قدس آنلاین-مشکلات آموزش و پرورش در کشور مانند امید به پایان ترک تحصیل زودرس دانشآموزان، رفع کمبودهای نظام آموزشی از نبودن فضای آموزشی و معلم گرفته تا کلاسهای درس ایمن و امکانات ساده آموزشی از دهههای گذشته به طور منظم باز تولید شده و حتی به نظر میرسد امیدی برای تمام شدن آنها وجود ندارد.
صحبت بر مدرن کردن دستگاه آموزشی و هوشمند سازی مدارس نیست. بلکه خواسته دانشآموزان مناطق محروم تنها یک کلاس ایمن، تختهای سیاه و چند میز و صندلی و یک معلم است. امکاناتی حداقلی که سبب میشود دختران و پسران این مناطق بتوانند بیشتر در نظام آموزشی مانده و ترک تحصیل اجباری نکنند. امکاناتی حداقلی که انگار دغدغه مسئولان آموزشوپرورش کشور نیست.
تنها شعار دادهایم
به نظر میرسد برای محرومیتزدایی در استانهای محروم، سردسیر و کوهستانی مانند اردبیل، کاری صورت نگرفته است. میرحمایت میرزاده، نماینده شهرستان گرمی در مجلس شورای اسلامی در خصوص کاستیهای موجود در استان اردبیل به خبرنگار ما میگوید: کوهستانی بودن منطقه از یک طرف و سخت گذر بودن راههای روستایی بدون آسفالت و حتی نداشتن شنریزی و گلی بودن در برف و یخبندان منطقه، مشکلات را مضاعف کرده است.
میرزاده اضافه میکند: علاوه بر درههایی که رد شدن از آن برای رسیدن به مدرسه خطرناک است، مشکل کم بودن جمعیت روستاها نیز وجود دارد. در بیشتر روستاهای این منطقه حد نصاب لازم برای تشکیل مدرسه راهنمایی یا دوره اول و دوم متوسطه وجود ندارد. البته این وضع برای دختران به مراتب سختتر است.
نماینده مردم گرمی تصریح میکند: به دلیل پراکندگی و محرومیت روستاها تقویت مدارس شبانهروزی ضروری به نظر میرسد که حمایت دولت را میطلبد. انتظار میرود آموزشوپرورش آستینها را بالا زده و اقدام ویژه و انقلابی برای حل مشکل آموزشی آنها انجام دهد تا فرزندان محروم و بیبضاعت از تحصیل محروم نشوند و طبق قانون و اهداف سند تحول بنیادین از حق طبیعی خود بهرهمند شوند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه متأسفانه در این سالها وضعیت بهتر نشده، یادآور میشود: اندازهای که شعار دادهایم، تحقق عملی نداشتهایم. باید دولت، پیش از ارائه بودجه اولویت را به آموزشوپرورش و بخصوص مناطق محروم دهد که قطعاً در مجلس نیز مورد حمایت نمایندگان واقع میشود.
مناطق محروم، محروم از معلم
طبق اعلام مسئولان بیش از ۷۰درصد مدارس استان سیستان و بلوچستان بخصوص در روستاها غیراستاندارد بوده و دانشآموزان در مدارس خشتی، گلی و یا مدارس واگذاری از طرف مردم و سیاهچادرها درس میخوانند.
علی کُرد؛ نماینده مردم خاش، میرجاوه، کورین و نصرتآباد در مجلس به خبرنگار ما میگوید: یکی از بزرگترین مشکلات آموزشوپرورش انتصاب مدیران و کارشناسان بر اساس کار سیاسی و حزبی است که لطمه بسیاری به استان سیستان و بلوچستان زده است و در ذهن اولیا و دانشآموزان پسرفت داشتهایم.
وی با بیان کمبود معلم در این استان میگوید: به سلیقه مدیران، نیروی بومی و ماندگار برای آموزش در این استان پذیرفته نمیشود و آنها که از شهرستانهای دیگر میآیند پس از مدتی، تقاضای انتقال کرده و صحنه را خالی میکنند. در دانشگاه فرهنگیان و سهمیه پذیرش دانشجو بسیار کممهری میشود. در بسیاری از مناطق استان، یک معلم درسهای فیزیک، شیمی، ریاضی و زیست را تدریس میکند. برای رفع آن باید سهمیه پذیرش دانشجو را در کنکور سراسری افزایش دهند و پذیرش دانشجو باید با هر حالت و هر معدل از همان منطقه صورت گیرد تا کمبود معلم برطرف شود.
برای رفع کمبود فضای آموزشی برنامه ندارند
عضو کمیسیون اجتماعی در مجلس با اشاره به فضای آموزشی در حوزه انتخابیهاش تصریح میکند: بیسوادی در اطراف شهر زاهدان، شهرستانهای محروم و بویژه روستاهای اطراف کوههای زاهدان آمار تکان دهندهای دارد و برای آن برنامهریزی نمیشود. حدود ۶۰درصد مدارس دارای فضای آموزشی نسبتاً مناسب بوده و بقیه غیرقابل استفاده هستند. این مدارس تخریبی یا خانههای واگذاری خشتی گلی و سقف چوبی و یا سیاه چادرها هستند. بیشتر مدارس این مناطق محروم اصلاً فضایی ندارند. کلاسها در زمستان و سرما در پناه ساختمانها و در تابستانها در سایه درختها و دیوارها برگزار میشود. برای رفع کمبود فضای آموزشی، آموزشوپرورش هیچ برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی ندارد. امکاناتی نیز که در کمیتههای برنامهریزی و اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس تصویب میشود، عادلانه نیست.
کُرد تأکید میکند: متأسفانه در این استان پیمانکاران مشخص و برنامهریزی شده بصورت باند و با پارتی بازی وجود دارند که کار را از اداره کل نوسازی گرفته و پس از انجام ۱۰ درصد رها میکنند. نمونههای بسیار این ادعا در سطح شهر خاش و سایر شهرهای استان مشهود است. حتی کیفیت کارهای انجام شده نیز بسیار نامطلوب و نگران کننده است. برای مثال محوطهای که سال گذشته آسفالت کردهاند، امسال تبدیل به شن روان شده یا سقفی که پارسال ایزوگام شده، امسال آب میدهد. به عبارتی هیچ نظارتی بر عملکرد آنها نیست. باید سازمان نوسازی مدارس پیمانکارهای تحمیلی اداره کل را به کار نگیرد و کار آنها بازبینی و کارشناسی شود. سرکشی و بازدید از مدارس، حزبی و گروهی است و اصلاً انجام نمیگیرد. مدارس رها شدهاند و بعضی از رئیسان آموزشوپرورش بیش از یک سال است که به مدارس سرکشی نکردهاند.
همه به داد آموزش و پرورش برسند
کُرد به وضعیت نیروها نیز اشاره و بیان میکند: هر سال در آموزشوپرورش شاهد بازنشسته شدن نیروها در قسمتهای مختلف هستیم، اما جذب نیرو متناسب با بازنشستگی نیست. در مدارس پرجمعیت این استان سرایدار، خدمتگزار، مسئول دبیرخانه، آشپز و راننده در شبانهروزیها وجود ندارد. مدارس این استان محروم از داشتن این پنج گروه هستند و وظایف آنها توسط دانشآموزان انجام میشود. باید آموزشوپرورش این مشکلات را حل کند در غیر این صورت ضرورت وجود آموزشوپرورش وقتی نمیتواند کاری انجام دهد، چیست؟
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در پایان میگوید: آموزشوپرورش مدارس را اداره نمیکند. بلکه آنها فقط مشغول تعریف و تمجید و ارائه آمارهایی غیرواقعی هستند. باید همه دستگاهها به داد آموزشوپرورش برسند؛ برنامهریزیها، اعتبارات موردی، تزریق اعتبارات و سرازیر کردن خیران مدرسه ساز از مواردی است که باید سریع انجام شود. باید تمام خیران کشور در این استان سرازیر شوند و شورای خیران فعال شود. در بحث ساخت و ساز نیز باید یک ردیف در قانون و بودجه فقط برای ساخت فضای آموزشی سیستان و بلوچستان اختصاص یابد.
نگاه هزینهای به آموزش باید تغییر کند
عثمان عباسی، فرهنگی و فعال مدنی از شهرستان مرزی سردشت است. او درباره وضعیت مدارس در مناطق محروم به خبرنگار ما میگوید: پس از سپری شدن نزدیک به چهار دهه از عمر انقلاب، دولتها، وزیران و مدیران گوناگون آمدند و رفتند. دفتر عملکردشان ورق خورد، اما متأسفانه نه تنها از حجم چالشهای مختلف آموزشوپرورش، بویژه در شهرهای کوچک و مرزی کاسته نشد، بلکه رنجها انباشتهتر شد و درها هم بر روی همان پاشنه، شلتر از قبل میچرخد. هنوز با وجود این همه تغییرات و پر زرق و برق شدن شعارها، معضل مدارس کپری در بلوچستان، خشت و گلی و همچنین کانکسی در غرب کشور پا برجاست.
وی توضیح میدهد: شهرستان سردشت با داشتن آمار تقریبی دانشآموزی ۲۰ هزار نفر و حدود ۱۵۰۰نفر نیروی آموزشی و اداری با کمبود شدید فضای آموزشی مواجه است. یکی از چالشهای پیش روی این منطقه، فرسوده شدن فضای آموزشی و دو نوبته بودن نزدیک به ۹۰ درصد مدارس بویژه در مناطق شهری، تخریبی بودن برخی از مدارس و تراکم بالای دانشآموزی در کلاس درس است. با وجود این توصیفات سهم آموزشوپرورش این شهرستان در چهار سال گذشته از دولت تدبیر در حوزه ایجاد و نوسازی فضای آموزشی در منطقه شهری در حد صفر و در حومه هم رقم بسیار پایین و درحد درصد ناچیزی، آن هم به کمک خیران مدرسه ساز به نسبت جمعیت دانش آموزی و آمار منطقه بوده است.
وی بیان میکند: هنوز شعار خداحافظی با بخاریهای نفتی جناب فانی، وزیر پیشین دولت تدبیر در این مناطق خریداری ندارد و اگر فاجعهای مانند روستای شینآباد و زلزله استان کرمانشاه رخ دهد، آن وقت عمق فاجعه مشخص میشود.
این معلم دلسوز اضافه میکند: روی کار آمدن دولت امید هم تدبیر مناسبی برای تغییر این روند نامبارک نیندیشید و سهم عادلانه و متوازنی در این زمینه دست کم در شهرستانهای مرزی نداشت. ادامه این روند موجب نوعی دلسردی، بیتفاوتی، بیانگیزگی و نبود تمایل به مشارکت و نداشتن همدلی در بین کارکنان اداری و آموزشی شده است، به طوری که گاهی پستی ماهها بدون مسئول میماند.
عباسی در پایان تأکید میکند: ایجاد هرگونه اصلاحات واقعی در آموزشوپرورش، مستلزم تغییر در نگرشها، سبک مدیریتها و ملاک انتخاب آنهاست. هرگونه اصلاحاتی که فقط به تغییر و جابهجایی افراد توجه کند، محکوم به شکست است. بدون شک کلید نجات آموزشوپرورش در بلند مدت در گرو ارائه نظریه کارآمد در اقتصاد این نهاد است. چرخش کلید دولت تدبیر و امید تاکنون نتواسته است قفل رسوب گرفته و زنگارین این حوزه را باز کند.
نظر شما