قدس آنلاین- ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) فرصت مغتنمی است که کمی از روزمرگیها فاصله گرفته، با نگاهی دقیقتر به زندگی بانویی که معادلات سیاسی و اعتقادی جریان انحرافی اسلام را برهم زد بیشتر آشنا شویم. یکی از مشکلاتی که در شناخت اهل بیت(ع) برای بیشتر ما به وجود آمده است، نگاه تک بعدی به شخصیت معصومین(ع) است. اینکه امام علی(ع) را از منظر تاریخی فقط به عنوان یک حاکم سیاسی موفق بدانیم و باهمان رویکرد به دنیا معرفی کنیم و از منشور سیاسیاش در جهان سخن بگوییم، یا امام حسن(ع) را تنها به عنوان مظهر پذیرش صلح بشناسیم، ظلم بزرگی است که بیش از همگان به خودمان روا داشتهایم. یکی از درس هایی که در همصحبتی مکرر با علامه جعفر مرتضی عاملی آموختهام، ضرورت نگاه همه جانبه به زندگی معصومین(ع) است. بر همین مبنا و شعاری که سالهاست مبنی بر الگوسازی از حضرت زهرا(س) سردادهایم، ضروری به نظر میرسد تا زاویه دید محدود خود را درباره شخصیت انقلابی، سیاسی، تربیتی، فرهنگی و عبادی آن حضرت گستردهتر کنیم. ما نباید فراموش کنیم که استفاده از استعارههایی مانند «یاس کبود» با هدف نمایاندن ستمی است که به دلیل موضع گیری سیاسی حق طلبانه حضرت زهرا(س) بر ایشان رفته است، نه فقط روایتی احساسی برای گریستن. چنین نگاهی میتواند ما را در شناخت بیشتر صدیقه طاهره(س) یاری کند.
روایت تک بعدی از مادرانههای حضرت زهرا(س) و به تصویر کشیدن بانوی اول امت رسول الله(ص) در محیط خانه، گرچه رسم مادری زهرای مرضیه را به زیبایی به تصویر میکشد، اما نباید ما را از شخصیت علمی و فرهنگی حضرت فاطمه(س) غافل کند. سخن گفتن از «ام ابیها» نه سخن گفتن از مادری رنج دیده و بیمار است و نه زنی که تنها در عرصه سیاست قدم گذاشت. سخن گفتن از خیرالنساء(س) سخن گفتن از بانویی است که علت خلقت است؛ «لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِی لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما. »
برای ترسیم چهره حقیقی بانویی که قامتش در برابر سیاستهای باطل خم نشد باید روایتی جامع از دیدگاههای او در همه ساحتهای زندگی داشت. روایتی از فاطمه که «فاطمه» است. اما غفلت ما از حیات فاطمه(س) و تکیه بر ماجرای پس از ارتحال رسول الله(ص) و ماجرای فدک، ما را از دست یافتن به شخصیت جامع حضرت صدیقه طاهره(س) محروم ساخته و این ظلمی تاریخی است که هم بر نخستین مدافع امامت و هم بر آنانی که به دنبال الگوپذیری ازام ابیها هستند، وارد شده است.
وجود مشکلات فرهنگی در حوزه حقوق زنان در آغازین سالهای بعثت حضرت محمد(ص) و تلاش ایشان برای بستن پرونده «زن مظلوم» میطلبید تا نبی مکرم برای تحقق این امر، الگویی عملی را به جامعه معرفی کند و فاطمه جامعترین الگویی است که برای این هدف پیامبر خاتم به جهان اسلام معرفی شد. با این همه، آیت الله جوادی آملی درباره شخصیت جامع زهرای مرضیه میگوید: «حضرت فاطمه زهرا(س) تنها الگوی زنان نیست؛ چراکه قرآن وقتی از زنان خوب یاد میکند، نمیفرماید این زنهای خوب الگوی زنان عالم هستند، بلکه میفرماید الگوی مردم عالم هستند و مردم غیر از مردان هستند... مردم با بهره گیری از معارف علمی و عملی صدیقه کبری(س) میتوانند از فیوضات آن حضرت همچون مباهله، تطهیر و هدایت بهره ببرند».
وقتی شخصیتی در این مقام قرار میگیرد، میتواند «کوثر» باشد؛ نعمتی که خداوند به امت پیامبرش عطا کرده است. شناخت فاطمه در این مقام، خط مشی سیاسی امت اسلام را به شایستگی ترسیم میکند، زیرا وقتی فاطمه «کوثر» رسول الله شد، خط بطلانی بر تفکر نظام ریاستی وراثتی کشیده شد. وجود فاطمه، نه تنها بانوان را در رسم مادری و همسری یاری رسان است، که امت را به جایگاه ولایت هدایت میکند، از این روست که باید با نگاهی همه جانبه به فاطمه نگریست و مراقب بود که در قیل و قال دعوای «زن» و «مرد» از حقیقتِ خلقتِ دلیلِ وجودِ عالم غافل نشویم.
نظر شما