قدس آنلاین- انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین انقلابهای تاریخ، دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی است. ویژگیهایی که سبب شد این انقلاب به داخل مرزهای جمهوری اسلامی محدود نشود و ابعاد فرامرزی پیدا کند. اما اکنون و پس از ۴۰ سال باید به طور جدی عواملی را که مانع گسترش و صدور انقلاب اسلامی میشود بررسی کرد. تردیدی نیست که اگر به چنین نقد و بررسی و خودپیرایی دست نزنیم، حرکت درخشان و سریع انقلاب اسلامی دچار کندی و سکون خواهد شد.
به همین منظور با حجت الاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، مدیرکل علمی و بینالمللی دانشگاه مذاهب اسلامی، عضو هیئت تحریریه مجله Society and Culture و عضو مرکز گفتمان صلح سوئد که سابقه سالها تبلیغ در کشورهای مختلف دنیا را دارد، گفت و گو کردهایم. در این گفتوگو که در دو قسمت، امروز و فردا تقدیم خوانندگان گرامی میشود، شیوههای صدور گفتمان انقلاب اسلامی مورد نقد و بررسی صریح قرار گرفته است.
* جناب سهروردی؛ امروز مردمی که در کشورهای محروم -مانند کشورهای آفریقایی که تحت نظام سلطه هستند- زندگی میکنند، چه نگاهی نسبت به انقلاب اسلامی ایران دارند؟
** واقعیت وجودی انقلاب اسلامی به سال ۴۲ و حتی پیش از آن برمیگردد. در آن سالها امام خمینی(ره) برای افرادی که به ایشان مراجعه میکردند، در بحث تبیین طرح خود از انقلاب، سه فاز یا مرحله را مطرح میکنند که من در کتاب «مسجد مجازی» هم به این مراحل اشاره کردهام. به تعبیر من، مرحله اول «حدوث انقلاب» و تلاش برای پیروزی آن است. مرحله دوم «ثبوت انقلاب» و استقرار آن است که در این مرحله، انقلاب باید کارآمدی خود را نشان دهد. انقلاب در این مرحله مورد هجوم دشمن قرار میگیرد و سرانجام مرحله سوم، «صدور انقلاب» است. اساساً در نگاه امام(ره) انقلاب اسلامی ماهیت و کارکردی فرامرزی دارد و به جغرافیای کشور محدود نمیشود. البته در نگاه امام(ره) بحث قلمروگشایی و امپراتوری مطرح نیست، بلکه همان طور که رهبر معظم انقلاب هم اشاره کردهاند هدف، بسط و انتشار اندیشههای ناب اسلامی برای انسانهای تشنه معرفت است.
انقلاب اسلامی چون با فطرت انسانی عجین بود، به سرعت در مردم سراسر دنیا اشتیاق ایجاد کرد و از شرق آسیا تا آمریکای لاتین، مردم تشنه انقلاب اسلامی شدند. من خودم در بسیاری از این کشورها بودهام و این تشنگی را دیدهام. آنها انقلاب ما را یک شگفتی در دوران معاصر میدانند. وقتی نام امام یا رهبری به میان میآید، تعظیم میکنند. آنهایی که به ایران آمدهاند وقتی با رهبر انقلاب و اندیشه و بیان ایشان روبهرو میشوند، کرنش و ادای احترام میکنند.
* آیا ما توانستهایم آبی گوارا برای این تشنگی فراهم کنیم؟
** متأسفانه ما نتوانستهایم برای این نیاز، خوراک و متریال لازم را دستهبندی، بستهبندی و فراهم کنیم و به دنیای تشنه، پاسخهای لازم را بدهیم. شاید به همین دلیل فرصت برای عرض اندام نسخههای قلابی مانند وهابیت پیدا میشود تا داعش را در بستر رادیکالیزم اسلامی متولد کنند و آن تشنگی را به صورت کاذب پاسخ بدهند.
به عنوان مثال یک نمونه از کوتاهیهای ما این است که امروز در دنیا به رهبران ما فقط از یک زاویه نگاه میکنند و آنها را شبیه شخصیتهای سیاسی انقلابی مانند چاوز یا موگابه میشناسند که میآیند و میروند، در حالی که ابعاد فکری، اندیشهای و معنوی رهبران ما واقعاً معرفی نشده است. بنابراین، اگر قرار است در دهه چهارم انقلاب، ما در قامت صادرکننده انقلاب ظاهر شویم، باید طبق چشماندازمان، برای کشورهای منطقه الهام بخش باشیم و به تعبیر رهبر انقلاب، مهاجم باشیم، یعنی در عرصه فرهنگ گل بزنیم نه اینکه با رویکرد انفعالی، گل بخوریم.
* در این حوزه، علاقهمندان انقلاب اسلامی چه توقعی از ما دارند؟
** به نظر من، انتظار آنها معرفی بُعد فکری و معنوی انقلاب است. این خوب است که ما بگوییم پس از انقلاب چقدر آب و برق و گاز و جاده به نقاط مختلف و دوردست رساندهایم و چه خدماتی انجام دادهایم، اما نکته مهمتر و دستاورد ممتاز، اصلی و یونیک انقلاب ما رویکرد معنوی انقلاب ماست. ما باید رهبرمان و ویژگیهای شخصیتی ایشان را به دنیایی که از اخلاق و حقوق بشر سخن میگوید، معرفی کنیم. ما به هیچ وجه اندیشه و منظومه فکری رهبر انقلاب را تبیین و معرفی نکردهایم. دردمندانه باید بگویم ما در حالی مورد تهمتهای حقوق بشری قرار میگیریم که به جزئیترین مفاهیم توجه داریم. متأسفانه توجه جدی انقلاب اسلامی ما به جایگاه انسان و حقوق او، اخلاق، جنگ، صلح، الهیاتِ حقوقِ حیوانات و مسائلی از این دست برای دنیا تبیین و تعریف نشده است.
من در برخی دانشگاههای خارج از کشور تدریس داشتم؛ وقتی میگفتم iran میگفتند Iraq؟ یعنی حتی نام ایران و عراق را به دلیل تشابه لفظی اشتباه میگرفتند و بعدش هم میپرسیدند از صدام چه خبر؟ یعنی شما ببینید آشنایی با کشور ما در برخی نقاط دنیا چقدر اندک است. یا مثلاً در دانشگاه ژاپن فکر میکردند ایران یک کشور عقب مانده مانند دوره قاجار است. وقتی چند عکس از تهران را نشانشان میدادم باورشان نمیشد که اینجا ایران است. تابستان امسال یک گروه از اندیشمندان بزرگ بریتانیا به ایران آمده بودند، وقتی تهران و رشد ایران را میدیدند تعجب میکردند. برخی از اینها در عربستان درس خوانده بودند و وقتی رفت و آمد بانوان و آزادی شهروندان را میدیدند، نگاهشان عوض میشد.
* به نظر شما که در بسیاری از کشورها حضور داشتهاید، آیا ما موفق به طرح گفتمان انقلابی خودمان در دنیا شدهایم؟ یعنی مردم محروم کشورهای آفریقایی یا مردم برخوردار کشورهای اروپایی یا آمریکا، انقلاب اسلامی ایران را کما هو حقه و آن طور که باید شناختهاند؟
** واقعیت این است که در یک ارزیابی اجمالی باید گفت به اندازه نیاز دنیا موفق نبودهایم. تلاشهایی کردهایم، اما با توجه به نیاز جهانی کافی نبوده است. با توجه به تشنگی که امام راحل نسبت به اسلام ایجاد کرد ما باید خیز بسیار بزرگی برمیداشتیم. ما نتوانستهایم چنان که باید کادرسازی کنیم و عدهای دیگر آمدند اسلام را به نام خودشان مصادره کردند و سعی کردند تشنگی مردم دنیا را با نسخههای قلابی مانند وهابیت و داعش سیراب کنند.
* و در بحث گفتمانسازی چطور؟
** درباره بحث گفتمانسازی باید عرض کنم، انقلاب ما یک الگو، گفتمان و یک ادبیاتی را در دنیا ایجاد کرد که این ادبیات برآیند نظریات هزاران ساله اندیشمندان دینی ما مانند شیخ طوسیها و کلینیها بود. این انقلاب، انباشت هزار ساله این اندیشهها را متبلور کرد و به فرموده امام راحل این انقلاب چهره عملی فقه ماست. اما چیزی که انقلاب ما در این برهه باید روی آن تکیه کند و من در پایاننامه دکتریام که به زبان انگلیسی نوشته شده بر آن تأکید کردهام، بُعد نظری انقلاب است. ما اندیشههای بلندی را پس از انقلاب در حوزه دین، معنویت و اسلام تولید کردهایم. حوزههای ما اندیشمندان و اندیشههای بزرگی را تولید کردهاند، اما متأسفانه ما این اندیشهها را برای خودمان انباشته کردهایم و از آن برای خارج از مرزها استفاده نمیکنیم. چرا باید یک ژاپنی بیاید و در بحث «مصلحت در حکومت شیعه ایران» پژوهش کند و ما خودمان در این حوزه تولیدی برای بیرون مرزها ارائه نکرده باشیم؟
ما برای موضوع حکومت دینی و مدل حکومت دینی و نقش مردم در این حکومت چه بحث مدون شدهای را ارائه کردهایم؟ تنها مقاله تولید میکنیم و خودمان میخوانیم و لذت میبریم! این کافی نیست و ما باید به حوزه نظری و تئوریک بیشتر توجه کنیم. سهم ما از عرصههای آکادمیک دنیا چقدر است؟ همین چند روز پیش دو نفر، یکی دستیار عالی رئیسجمهور قرقیزستان و رئیس دانشگاه بینالملل قرقیزستان آمده بودند و میگفتند ما برای کرسی اسلامشناسی از شما استاد میخواهیم. خوب اگر ما استاد نداشته باشیم و نفرستیم چه کسی این کار را خواهد کرد؟ بی تردید عربستان این کار را میکند. ما به اندازه کافی با زبان بینالملل دنیا آشنا نیستیم. منظورم زبان انگلیسی یا عربی نیست، منظورم زبان گفت و گو و مفاهمه است. ما در این حوزهها کمکاری داشتهایم، در حالی که رهبر انقلاب همواره بر این نکات یعنی تولید علم و گفتمان سازی تأکید کردهاند.
* آیا در تربیت مبلغهای حرفهای مسلط به زبانهای خارجی و گفتمان انقلاب اسلامی، ضعف نداشتهایم؟
** ما در توسعه و گسترش پیام در بیرون از مرز هم به شیوه دوری عمل کردهایم، یعنی رفتهایم پیام خودمان را برای ایرانیان خارج از کشور آن هم شیعیان ارائه کردهایم. ما چقدر توانستهایم در کلیساها نفوذ کنیم و مانند امام موسی صدر در کلیساها لکچر (خطابه علمی) ارائه کنیم؟ ما رفتهایم برای تیم سفارت سخنرانی کردهایم و برگشتهایم. نکته دردآور دیگر این است که برای توسعه گفتمان انقلاب به همین رویکرد منبری و مخاطب عمومی بسنده کردهایم. ما در ژورنالهای بینالمللی و مجلاتای. اس. آی در حوزه گفتمانسازی چقدر سهم داشهایم و چقدر مدرس با رویکرد انقلابیِ آکادمیک برای کرسیهای اسلامشناسی و شیعه شناسی دنیا تربیت کردهایم؟ ما اگر نتوانیم با زبان بینالملل اسلام را تبلیغ کنیم، پس میزنیم.
* حرکت کلی تودههای مردمی در جهان را به چه سمت و سویی میبینید؟ آیا انقلاب اسلامی در بیرون مرزها همچنان دارای جذابیت است؟
** اگر بخواهم یک ایمیج یا تصویر کلی از دنیای امروز به شما بدهم باید بگویم انسانِ امروز دچار یک ابهام و سرگشتگی است. غرب ایسمهای مختلفی را تولید کرد که با هر کدام به دردی پاسخ دهد، اما امروزه این ایسمها هر کدام دیگری را میشکنند و خودشکنی این ایسمها نیز موجب ناامیدی بیشتر انسان شده است. اما صادقانه بگویم، این الزاماً بدان معنا نیست که آنها به سمت ایسم ما یعنی انقلاب اسلامی حرکت میکنند. ما وقتی میتوانیم به جذب مردم دنیا امیدوار باشیم که بتوانیم انقلاب خودمان را در عمل به عنوان یک نمونه برتر به دنیا معرفی کنیم نه اینکه همان طور که حضرت آقا اشاره کردند مردم ما چندین سبک نادرست زندگی از جمله اسراف داشته باشند. ما باید نسبت به پیرایش درونی انقلابمان هر چه زودتر اقدام کنیم وگرنه این انقلاب نمیتواند توسعه فرامرزی پیدا کند. امروز برخی اتفاقاتی که در داخل کشور میافتد، دلدادگان انقلاب در خارج از مرزها را بشدت اندوهگین میکند و آنها این نگرانیها را به ما منعکس میکنند. آنها از کشور ما که از نظر آنها آرمانشهر است و آرزو دارند روزی کشورشان مانند کشور ما بشود، برخی انتظارات را ندارند. آنها آرزو دارند چنین رهبری و چنین کشوری داشته باشند؛ بنابراین وقتی حضرت آقا نقد میکنند، مسئولان ما باید به خودپیرایی برسند و اقدام عملی برای برطرف کردن مشکلات انجام دهند.
نکته دیگر اینکه ما باید چهره راستین انقلابمان را پیش از آنکه دشمنان با اسلامهراسی، ایران هراسی، شیعه هراسی، سپاه هراسی و... آن را معرفی کنند، به جهانیان معرفی کنیم و در این عرصه اقدام پیشدستانه انجام دهیم. شما ببینید علیه انقلاب اسلامی چقدر مقاله آکادمیک نوشته شده و چه تعداد کرسی شیعهشناسی علیه شیعه تأسیس شده است. ما چقدر در این کرسیها و مقالات با رویکرد انقلابی حضور و تأثیر داشتهایم؟ بنابراین، با این شرایط نباید زیاد امیدوار باشیم که در میان همه ایسمهای متنوع موجود، مردم دنیا انقلاب ما را بشناسند و به آن گرایش پیدا کنند، آن هم وقتی خودمان نسبت به معرفی صحیح آن اقدامی نمیکنیم.
* من از شما تشکر میکنم که با این نگاه دلسوزانه و برخاسته از آگاهی، نقدهایی را که شاید به مذاق برخی خوش نیاید بیان میکنید. واقعاً اگر ما فقط از خودمان تعریف و تمجید کنیم و نسبت به خودپیرایی اقدام نکنیم، دچار ایستایی و در پی آن فساد خواهیم شد. اما پرسش پایانی من این است که شما به عنوان سرباز موفق و میدانی جبهه تبلیغ دین و انقلاب در خارج از مرزها، آیا قبول دارید که برای تربیت مبلغان و مروجان حرفهای و متخصص برای صدور انقلاب اسلامی، کوتاهی کردهایم؟
** امروزه در دنیا رشته فلسفه حقوق (اسلامی) داریم و دپارتمانی هم در یکی از دانشگاههای انگلستان داریم که درباره اصول فقه ما کار میکند. ما باید بدانیم، علمای ما نظریات بسیار بدیعی را در طول تاریخ آفریدند، اما متأسفانه ما خودمان انقلابمان را حصر میکنیم و مرز میکشیم پیش و بیش از آنکه دشمن این کار بکند.
بله؛ همین امروز هم ما محتواهایی که آنها میخواهند را با سرعتی که آنها نیاز دارند تولید و عرضه نمیکنیم. در حوزه کرسیهای اسلامشناسی باید نیرو تربیت کنیم. در حوزه ارائه مقالات تخصصی و حضور در کنفرانسهای بینالمللی برای معرفی انقلاب اسلامی باید تلاش بسیار جدیتری داشته باشیم. اما تأکید میکنم، با جریانسازی که شخص رهبر معظم انقلاب در بحث بینالملل انجام دادهاند، حرکتهای بسیار مبارکی در حوزه سازمانهای مردمنهاد و کارهای خودجوش در حال شکلگیری است که حجم این خیزش، کم اما سرعت آن بسیار خوب است. من احساس میکنم، با داشتن این نسل انقلابی وفادار و توانمند، ما در پنج سال آینده در جهان اسلام حرفهای خوبی برای گفتن خواهیم داشت اما لازمه آن این است که ما به سازماندهی بیندیشیم. یکی از آرزوهای من این است که ما یک حوزه علمیه کاملاً انگلیسیزبان و جایی را داشته باشیم که معارف دینی را با زبان آکادمیک و با آن ورژن یا نسخهای که دنیا میخواهد عرضه کنیم. این نکتهای بسیار مهم و قابل بحث است.
* و نکته پایانی اگر باقی مانده است...
** نکته پایانی اینکه من واقعاً حضرت آقا را علمدار، پیشران و پیشرو عرصه فعالیتهای انقلابی بینالمللی میدانم که منشأ رویدادهای بسیار بزرگی بوده و هستند.
نظر شما