قدس آنلاین-شاید این روزها «حجاب» یکی از چالش برانگیزترین مسائل فرهنگی است که در جامعه ما مورد توجه مردم قرار گرفته است. چالش حجاب در شبکههای اجتماعی با #دختران- انقلاب گرچه از نظر برخی کارشناسان با نگاهی خُرد نگریسته شد، اما پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی مقابله علنی و کشف حجاب برخی از جوانان نسل چهارم باید از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد. اینکه چرا برخی جوانان غیرمحجبه پیش از انقلاب در چرخشی ۱۸۰ درجهای به انتخاب پوشش اسلامی رسیدند و امروز بخشی از بدنه جوان با مطالبات جدیدی ظهور پیدا کردهاند، مسئلهای است که باید ریشههای آن را در تربیت و آموزش دید.
آدمهای بزرگ، تعالیم بزرگ
نخستین پس لرزهای کشف حجاب به دوره رضاخان بازمی گردد. کشف حجاب رضاخانی که از سوی علمای دینی نوعی تهاجم بنیادی به فرهنگ اسلامی محسوب میشد و طرحی استعماری که رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه و امان الله خان در افغانستان مجری آن بودند. اسلام زدایی رضاخان که با کشف حجاب نمود علنی پیدا کرده بود با مخالفت مردم روبه رو شد که قیام مسجدگوهرشاد برجستهترین مخالفت عمومی با آن قانون بود. در نهایت قانون کشف حجاب اجباری در سال ۱۳۲۲ لغوشد. حضور بانوان محجبه در جمع مبارزان و انقلابیون را باید در تربیت دختران آن دوره توسط چهرههای فرهنگی جستوجو کرد.
خانم مهین کمالی یکی از بانوانی است که در دوره پهلوی با شرکت در جلسات فاطمیه تهران و حسینیه ارشاد، حجاب را برگزیده است. او که در همان زمان تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه تهران به پایان رسانده و دریکی از مطبوعات کشور مشغول کار بوده از شیوههای تربیتی مربیانی میگوید که در تحول او تأثیرگذار بودهاند.
خانم کمالی با گریزی به شرایط فرهنگی و مذهبی سال ۱۳۵۳ میگوید: در آن ایام افرادی که میخواستند کار فرهنگی انجام بدهند به صورت غیرمستقیم جامعه را هدایت میکردند و کم کم تغییر ذائقه مردم را شاهد بودیم.
وی حضور مذهبیون در خط مقدم مبارزه با رژیم پهلوی را شاهد سخنان خود در تغییر ذائقه مردم میداند و معتقد است: افرادی که پرورش یافته دانشگاه و فضای آزاد آن دوره بودند با تربیتهای فرهنگی زیرپوستی و برنامهریزی شده به جمع مذهبیون پیوستند و بدنه انسانی نهضت شدند.
خانم کمالی مطالعه آثار شهید مطهری و دکتر شریعتی را در گرایش خود به جریان فرهنگی دینی مؤثر میداند و میگوید: من برای فراگیری قرآن به «فاطمیه» تهران رفتم در آنجا با خانم منیره گرجی و خانم کاتوزیان و بیدار آشنا شدم. این استادان ضمن تدریس قرآن به تفسیر بندهایی از قرآن میپرداختند. این مباحث موجب علاقهمندی من به مباحث دینی و حسینیه ارشاد هم به پاتوق دوم من تبدیل شد. مباحثههای شهید مطهری و دکتر شریعتی موجب شد من مشتاق مطالعه اندیشه آنها بشوم. سلسله بحثهای فلسفه حجاب شهید مطهری تلنگر بزرگی بود و موجب شد من انتخاب نهایی خود را انجام دهم. از زمانی که حجاب را انتخاب کردم احساس راحتی و آزادی کردم و چون با فکر و منطق به انتخاب خودم رسیده بودم، هرگز پوششم را تغییر ندادم.
همه زیباییهای دین
وی با اشاره به تأثیر تربیت گام به گام استادان خود در دهه پنجاه میگوید: روشهای تربیتی استادان من در فاطمیه و حسینیه ارشاد مبتنی بر دین بود. آنها آرام و با محبت افراد را جذب میکردند. آنها زیباییهای دین را از لابهلای مفاهیم قرآنی استخراج کردند و به ما نشان دادند. ما از دین ترس نداشتیم، بلکه عاشق دین و آموزههای دین شدیم. زمانی که دکتر شریعتی یا استاد مطهری برای ما از حضرت فاطمه زهرا و زینب(س) میگفتند آنچه برای ما مهم بود، همه ابعاد اندیشه زیبای آنها و سیره زندگی شان بود. در این صورت بود که در کنار خواندن قرآن و نماز، رعایت حجاب هم برای ما بخشی از زیبایی دین بود. دختری که بدون حجاب و لاک ناخن و آرایش کلاس خانم گرجی میآمد، با همین شیوه تربیتی و به صورت گام به گام علاوه بر اینکه آرایش و لاک ناخن را ترک کرد، برای رسیدن به زیبایی دین، حجاب را برگزید.
وی در بیان آسیبهای مسئله حجاب در این سالها میگوید: آنچه امروز درباره حجاب در جامعه ما رخ داده به برنامههای ناصحیح آموزش و پرورش باز میگردد. ایرادها و بهانههای دهه ۶۰ برای پوشش در مدارس با آنچه برخی مادرها اعتقاد داشتند همخوانی نداشت، این چندگانگی و فاصله زیاد نگرش فرهنگی مدرسه و خانه موجب شد مسئلهای مانند حجاب در درازمدت با چالش روبه رو شود. اگر آموزش و پرورش درست عمل میکرد، اگر دانشگاهها برنامه فرهنگی داشت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفهاش را کارشناسی انجام میداد، امروز حجاب نزد برخی افراد محدودیت شناخته نمیشد، بلکه فلسفه مصونیت برای مردم تبیین میشد.
مطالبات نسل چهارم را جدی بگیریم
دکتر مریم معین الاسلام، استاد دانشگاه قم نیز درباره مطالبات نسل چهارم انقلاب و پدیدههای نوظهور دهه پنجم انقلاب اسلامی میگوید: حجاب یکی از مسائل مهم فرهنگی است که نسل جدید با آن مشکل پیدا کردهاند، اما چون حجاب نمود بیرونی دارد متوجه مشکل به وجود آمده شدهایم. درحالی که هر مسئله اعتقادی که رخ میدهد و جوان ما نمیتواند پاسخی برای پرسشهای خود بیابد، به انکار آن میپردازد.
وی در بررسی چرایی این اتفاق در سالهای اخیر اظهار میکند: علت مسئله این است که ما برای نسل چهارم ازنظر اعتقادی خوب کار نکردهایم. زیرساختهای اعتقادی این نسل زیرساختهای محکمی نیست و با هر پدیده نوظهوری که شبههای ایجاد کند، نظام اعتقادی این نسل به هم میریزد.
دکتر معین الاسلام معتقد است: برای رهایی از این مشکل باید شناژبندی قوی در بُعد اعتقادی برای نسل جوان و نوجوان صورت بگیرد و همت خودمان را بر تربیت نسلی موحد بگذاریم. حجاب مانند شاخ و برگ درختی است که اگر ریشه آن محکم نباشد، میوه نخواهد داشت و اگرمیوهای هم بدهد، میوه خراب است، بنابراین، اگر ما همت خودمان را بر تربیت نسلی موحد میگذاشتیم، امروز با این معضلات روبه رو نبودیم. ما باید به تربیت نسلی میپرداختیم که عبودیت و بندگی خداوند برایش پذیرش شده بود.
وی با بیان تفاوت اساسی بین عابد بودن و عبودیت میگوید: بین عابد بودن و عبد بودن تفاوت است؛ ممکن است نسل جوان ما در مراسم عبادی مانند اعتکاف و عرفه شرکت کنند، ولی اگر این عبادت بدون شناخت دقیق باشد، انسان را به آن میوه رسیدهای که لازمه موحد بودن است، نمیرساند.
حجاب را سیاسی نکنید
دکتر معین الاسلام با انتقاد از کم کاری نهادهای آموزشی و پرورشی در تربیت نسل موحد برای انقلاب بیان میکند: نسل نوجوان و جوان ما، چه در مدارس و چه در دانشگاهها، آن گونه که باید با مبانی توحیدی آشنا نمیشوند. این کم کاری موجب شده نسل جوان ما با مسائل دینی ازجمله حجاب با مشکل روبه رو شود و گاهی به مقابله با آن برخیزد. تازمانی که عزمی جدی برای اصلاح زیرساختهای اعتقادی نسل جوان صورت نگیرد، این معضلات حل نخواهد شد.
وی در ادامه تأکید میکند: وقتی بنیانهای اعتقادی افراد درست شود، حجاب با عشق پذیرفته میشود. نباید عبودیت و بندگی خدا با تلخی در کام نسل جوان ما ریخته شود تا بخواهد برای خروج از مرز عبودیت حجابش را عَلم کند. درحالی که اگر کام جوان ما از بندگی خدا شیرین باشد، مسائلی مانند حجاب را با رضایت خاطر میپذیرد.
وی با انتقاد از نگاه سیاسی به مسئله حجاب میگوید: متأسفانه به جای اینکه معضلات فرهنگی جامعه را به طور جدی و با برنامه ریزی حل کنیم، به مسئلهای مانند «حجاب» کاملاً سیاسی نگاه کردیم و گاهی جوانان را مقابل خودمان قرار دادیم. نتیجه این رویکرد این شده که جوانان ما فکر میکنند اگر با حجاب زاویه پیدا کنند، از خط اسلام و انقلاب خارج میشوند و بعضاً از این نگاه خود برای تنشهای جامعه استفاده میکنند.
استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه چون زیرساختهای اعتقادی نسل جوان مستحکم نیست، در برابر شبیخون فرهنگی دشمن منفعل میشود، تصریح میکند: اگر هشدارهای پیاپی رهبرمعظم انقلاب درباره شبیخون و هجمه فرهنگی غرب مورد عمل واقع میشد و از طرفی هم بنیانهای اعتقادی محکم بود، ما امروز با این چالشها روبه رو نبودیم.
دکتر معین الاسلام با تأکید براینکه باید آستانه تحمل خود را در برابر خواستهها و پرسشهای جوانان بالاببریم، میگوید: دشمن با زیرکی کار خودش را انجام داده و توانسته در برخی موارد سلیقهها را تغییر دهد، بنابراین باید برای مقابله با شبیخون فرهنگی دشمن و تحکیم زیرساختهای اعتقادی جامعه جوان کشور با برنامه ریزی و بدون جبهه گیری اقدام کنیم. باید از این حال منفعل خارج شویم و به صورت جدی وکارشناسی اقدام کنیم، در غیر این صورت انتظار بهبود وضعیت موجود دور از ذهن است.
وی میافزاید: پس از تحکیم بنیانهای اعتقادی باید به استفاده از ابزارهای هنری و فرهنگی برای بیان مسئله حجاب روی آورد. برای اصلاح ساختار ذهنی برخی از جامعه بانوان که سطحی و قشری است، باید به لایههای عمیق توجه کنیم تا حجاب به عنوان یکی از برندهای عبودیت و بندگی برای بانوان پذیرفته شود.
نظر شما