قدس آنلاین-پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسیر نظام آموزشی کشور به کلی متحول شد و دانشگاهها مدتی در تعطیلی به سر بردند تا با شکلگیری شورایعالی انقلاب فرهنگی، مسیرشان روشنتر و هدفمندتر شود. اکنون که چهار دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی میگذرد، بدنه نظام آموزش عالی کشور به مرز ۵ میلیون نفر میرسد که نقشی مهم و اثرگذار در جامعه دارد اما اینکه دانشگاههای ما چقدر همسو با آرمانها و اهداف انقلابند، قابل بررسی است. در گفتوگو با دکتر محمد مهدینژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه مالک اشتر و معاون پژوهشی پیشین وزیر علوم به بررسی شاخصهای دانشگاه تراز انقلاب اسلامیپرداختیم.
وی با بیان اینکه دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، دانشگاهی است که در سخنان امام و رهبری به شکل پررنگ و دقیق بیان شده است، میگوید: از منظر امام (ره) دانشگاه جایی است که در درجه اول کارخانه انسانسازی است، انسانهای تراز انقلاب، کسانی هستند که علم و ایمان را با هم آمیختهاند.
به گفته او، در دانشگاههای دنیا، ظاهر ماجرا این است که فقط به عرصههای علمی توجه دارند اما در واقعیت نسبت به ارزشها و هنجارهای اجتماعی خودشان، وفادار و پایبندند. کلیدیترین پرسش پیش رو درباره دانشگاههای ما این است که این دانشگاه قرار است چه بکند؟ در خدمت چه کسانی و چه چیزی باشد؟ اگر فرض کنیم که دانشگاهها باید در خدمت اهداف ملی یک کشور بوده و تثبتکننده ارزشهای آن باشند بنابراین باید افرادی را تربیت کنند که میراث ملی و فرهنگی و تمدنی آن کشور را حفظ کنند.
مهدینژاد ادامه میدهد: مردم ما به اسلام و ارزشهای انقلابی پایبند هستند بنابراین توأمان بودن علم و ایمان، از ارزشهای انقلاب اسلامیاست. اگر یک دانشمند برجسته فیزیک داشته باشیم اما اخلاق و ایمان در او نباشد، به درد جامعه ما نمیخورد چون دستپرورده نظام جمهوری اسلامی تلقی نمیشود، تخصص در کنار تعهد به ارزشهای انقلاب اسلامی، اهمیت دارد. به گفته شهید مطهری، «ایمان» جهت میدهد و «علم» سرعت میبخشد. این دو باید در هم آمیخته باشند تا اثرات تحولی و نهادی در جامعه داشته باشد.
دانشگاهی اثرگذار در جامعه
دانشگاه یعنی محل توسعه دانش نه تنها محل ارائه آموزش. بین آموزشگاه و دانشگاه فرق است و دانشگاهها نباید تبدیل به آموزشکده شوند. عضو هیئت علمی دانشگاه مالکاشتر با بیان این مطلب، میگوید: آموزش، یکی از ابزارهای ارتقای سطح دانش است ولی همه آن نیست بنابراین برای اینکه از آموزشگاه به دانشگاه تبدیل شویم، باید تحول درونی در دانشگاهها اتفاق بیفتد. دانشگاه باید محل تولید دانش باشد نه اینکه فقط مصرف کننده دانش از شرق و غرب باشد و دیگران دانش را تولید و بستهبندی کنند و ما هم در کلاسهای درس، تحویل دانشجویان بدهیم. اگر به مرحله تولید علم برسیم و دانشگاه شویم، وارد نسل دوم دانشگاهی شدهایم در حالیکه بسیاری از دانشگاههای ما در نسل اول که وظیفهاش آموزش بود، ماندهاند.
او میگوید: در دانشگاه نسل دوم علاوه بر آموزش، محور فعالیت دانشجویان و استادان، پژوهش است اما امروزه دانشگاههای نسل سوم که دانشگاههای کارآفرین هستند در مقدورات و مقدرات اقتصادی کشورها، دخالت تام و تمام دارند. انواع شرکتهای دانش بنیان از دل همین دانشگاهها بیرون میآید.
مهدینژاد با بیان اینکه ۱۶ درصد جمعیت دانشجویی در دانشگاههای دولتی تحصیل میکنند، تأکید میکند: بودجهای که صرف این دانشگاهها میشود باید در خدمت شکوفایی جامعه باشد. دانشجویان این دانشگاهها باید آموزشهای مهارتی ببینند تا در رشتههای خودشان، صاحب فن شوند و با دانش خود در جامعه نقشآفرینی کنند. از سوی دیگر، فعالیتهای پژوهشی آنها باید مورد نیاز جامعه باشد یا برای توسعه مرزهای دانش استفاده شود.
وی، مبدأ تحولات در جامعه را دانشگاههای نسل سوم یا دانشگاههای کارآفرین دانسته، عنوان میکند: به فرموده امامخمینی(ره) دانشگاه، مبدأ همه تحولات است. اگرچه در این باره توفیقاتی داشتیم اما در حوزههای پژوهش، اخلاق و معنویت، آموزش و ارتباط با جامعه، مدیریت درون دانشگاه، ارتباط استاد و دانشجو و موارد مرتبط باید به الگوهای بومی مطابق با استانداردهای جهانی برسیم.
علم و معنویت با هم
دانشگاههای کشور ما تا رسیدن به دانشگاه تراز انقلاب اسلامی که باید دانشگاهی در خدمت جامعه و متعهد به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی باشد، فاصله دارد. مهدینژاد در این باره میگوید: چند سال پیش، شورایعالی انقلابفرهنگی سند اسلامی شدن دانشگاهها را تدوین کرد که در آن پنج محور دیده شده بود و راهبردها و شاخصهایی برای تحقق دانشگاه اسلامی تدوین شد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مورد اسلامیشدن دانشگاهها، توفیق نسبی داشتیم ولی قابل قبول نبوده است.
به گفته او، در حوزههای پژوهشی و ارتباط صنعت و دانشگاه، توفیقاتی حاصل شده است اما دایره این توفیقات در صورتی گسترش مییابد که دانشگاههای کشورمان آگاهانه و متعهدانه به سمت اسلامی شدن پیش بروند.
وی با تأکید بر اینکه اگر مسؤولان، سند اسلامی شدن دانشگاهها را در جامعه دانشگاهی به نحو درست، تبلیغ و ترویج کنند اثر خودش را خواهد گذاشت، میافزاید: بدیهی است که با نوشتن یک سند، ساختار اصلاح نمیشود بلکه باید پای آن ایستاد، ما سند اسلامی شدن دانشگاهها را نوشتیم ولی پای آن نایستادیم.
مهدینژاد با بیان اینکه قدمهایی برای تحقق دانشگاه تراز انقلاب برداشته شده اما توفیقات در حد انتظار نیست، خاطرنشان میکند: در گذشته برخی افترا میزدند که با مطرح کردن موضوع اسلامی شدن دانشگاهها، میخواهید عدهای را از دانشگاهها بیرون کنید یا اجازه ندهید که برخی وارد دانشگاه شوند یا اینکه خانمها روسریشان را محکم کنند و آقایان ریش بگذارند، از این حرفها زیاد زدند در حالیکه تصویری که از اسلامی شدن دانشگاهها میدهیم باید تصویری شوقانگیز باشد یعنی در گام اول، محتوای دانشگاهها اسلامی شود سپس ظاهر آن.
او ادامه میدهد: باید دانشگاه تراز انقلاب اسلامی را مطالبه کنیم و دانشگاهی داشته باشیم که در خور شأن مردم ما باشد، دانشگاهی که نیازهای جامعه را برطرف کند و از لحاظ علمی در دنیا بدرخشد. دانشگاهی که هم قدرت علمی دارد و هم فضایل اخلاقی، این نه شعار است نه دور از دسترس.
نظر شما