قدس آنلاین - گروه استانها - رقیه توسلی: که اگر نمی دانید، بدانید هفت خوان رستم است این راه... امکان دارد احیاناً مدیری ناشتایش را نخورده باشد، وزیری اعصابش خسته و فرمانداری با پوشش غیراداری جلوس کرده باشد به جلسه ای رسمی...
امکان دارد اخلاق رئیس و معاونی فقیر باشد... آنوقت امکان هر بَلوایی هست! باید فکر همه ریزه کاری ها را کرد!
مگر همینطور الله بختکی و کشکی، حرفه مان مُهرِ مشاغل پرخطر خورده...! نه دیگر... قرار است ضرب و شتم بشویم... تحقیرمان کنند... جانم برایتان بگوید، قاشق قاشق استرس و استکان استکان تنش نوش جان بفرماییم... تازه به ما هجوم بیاورند... و دیوارمان هم بلند نباشد...!
بله... خیالتان راحت... مازندران و تهران و همدان و اصفهان ندارد... وزیر و مدیر و فرماندار و سلبریتی و بازیگر و نماینده هم سرش نمی شود...
جانم برایتان بگوید که آسمان رسانه ی هر خطّه، همین رنگ است... پس حتماً هر جلسه با خودتان زمزمه کنید:« قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ »... که کسی از وقایع آینده چه می داند...!؟ چه می داند مسوولی که می خواهد روبرویش بنشیند، خشن است یا منطقی...! دست بزن دارد یا نه...! دیکتاتور و رزمی کار است یا مبادی آداب...! چه می داند آخر، مدیر مصاحبه شونده، عیارش چند است...!؟
به نظرم گاهی با شغل مقدس تان درد و دل کنید... بگویید آمده اید برای اصلاح و امانتداری و احقاق حق اما روح تان را خدشه دار می کنند... انتقاد را تاب نمی آورند... به واقعیت، چشم غُرّه می روند چون صاحب زور و مقام اند و می خواهند به مذاق آنها باشد دنیا و قلم و تصویر...
از بیمه ای که ندارید، بگویید... اینکه عکاس روزمزد و نویسنده حق التحریرید... و وضع معیشت تان زرد است... از اینکه ریاضت کشیدن بلدید، بگویید... و قهرمان های بی مدال ماراتن اید و سال هاست به نیشترهای آتشین حرفه تان ادای احترام می کنید... اینکه یاد گرفته اید زخم هایتان را سَرِ صبر بخیه بزنید...
از سماجت ها و زیربارنرفتن هایتان هم حرف بزنید... از اعتقادات تان... به شغل تان بگویید چقدر خاطرخواهش هستید اگر چه بسیار در باتلاق رفتاری و زبانی مدیران دست و پا زده اید...
به نظرم به پیشه تان گاهی چشمک بزنید و درِ گوش اش بگویید: بی خیال نشیب ها و فرازها... که ادب استاندار و شهردار و فرماندار و وزیر و نماینده به ز دولت اوست...
نظر شما