قدس آنلاین-ایجاز بیان مطلب با کم ترین تعداد کلمات و جملات در کوتاه ترین متن است.
برخلاف آنچه در نظر اول به نظر میرسد ایجاز نه تنها موجب سرعت انتقال مفهوم شاعرانه نمیشود بلکه به مثابه تمهیدی فرمالیستی، مدت زمان رویارویی مخاطب را با اثر هنری افزایش میدهد چرا که با حذف همراه است و مخاطب را به کشف حذفیات فرامیخواند و او را در لذت بازآفرینی متن شریک میکند.
گاه ایجاز تنها با حذف کلمات و جملات حشو به دست میآید اما گاه ایجاز در حذفهای معنایی و درهم رفتگیهای روایی یا حتی تلخیص حاصل میشود که شکل پیشرفتهتری محسوب میشود.
مهم ترین نکته اما درمورد ایجاز چه در شکل ساده و چه در شکل به اصطلاح پیشرفتهاش این است که ایجاز شعرآفرین نیست. ایجاز که به سپیدنویسی منجر میشود نمیتواند از یک داستان، شعر استخراج کند. متن مادر، خود شعر است و با تعبیه سپیدنویسی به فرم میرسد و برای قدرت معنایابی و تأویل مخاطب وزنی درفرآیند تولید و خوانش شعر قائل میشود.
«میثم فلک ناز» ظاهراً از ایجاز و سپیدنویسی انتظار شعرآفرینی دارد. تکمیل روایت و سیاه کردن سپیدیها به جملات قصار قابل انتظار و سادهای میرسد که ادبیانهاند اما به شعریت نرسیدهاند.
«همیشه فکر میکردم برای مردن باید پیر بود اما امروزه جوانها بیشتر از پیران میمیرند»
این متن با هیچ حذف و ایجازی شعر نخواهد شد.
«همیشه فکر میکردم برای مردن باید پیر بود ولی من در جوانی مردهام»
این یکی شاعرانه تر بود اما نتوانسته از کلیشههای رایج در زبان خودکار فاصله بگیرد.
اثر «فلک ناز» ما را با انتخابهای بی شماری برای تکمیل نانوشتههای خود مواجه سازد. این قابلیت میتواند به تولید معنا و تکثیر معنا بینجامد اما ساختار معنایی آن به گونه ای است که این معانی همگی به نثرهایی تازه و تازه تر میرسند و از لب مرزهای شعر جلوتر نمیروند.
*عکسی از هیچ/ میثم فلک ناز/ چشمه/ ۱۳۹۶/ صفحه ۲۴.
نظر شما