قدس آنلاین-نباید بگذاریم سخنان رهبر انقلاب درباره عدالت و خطر ارتجاع در انقلاب، در تلاطم روزمرگیها فراموش شود. ارتجاع، مهمترین آفت همه انقلاب هاست و آن قدر جدی است که باید بصراحت درباره خطرات و راه حلش، در متن مردم گفتوگو کرد. ماجرا آن قدر حیاتی است که دیگر نمیشود با تعارف و رودربایستی جلو رفت و از کسانی که خود به سمت اشرافی گری حرکت کردهاند و دل به مرفهان و زیاده خواهان سپردهاند، تعارف کرد و خواست که پرچم این مبارزه را به دوش بکشند.
اگر چه رصد رفتار دیوان سالاران خسته و فرتوت یکی از وظایف اصلی در نبرد پیش روست، پرسش اصلی اما این است که بار اصلی طراحی، اجرا و مداومت در این نبرد را چه کسانی بناست به دوش داشته باشند؟ چهل سال تجربه جمهوری اسلامی به ما میگوید، برای نیل به اهداف نظام انقلابی، چارهای جز تشکیل یک جبهه وسیع مردمی حول اهداف راهبردی عدالت و پیشرفت نداریم. جبههای که حداقل سه مشخصه بارز را باید در خود به وجود بیاورد و دم به دم مراقبت کند تا پس از گذشت مدتی به سرنوشت غم انگیز انقلابیونِ پشیمان، دچار نگردد. مشخصه اول، ویژگی جبهه وار بودن این جریان است، بدین معنا که تنوع، تکثر و تقسیم مسئولیت پنهان تمامی افراد بر مبنای توانمندیها و فرصتهایشان کاملاً پذیرفته شده است.
در این نگاه، تک تک افراد، به ازای هر توانی که بالقوه و بالفعل برای کمک به جبهه انقلاب دارند، با وجود تنوع عقاید و تمام تفاوتهای فردی و تشکلی که با سایر انقلابیون دارند، باز هم در طیف وسیع جبهه انقلاب، مزیت نسبی و منحصر به فرد خود را به شایستگی بازیافتهاند. در این جبهه، اگر چه تدبیر، برنامه ریزی و رصد، همیشه وجود دارد، اما مبارزان در محدوده مزیتی خود آتش به اختیارهستند و آنچه آنان را سازماندهی میکند، گفتمان و عملیات مشترک ناظر به مسائل عینی کشور است و نه سازمانهای عریض و طویل و ستادهای خسته. مشخصه دوم، مردمبنیاد بودن این جریان است، یعنی خواصی آن را هدایت میکنند که نگاهشان به مردم، تنها در هنگام انتخابات و برای حضور حداکثری پای صندوقهای رأی نیست و حقیقتاً به مردم و نیروی عظیم برخاسته از متن مردم به عنوان نیروهای حل کننده مسائل انقلاب اعتقاد دارند. مردم بنیاد بودن این جریان، سبب میشود بیش از آنکه تهدیدها را ببیند، به فرصتها بیندیشد و بیش از آنکه به دنبال گرفتن رای مردم و لابیهای سیاسی برای حضور در قدرت باشد، به تلاش برای جبران عقب ماندگیهای تأسف برانگیز در مقوله عدالت با تکیه بر توانمندیها و پیشرفتهای کشور از جمله توانمندی نیروی انسانی بالنده و روینده انقلاب بیندیشد.
مشخصه سوم، معرفتبنیان بودن این حرکت است. آرایش جبههای در کنار گرایش مردم بنیاد بودن زمانی به معنای دقیق کلمه مؤثر خواهد شد که مبارزه با ارتجاع نوین حول هدف واحد و روشنی جهت گیری شود و بر خلاف ائتلافهای رایج سیاسی، این بار وحدت حول یک مضمون و هدف دقیق و واحد شکل بگیرد. به معنای دیگر، بیانیه مأموریت این جبهه این خواهد بود که تمام مبارزان متنوع و متکثر آن وظیفه دارند با به میدان آوردن نیروی عظیم متن مردم، با ارتجاع منتج به اشرافیگری، حرکت به سمت طبقات مرفه و امید بستن به بیگانگان، در داخل چارچوبهای جمهوری اسلامی(نه خارج از آن) مبارزه کنند و در این مسیر طولانی، مدوامت داشته باشند. شاید این بار، باید جبهه مردمی همگی نیروهای انقلاب را از هم اکنون اما برای مقابله همه جانبه با مظاهر مرتجعانه اشرافیت و عدالت گریزی به میدان دعوت کنیم تا «جمنا»یی شکل بگیرد که مخفف جبهه مردمی نبرد با ارتجاع باشد.
۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۲
کد خبر: ۵۸۹۷۷۰
نباید بگذاریم ســخنان رهبــر انقلاب درباره عدالت و خطر ارتجــاع در انقلاب، در تلاطم فراموش شود.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما