به گزارش قدس آنلاین، سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی طی سفر به اسلامشهر در جلسه ای مشترک با امام جمعه واوان و اعضای شورای این شهر، سخنانی طرح کرد که متن کامل آن به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت همه عزیزان سلام عرض میکنم و خوشحال هستم که در چنین جلسهای شرکت میکنم. چون وقت محدود است، من دو نکته را خدمت عزیزان عرض میکنم. اول اینکه انشاءالله صادقانه و بدون تعارف میخواهم اظهار خوشحالی بکنم که چنین جمع فعالی در این جا حضور دارند و با هماندیشی و همفکری دغدغه حل مشکلات مردم را دارند و نکته دوم اینکه جسارتاً میخواهم به این جمع ایرادی هم بگیرم که ان شالله آن انتقاد نیز صادقانه باشد.
با توجه به اینکه در دهه فجر و سالگرد انقلاب اسلامی هستیم، باید یک کم تعارفات را کنار بگذاریم. بالاخره انقلاب که شد، برای این بود که یک تحولی صورت بگیرد. این تحول هم یک حرفهای انتزاعی نبود. مشخص بود که باید یک تغییرات جدی و یک کارهایی صورت بگیرد. مهمترین تغییر باید در نظام سیاسی صورت میگرفت که خیلی سریع صورت گرفت. نظام شاهنشاهی قبل با همه بدیهایش کنار گذاشته شد و مردم جمهوری اسلامی را انتخاب کردند اما این شروع کار بود، نه اینکه کار تمام شود!
انقلاب برای این بود که به شاخصهای جدیدی برسیم و آن شاخصها راهنمای عمل ما باشد. در همه عرصههای مادی و معنوی به یک تعالی، به یک کمال، به یک پیشرفت، به یک رفاه، به یک وضع خوب برسیم.
شاخص های انقلاب اسلامی نیز حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری است. لذا سؤال اصلی این است که ما در این جا چه وظیفهای داریم؟ ما به عنوان کسانی که ادعا داریم میخواهیم به انقلاب کمک بکنیم تا این مسیر به شکل مثبت پیش برود، وظیفه مان چیست؟ قبل از این که وظیفه بقیه را تعریف کنیم باید وظیفه خودمان را بدانیم چیست؟
اولین ویژگی نیروی انقلابی: «عدم انفعال»
اولین ویژگی یک نیروی انقلابی این است که نباید «منفعل» باشد. چون اگر منفعل باشد مثل بقیه میشود.
در نظام جمهوری اسلامی اکثر مسئولان مستقیم یا غیر مستقیم منتخب خود مردم هستند. مثلا ممکن است یک روز کسی عضور شورای شهر یا مجلس بشود که بنده خوشم نیاید اما این دلیل نمیشود بگوییم حالا چون ما خوشمان نیامده، پس دیگر کاری انجام نمی دهیم! یک نیروی انقلابی و جمعهای این چنینی که ادعا میکنند ما میخواهیم یک جبهه درست کنیم و همفکری و همافزایی داشته باشیم، باید یک خروجی مشخص داشته باشند. نکاتی که حاج آقا (امام جمعه واوان) فرمودند مقدمات کار است، اصل خروجیهای آن است. مثلاً اگر بگوییم ما یک مدرسه درست کردیم و کلاسهایش هم به بهترین حالت ممکن ساخته شده اما این مدرسه دانش آموز نداشته باشد، اصلا ساخت آن مدرسه چه فایده دارد؟
اگر مسئولیتی نداشتیم قرار نیست اپوزیسیون بازی دربیاوریم
عرض بنده این است که هر کس به اندازه وسعش باید کار کند. اما سؤال این است که آیا ما واقعاً به اندازه وسعمان کار می کنیم؟ اینکه گوشه ای بنشینیم و مثلا اپوزیسیون بشویم چون امروز در قدرت نیستیم، غلط است. باید به اندازه وسع و توان واقعی مان کار کنیم تا مشکلات کمتر شود.
رقیب روحانی هستم اما اگر این دولت هم کار خوبی کرد باید حمایت کنیم
اگر یک کار خوبی دارد انجام میشود ما باید از این کار پشتیبانی بکنیم نه اینکه بگوییم چون این کار را ما یا جناح ما انجام نداده پس درباره آن سکوت کنیم یا خدای ناکرده آن را تخطئه کنیم. مثلاً بنده رقیب آقای روحانی بودم اما اگر ایشان امروز کار خوبی انجام دهد که به نفع کشور و مردم باشد وظیفه دارم آن را حمایت کنم. اتفاقا باید اعلام کنم که مردم بدانید اگر بنده هم جای ایشان بودم، همین کار را می کردم. نباید نسبت به کارهای درست بی تفاوت بود، باید کار درست را تشویق و تقویت کنیم.
به خاطر دعواهای سیاسی، کارهای خوب هر دو طرف کمتر دیده می شود
این بحث فقط هم مخصوص موضوعات رسمی نیست. مثلاً اگر میبینید یک کارگردان خوب یک فیلم خوب درست کرده در حد خودمان باید آن را تشویق کنیم و بگوییم مردم بروید این فیلم را ببینید. این فیلم قابلیت دیدن دارد. یک نیروی انقلابی نمیتواند نسبت به آنچه در کشور جاری است، بیتفاوت باشد. حتماً باید خوبیها را تایید و تشویق بکند و بگوید من هم در خدمت شما هستم ولی متأسفانه به دلایل سیاسی و دعواهای جناحی چنین رفتارهایی در جامعه کمرنگ است. نباید دنبال ثبت موفقیت ها به اسم خودمان باشیم، هرجا کار درستی انجام می شود باید به آن کمک کنیم. اصل کمک به حل مشکلات است.
در همین اسلامشهر حتماً افراد و دستگاه هایی در حال خدمت رسانی و کارهای خوب هستند، آنها را حمایت و تشویق کنید. اگر مثلا یک مسئولی در حد ۳۰ درجه کار کرد باید تشویق شود تا بهتر کار کند یا حداقل در حد همان ۳۰ درجه تثبیت شود تا اگر نفر بعدی جای او آمد دیگر زیر ۳۰ درجه کار نکند. انتظار بقیه کار بهتر و بیشتر باشد.
اما در کنار این مساله اگر جایی خطایی دیدیم باید جلوی آن بایستیم تا از طریق قانونی تصحیح بشود. اگر هم میبینید یک اولویت هایی مورد غفلت قرار گرفته و اصلاً به آنها توجه نمیشود باید تذکر داده شود.
قرار نیست همه مشکلات را فقط مسئولین رده بالا حل کنند
قرار نیست فقط مسؤولین اصلی و رده بالای کشور همه کارها را انجام دهند. یک چنین جمعی که از نیروهای انقلابی تشکیل شده، ولو این که امام جمعه و فرمانده سپاه و اعضای شورای شهر اسلامشهر هم در آن نباشند، میتوانند دهها کار بزرگ انجام بدهند ولی متاسفانه از این ظرفیت به خوبی استفاده نمی شود.
انتقاد از خیابان های اسلامشهر بعد از بارش برف
مثلا در برفی که آمده چرا هنوز خیابان ها خوب برف روبی نشده؟ مردم خیلی از این مساله ناراحتند. این مشکل با جلسه گذاشتن حل نمی شود! خود شما باید برای حل آن اقدام کنید و مثلا اگر یک دستگاهی وظیفه اش را در این باره خوب انجام نداده مسئولش را به نماز جمعه بیاورید تا آن جا توضیح بدهد. به مردم اعلام شود که سخنران قبل از خطبههای این هفته مثلاً رئیس راهداری است و آمده تا درباره عملکردش در این موضوع پاسخ بدهد. اگر هم مثلا رئیس اداره برق علیرغم برف فراوان نگذاشت برق این جا یک لحظه قطع بشود او را هم دعوت بکنید و در نماز جمعه از او تشکر بکنید. به او بگویید ما متوجه شدیم که تو با تمام نیروهایت شبانه روز زحمت کشیدی و نگذاشتی برق قطع بشود. همچنان که رئیس اداره راه را بخواهید تا متوجه شود که کم کاری اش را همه فهمیده اند تا در موارد بعدی جبران کند.
اصلاً فرق نیروی انقلابی با غیر انقلابی چیست؟ امروز در یکی از جاده های روستایی یک ماشین سنگین با زن و بچه در برف ساعتها گیر کرده بود اما فرمانده سپاه اسلامشهر وقتی این ماشین را دید بیتفاوت از کنار آنها رد نشد، پیاده شد دستش را بالا زد و ماشین را با کمک بقیه هل داد تا مشکل آنها حل شد. همین کارهاست که نگاه مردم را عوض خواهد کرد و مشکلات آنها را حل می کند.
آن سیمرغی که ما به دنبالش میگردیم، همین سیمرغی هستند که این جا پشت این میز نشستهاند! کس دیگری نیست که قرار باشد از بیرون بیاید و همه مشکلات را حل کند.
اینکه بگوییم رئیس جمهور، فلان وزیر و... باید همه مشکلات را حل کنند شدنی نیست. فکر نکنید اگر کسی در چهار سطح بالاتر نشست و مسئولیتی برعهده گرفت، الان درک مسأله او عین شما است. مثلاً ممکن است چهارتا گزارش به دست بنده برسد که همه مشکلات حل شده اما وقتی خودم می آیم از نزدیک صحنه را می بینم درک واقعی از موضوع پیدا می کنم. مثلا چرا باید در جاده به سمت اسلامشهر یک مسیر چند صدمتری نزدیک ۲ ساعت و نیم ترافیک باشد؟ چون دیشب یک برف روبی ساده انجام نشده. این کار را چه کسی باید انجام دهد؟ چه کسی باید پیگیری کند؟ رییس جمهور؟ یا خود مسئولان محلی؟
اگر ما میگوییم نیروی انقلاب هستیم و انشاءالله در این ادعا صادق هستیم، بر چه مبنایی است؟ چون فکر میکنیم که این انقلاب یک حقیقت است. پس اگر حقیقت است، باید بشود از آن دفاع کرد. اگر دیدید که نمیتوانید جایی دفاع بکنید، یک جا ایراد دارد. یا شما ضعیف هستید یا آن جا واقعاً یک اشکالی دارد و شما اشتباه کردید. لذا این فعالیتی که دارید خوب است، این باید جهت پیدا بکند و هدفگذاری بشود تا به یک نقطه ای برسیم. برای رسیدن به نقطه مطلوب هم نباید شلوغ کرد. بعضیها فکر میکنند وقتی میخواهی کار خاصی انجام دهی باید همه چیز را به هم بریزی! نه. خیلی منطقی قانونی باید پیش رفت.
وقتی هم که ابعاد مختلف، یعنی هم نقطه مثبت و هم نقطه منفی با هم دیده بشود، مردم میفهمند که غرض و مرضی در کار نیست و اعتماد می کنند. میگویند اگر یک جا انتقاد میکند، آن جا را هم تصحیح میکند. آن جا را هم تکمیل میکند. آن جا هم تأیید میکند. این بحثی هم که ما تحت عنوان «دولت سایه» مطرح کردیم به معنای ایجاد یک حزب نیست. دولت سایه یعنی هر فردی، هر کسی که به انقلاب معتقد است وظیفه دارد که در حوزه خودش سایه به سایه تحولات کشور را دنبال بکند. حتی اگر مدرسه فرزند من هم وظیفهاش را خوب انجام نداد باید بروم بگویم این جا میتوانید بهتر عمل بکنید. یا اگر خوب انجام داد، بروم از آن تشکر بکنم.
مسئولین کم کار را در افکار عمومی استیضاح کنید
یکی از دوستان هم گفتند اگر من نماینده مجلس بودم، وزیر راه را استیضاح میکردم. حتماً شما نباید نماینده مجلس باشید تا استیضاح بکنید. استیضاح یعنی توضیح خواستن و سؤال کردن. شما در همین جایگاه عضو شورای شهر میتوانید دهها استیضاح بکنید. وزیر راه را دعوت کنید به اسلامشهر تا در نماز جمعه درباره عملکردش توضیح بدهد. اگر نیامد به مردم بگویید ما دعوت کردیم اما ایشان نیامد. نفری بعدی باید معاون وزیر باشد، او هم قبول نکرد، مدیر کل وزارتخانه باید بیاید. او نیامد، رییس اداره باید بیاید. بالاخره باید یکی بیاید و توضیح بدهد که چرا این کار انجام نشده است؟
امام جمعه و سپاه و... باید ملجا مردم دربرابر مشکلات باشند
آن وقت است که مردم شما را، نماز جمعه را، سپاه را، شورای شهر و فلان تشکل دانشجویی را، ملجأ خودشان میدانند چون می بینند شما حرف دلشان را میزنید. این است که انقلاب را از فسادها دور نگه میدارد. مردم باید بدانند اگر خدای نکرده فسادی هست، اول از همه خود بچه حزباللهی ها رصد میکنند و اجازه نمیدهند مثلاً یک کسی بیاید در این جا یک فساد بانکی داشته باشد. اجازه نمیدهند یک کسی کمکاری داشته باشد. اصلاً همین کارهاست که شهر را زنده میکند.
تقدیر از حرکت جهادی برای محرومیت زدایی «قلعه سیمون»
در پایان عرایضم میخواهم از شما تشکر بکنم. چیزی که من امروز در این شهر دیدم، بسیار ارزشمند بود. این کارهایی که شما در جاهای مختلف کردید خیلی ارزش دارد. اینکه مثلاً دیدید یک جا در حومه اسلامشهر مردم در محرومیت زندگی می کنند اما منتظر بقیه نماندید و به جای انتقاد کردن از بقیه، یا صبر کردن برای اینکه شاید ۴ سال دیگر مردم چگونه رای بدهند خودتان کمک کردید تا مشکل حل شود.
فرمودند در ۴ ماه و ۲۰ روز سپاه اسلامشهر با کمک نیروهای جهادی برای مردم منطقه قلعه سیمون ۵۰ واحد مسکونی ساخت. این خیلی مهم است و باید برای همه نیروهای انقلاب سراسر کشور الگو شود. اینها را مردم می بینند و متوجه می شوند که مثلا به سپاه اسلامشهر که بودجه خاص یا بیشتری ندادند اما اینها احساس وظیفه کردند و با کمک همه این مشکل مردم را حل کردند.
کارهای خوب را در رسانه ها مطرح کنید تا الگوی بقیه شود
اینها اتفاقا باید با صدای بلند گفته شود. این ریا نمیشود. تظاهر هم نیست. اینجا واجب است که این کارها در رسانه ها گفته شود تا الگوسازی شود تا در شهرهای دیگر هم این اتفاق تکرار شود. وقتی توسط یک جوانان انقلابی اسلامشهر برای ۸۰ زن بیسرپرست کار ایجاد میشود، به همین دلیل میشود خیلی از مشکلات دیگر را هم حل کرد. اینها باید در رسانه ها ضریب بگیرد تا در سراسر کشور نیروهای انقلابی با این مدل ها کارهای بزرگ انجام دهند و مشکلات مردم را به حداقل برسانند.
جوانان موفق را در نماز جمعه به مردم معرفی کنید تا پای جوانان به نماز جمعه باز شود
همین امروز در بازدید از یک شرکت کشاورزی دیدم یک جوانی می گوید من یک فارغ التحصیل بودم و الان در این گونههای گیاهی کارهای تحقیقاتی کردم و خروجی آن این است که ارز کمتری از کشور خارج می شود. اتفاقاً این را همه باید بدانند. حاج آقا (امام جمعه واوان) باید این جوان را به عنوان سخنران قبل از خطبه بیاورد و به مردم معرفی بکند. اینطوری است که نماز جمعه از آن حالتی که مثلاً فقط یک عده پیرمرد بیایند خارج میشود و امید واقعی در کشور ایجاد می شود و جوانان هم روحیه می گیرند.
مردم باید خروجیهای این کار را بچشند و ببینند شهری دارند که شورای شهر آن، سپاه آن و امام جمعهاش دور هم مینشینند و فارغ از بحثها و مجادلات بیهوده سیاسی برای شان فکر میکنند. هم برای دنیای شان فکر میکنند، هم برای آخرت شان فکر میکنند. مسئولانی که هم نگران هستند طلاق نباشد، هم نگران هستند که جاده خراب نباشد. هم نگران هستند فلان آسیب اجتماعی رشد نکند. این حتماً مردم را امیدوار میکند. تمام تلاش دشمن این است که میخواهند این امیدواری را از مردم بگیرند ولی با این کارها می شود دقیقاً نقطه مقابل حرکت دشمن حرکت کرد
انشاءالله در این مسیر موفق باشید و بتوانید مشکلات مردم را حل کنید.
نظر شما