر اینکه قرار است به جای معلم، مربی داشته باشیم.

این اظهارات در حالی است که چندی پیش خسرو سلجوقی، عضو هیئت عامل سازمان فناوری نیز پیشنهاد تغییر نام وزارت آموزش و پرورش به وزارت پرورش و مهارت‌افزایی را عنوان کرده بود. نباید به تغییر نام وزارت آموزش و پرورش بسنده کنیم، بلکه باید امکان تصمیم گیری و تصمیم سازی برای محیط آشوبناک را مهیا و روش‌های نوآورانه را ابداع کنیم.

موضوع تغییر نام در آموزش و پرورش سابقه پیشین هم دارد. برای مثال چندی پیش وقتی بطحایی درخصوص دانشگاه فرهنگیان و مشکلات ساختاری آن سخن می‌گفت، به تغییر نام دانشگاه تربیت معلم اشاره کرده و گفته بود: «اولین خطا تغییر مأموریت دانشگاه تربیت معلم است، دانشگاهی که ۱۰۰ سال عمر داشت، اما با تغییر مأموریت اسم آن به دانشگاه خوارزمی تغییر یافت و این مسئله ضربه بزرگی به آموزش و پرورش زد».

دو سال پیش نیز شورای سازمان آموزش استثنایی کشور با موضوع تغییر نام سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به «سازمان دانش آموزان با نیازهای ویژه» موافقت کرد؛ موضوعی که تاکنون تحقق نیافته است.

حال باید دید پس از گذشت ۵۳ سال از انتزاع آموزش و پرورش از وزارت فرهنگ و تغییرات متوالی و آزمون و خطاهایی که بسیاری از آن‌ها در بستر آمد و رفت‌های سیاسی محقق شده و بسیاری از آن‌ها عقیم و یا به بن بست رسیده است، تغییر یک نام می‌تواند این وزارتخانه را از قید مشکلات بسیاری که هم اکنون با آن دست به گریبان است، رهایی بخشد.

از سوی دیگر آنچه به نظر می‌رسد فراگیرتر شدن تعریف فعلی و گسترش دامنه آن از یک وزارتخانه با حدود ۱۳ میلیون مخاطب به وزارتخانه‌ای که قرار است مسئولیت تربیت رسمی و عمومی را عهده دار شود، تنها بسنده کردن به تغییر نام است و بس.

وزارتخانه‌ای که با جمعیت ۱۳ میلیونی، هشتش گرو نُه‌اش است با کدام اعتبار قرار است به تربیت رسمی و عمومی جامعه ۷۰ میلیونی بپردازد، ضمن آنکه به نظر می‌رسد در این میان نان برخی از نهادها و سازمان‌ها نیز که بگونه‌ای ادعای تربیت رسمی و عمومی جامعه را عهده دارند و به همین منظور از ردیف‌های بودجه‌ای برخوردارند، آجر خواهد شد.